۰
plusresetminus
تاریخ انتشارجمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۵۵۵۰۶
شهید سید مهدی رفیعی:

وای بر من که ندانستم پدر و مادرم چه گوهرهایی هستند

وای بر من که ندانستم پدر و مادرم چه گوهرهایی هستند، امیدوارم که مرا حلال کنید. من تا وقتی‌که به جبهه نیامده بودم به مقام شما پی نبرده بودم.
وای بر من که ندانستم پدر و مادرم چه گوهرهایی هستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، شهید سید مهدی رفیعی در وصیت‌نامه خود نوشته است:
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
 
پدرومادر عزیزم، ای فرشتگان نگهبان من، وای بر من که قدر شمارا ندانستم، وای بر من که ندانستم پدر و مادرم چه گوهرهایی هستند امیدوارم که مرا حلال کنید.
 
واقعاً متحیرم که چگونه مرا تحمل می‌کردید. چطور دندان روی جگر می‌گذاشتید و به من هیچ نمی‌گفتید من تا وقتی‌که به جبهه نیامده بودم به مقام شما پی نبرده بودم.

واقعاً انسان در جبهه ساخته می‌شود. به شما وصیت می‌کنم که نماز مرا بخوانید و روزه‌بگیرید که این دو کار واجب‌ترین کارهایی است که هر مسلمان باید انجام بدهد؛ و اگر کسی نماز نخواند واقعاً مسلمان نیست، در عزای من بی‌تابی نکنید صبور باشید دیگر عرضی ندارم.

شب‌های جمعه حتماً سر قبر من بیایید و برای من آرزوی بخشایش کنید. از همه حلالیت می‌طلبم مال و اموالی که ندارم آنچه را هم که شما به من داده‌اید به خودتان می‌بخشم.
 
حالا که می‌خواهم چندکلمه‌ای با شهادت حرف بزنم در خودم این قدرت را نمی‌یابم وای بر من که حتی نتوانسته‌ام ذره‌ای از دین خودم را به شما ادا کنم.
 
تا آنجایی که به فکرم می‌رسد به کسی بدهکاری ندارم ولی اگر توانستید مبلغی پول یا چیزی دیگر که خودتان صلاح می‌دانید برای من صدقه بدهید تا بلکه از عذابم کاهش پیدا کند از همه اقوام و آشنایان و دوستان و همسایگان حلالیت بطلبید.

امیدوارم پس از نمازهایتان برای من دعا کنید تا بلکه خداوند مرا بیامرزد و گناهانم را نادیده بگیرد و در عذابم تخفیف دهد.
 
امیدوارم مرا ببخشید و حلالم کنید. دیگر عرضی ندارم.
 
 1365/5/29 سید مهدی رفیعی


انتهای پیام/1030 ج
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

جمعه ۹ شهريور ۱۴۰۳

ساعت:

۰۰:۰۵:۱۶

30 Aug 2024