به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «
جهانبین نیوز»، امیر سرلشکر شهید کریم بیاتی در وصیتنامه خود مینگارد:
بسمالله الرحمن الرحیم
خدایا تو میدانی که من در این لحظه خالصانه و مخلصانه قدم در این راه نهادم و از همهچیز زندگی گذشتم و مادیات و معنویات زندگی را نادیده گرفتم. خدایا تو به من کمک کن که با قلبی پاک بتوانم این راه را ادامه دهم.
ای خدای بزرگ تو خوب میدانی که در این دنیا خیلی کم انسانها پیدا میشوند که به فکر هم یا هم نوع خود باشند.
خدایا ما را از اسارت دنیا برهان و به سعادت آخرت برسان و در جامعهای که هر کس فکر خویشتن و فکر دنیاداری خود میباشد هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود و بشر را به منجلاب یاس میکشاند و انسان را در مردابهای نیستی و باتلاقهای پستی مفقود میسازد.
ولی بههرحال هر کس ایده و عقیدهای دارد، اما از عقیده خود درست استفاده نمیکند، گیرم که من الآن هم زنده بمانم!
آیا میتوانم میلیاردها سال به زندگی خود ادامه دهم و سرنوشت آخر من چیست و چه خواهد شد؟ مگر من نمیمیرم؟ پس بهتر است راه را خودم انتخاب کنم و باشرافت زانوهای من به زمین بیفتد و سر تعلیم در برابر پروردگار خود فروآورم.
اگر بناست انسان بمیرد چرا مرگ باافتخار و عزت نباشد و چرا به استقبال مرگ نرود و صبر کند مرگ به سراغ او بیاید و او را به ذلت و خواری بکشاند، چرا انسان باید همانند چوبی باشد که در آب شناور و موقعی که به گرداب میرسد آنقدر در آب بچرخد تا آب مسیر حرکت او را تعیین کند.
چرا ما از منیت و شیطنتها و خودستاییها و خودرویها و خود شایعهها دست برنمیداریم؟
چرا ما در مقابل انسانها احساس مسئولیت نمیکنیم؟ چرا ما از گرسنگان افریقا خجالت نمیکشیم؟
چرا ما به آوارگان فلسطین کمک نمیکنیم؟ چرا شیطان مادیات و زن و فرزند دست و پای ما را بسته چرا ما حرکت نمیکنیم چرا ما معتقد نیستیم اگر هستیم قدم برنمیداریم جواب اینها را نمیدانم چه کسی باید بدهد.
من با خون خودم بهعنوان یادگاری اینها را امضاء میکنم زیرا مجبور به پاسخگویی نیستم زیرا بندگان خدا را تنها میبینم زیرا کاری بیش از این از من ساخته نیست الآن من همهچیز را فکر میکنم و میبینم چراکه خدا به من عقل داده شعور داده، بینش داده فهم و درک داده و چرا از اینها درراه خود او استفاده نکنم؟
چرا الآن که فرصت دارم صبر کنم تا فردا دست و پای من بسته شود و چشم من نبیند و گوش من نشنود و زبان من نگوید حقایق را، در جهان امروز ما اسلام تنهاست و مستکبران که میرفتند باسیاستهای استعمارگرانه خود معنویات مکتب ما را از بین برده و ظواهر کفرآمیزی جایگزین آن سازند.
ولی صاحب آن بهموقع دست آنها را قطع و چشم آنها را کور و پای آنها را بریده و ما را که در خواب غفلت و ذلت بودیم بیدار کرد و نور امامت را در جامعه ما دمید و راه عدالت را به ما نشان داد تا ببینیم آیا ما لیاقت سربازی او راداریم آیا ما شایستگی اطاعت از وی راداریم ولی ما همهچیز را همانطوری که ایثارگران نشان دادهاند نشان خواهیم داد.
آنها درزمانی که کشتی طوفانزده اسلام داشت در باتلاقها فرومیرفت و با گامهایی استوار دریایی از خون به وجود آوردند تا کشتی طوفانزده اسلام را بر فراز آن دریا شناور سازند و از نیستی نجات دهند.
ما نیز آنقدر خونخواهیم داد و آنقدر حماسهآفرینی خواهیم کرد تا دریایی خروشان از خون و حماسه به وجود آوریم و کشتی اسلام و انقلاب را بر فراز آن حرکت دهیم و به ساحل نجات برسانیم؛ مانند باد وحشی اقیانوس که خالق امواج توفنده است و از دور به بیگانهای لبخند میزند و در نزدیک آنها را به کام مرگ میکشاند و به هیچ بیگانهای رحم نمیکند همه مفسدین را از سطح گیتی محوکنیم. انشاءالله
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار.
انتهای پیام/1030 ج