ای خواهر و ای برادر اگر می‌خواهی که هیچ‌وقت گمراه نشوی و فریب دشمن را نخوری دنبال روحانیت راستین باش که اگر غیرازاین باشد حتماً فریب دشمن را می‌خوری هرچقدر هم که زیرک باشی.
۰
تاریخ انتشارسه شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۵۳۱۹۲
شهید اسدالله کیانی هرچگانی:
دنبال روحانیت راستین باش
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، شهید اسدالله کیانی هرچگانی در وصیت‌نامه خود این‌گونه می‌نویسد:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر مهربانم زحماتی را که برای من کشیده‌اید حلال کنید. من خود تشخیص می‌دهم که شماها امروز به من احتیاج دارید ولی زمانه جوری است که نمی‌توانم در کنار شما باشم.
اگر در کنار شما باشم و دشمن ضربه‌ای به امت اسلامی بزند دیگر زندگی کردن ننگ است. خداوند به شما صبر بدهد که من در کنار شما نیستم.
ای برادران و ای خواهران وای پدر و مادر مهربانم، دشمن در کمین است، در حال عملی کردن توطئه است، هم از راه نظامی و یورش مزدوران کفار به‌وسیله صدام و هم از راه فریب به این صورت که با چند روحانی خودفروخته چهره روحانیت اصیل را بد کند وهم با تبلیغات گوناگون به‌وسیله گروهک‌های خودفروخته به اسم اسلام به این صورت که با اسلام، اسلام را بکوبد، عده‌ای جوان پاک را جلب کرده وعده‌ای خودفروخته و دشمن اسلام را رهبر آن‌ها کرده و دم از قرآن و نهج‌البلاغه میزند و هم به صورت‌های دیگر.
ای خواهر و ای برادر اگر می‌خواهی که هیچ‌وقت گمراه نشوی و فریب دشمن را نخوری دنبال روحانیت راستین باش که اگر غیرازاین باشد حتماً فریب دشمن را می‌خوری هرچقدر هم که زیرک باشی.
چه نهضت‌هایی در ایران شده ولی چون‌که روحانیت را کنار زدند عاقبت منحرف شدند و خفقان و استعمار روی کارآمد و عاقبت همین روحانیت بودند که توسط ما ملت، رژیم استبدادی شاه را سرنگون کردند، به خاطر اینکه فقط به مکتب فکر می‌کردند نه مادیات و نه آسایش.
از اینکه مشکلات مادی هست هیچ‌وقت ناراحت نباشید تا سختی نباشد راحتی دنبال آن نیست مبنی بر اینکه یا باید زیر سلطه جهان خواران برویم یا اینکه بجنگیم تا اسلام را زنده کنیم و همه مستضعفان جهان را از زیر یوغ ابرقدرت‌ها بیرون ببریم.
پس اول جهاد اکبر و بعد جهاد اصغر درراه رضای خدای تبارک‌وتعالی.
خدا نگهدار، امید به‌روزی که مکتب اسلام زنده شود. به امید پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی امام (ره)
گفتنی است شهید اسدالله کیانی شانزدهم آبان 1335 در روستای هرچگان از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. پدرش محمدهادی و مادرش جمیله نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال 1358 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1359، با سمت مسئول واحد تخریب درشوش براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
مزار او در گلزار شهدا زادگاهش قرار دارد.
انتهای پیام/1030ج
بسم‌الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر مهربانم زحماتی را که برای من کشیده‌اید حلال کنید. من خود تشخیص می‌دهم که شماها امروز به من احتیاج دارید ولی زمانه جوری است که نمی‌توانم در کنار شما باشم.
اگر در کنار شما باشم و دشمن ضربه‌ای به امت اسلامی بزند دیگر زندگی کردن ننگ است. خداوند به شما صبر بدهد که من در کنار شما نیستم.
ای برادران و ای خواهران وای پدر و مادر مهربانم، دشمن در کمین است، در حال عملی کردن توطئه است، هم از راه نظامی و یورش مزدوران کفار به‌وسیله صدام و هم از راه فریب به این صورت که با چند روحانی خودفروخته چهره روحانیت اصیل را بد کند وهم با تبلیغات گوناگون به‌وسیله گروهک‌های خودفروخته به اسم اسلام به این صورت که با اسلام، اسلام را بکوبد، عده‌ای جوان پاک را جلب کرده وعده‌ای خودفروخته و دشمن اسلام را رهبر آن‌ها کرده و دم از قرآن و نهج‌البلاغه میزند و هم به صورت‌های دیگر.
ای خواهر و ای برادر اگر می‌خواهی که هیچ‌وقت گمراه نشوی و فریب دشمن را نخوری دنبال روحانیت راستین باش که اگر غیرازاین باشد حتماً فریب دشمن را می‌خوری هرچقدر هم که زیرک باشی.
چه نهضت‌هایی در ایران شده ولی چون‌که روحانیت را کنار زدند عاقبت منحرف شدند و خفقان و استعمار روی کارآمد و عاقبت همین روحانیت بودند که توسط ما ملت، رژیم استبدادی شاه را سرنگون کردند، به خاطر اینکه فقط به مکتب فکر می‌کردند نه مادیات و نه آسایش.
از اینکه مشکلات مادی هست هیچ‌وقت ناراحت نباشید تا سختی نباشد راحتی دنبال آن نیست مبنی بر اینکه یا باید زیر سلطه جهان خواران برویم یا اینکه بجنگیم تا اسلام را زنده کنیم و همه مستضعفان جهان را از زیر یوغ ابرقدرت‌ها بیرون ببریم.
پس اول جهاد اکبر و بعد جهاد اصغر درراه رضای خدای تبارک‌وتعالی.
خدا نگهدار، امید به‌روزی که مکتب اسلام زنده شود. به امید پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی امام (ره)
گفتنی است شهید اسدالله کیانی شانزدهم آبان 1335 در روستای هرچگان از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. پدرش محمدهادی و مادرش جمیله نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال 1358 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1359، با سمت مسئول واحد تخریب درشوش براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
مزار او در گلزار شهدا زادگاهش قرار دارد.
انتهای پیام/1030ج