۰
plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۵۵۶۰۷
شهید غلامعباس دهقانی وردنجانی:

پس به خود بیاید و از خواب غفلت بیدار شوید که موقعیت خوبی به دست شماها آمده است

پس به خود بیاید و از خواب غفلت بیدار شوید که موقعیت خوبی به دست شماها آمده پس از موقعیت خوب استفاده کنید که اگر این فرصت را از دست بدهید به خودتان ظلم کرده‌اید.
پس به خود بیاید و از خواب غفلت بیدار شوید که موقعیت خوبی به دست شماها آمده است
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، شهید غلام عباس دهقانی وردنجانی در وصیت‌نامه خود می‌نگارد:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم»
 
وصیت‌نامه شهید غلام عباس دهقانی
 
«ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت‌الله و الله غفور رحیم»
 
آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و درراه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن‌ها بخشاینده و مهربان است.
 
اشهد ان لا اله الله و اشهد ان محمداً رسول‌الله و اشهد ان علیاً ولی‌الله.
 
شهادت می‌دهم بر یگانگی خدا و شهادت می‌دهم بر حقانیت قرآن و بر محمد (ص) که فرستاده و رسول خداست و علی ولی خداست و شهادت می‌دهم بر آنکه مرگ حق است شب اول قبر حق است عزرائیل حق است و نکیر و منکر حق است و عالم برزخ حق است و قیامت حق است و شهادت می‌دهم بر این‌که قرآن کلام حقیقی خداست و شهادت می‌دهم که بهشت و جهنم حق است.
 
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و نائب برحقش روح‌الله خمینی کبیر و بانام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر شهیدان و خانواده آن‌ها و با سلام بر سربازان واقعی امام زمان (عج) که از جان و مالشان برای این اسلام و انقلاب مایه گذاشتند تا با خونشان درخت اسلام را آبیاری کرده تا به وظیفه خود نسبت به این انقلاب اسلامی عمل کرده باشند.

به خدا قسم از آن موقعی که خودم را شناختم و پای در بسیج نهادم جان خود را بر کف دست نهادم تا نثار این انقلاب نوپای اسلامی کنم و به وظیفه خود عمل کرده باشم هرچند که خون قابل این انقلاب را نداشت ولی من جانم را نثار این اهداف انقلابی کردم تا به ستمگران جهان بفهمانم که این انقلاب اسلامی با اتکا به خداوند تبارک‌وتعالی بر روی پای خود می‌ایستد و خواهد ایستاد.

اگر متجاوزی پای خود را از روی گلیم دراز کند پوزه آن را به زمین خواهیم مالید؛ و اما من چند کلمه صحبتی با شما امت شهیدپرور و روستای شهادت‌طلب وردنجان دارم و آن این است که به‌فرمان امام عزیز لبیک‌گویید و او را تنها نگذارید و این را بدانید که هرکسی اگر به‌فرمان امام عزیز لبیک نگوید و او را تنها بگذارد سعادتمند نخواهد بود و اگر می‌خواهید آخرتی برای خودتان داشته باشید پس جهاد کنید و روزهایتان را با صدقه و خیرات شروع کنید؛ و بر سر یتیمان شهدا دست نوازش بکشید و این را هم بدانید که روزی در زیر خروارها خاک خواهید رفت و همین استخوان‌های بدنشان براثر فشار قبر له خواهد شد و در زیرخاک‌ها خواهد پوسید.

پس به خود بیاید و از خواب غفلت بیدار شوید که موقعیت خوبی به دست شماها آمده پس از موقعیت خوب استفاده کنید که اگر این فرصت را از دست بدهید به خودتان ظلم کرده‌اید و کسانی هستند که می‌پندارند که اگر به جبهه نروند کار خوبی کرده‌اند و دل به مادیات دنیا بستند و نمی‌توانند که از مادیات دل بکنند.

پس آن‌ها واقعاً عقب‌ماندگان عالم‌اند اگرچه در این دنیا قصرها داشته باشند و ماشین‌های گوناگون داشته باشند و این را باید بدانند که وقتی از این دنیا فانی رفتند هیچ مال دنیایی به جزء یک‌تکه پارچه سفید با آن‌ها نخواهد آمد و این دسته از مردم عذابی بس بسیار سخت خواهند داشت پس بنگرید که برای چه به دنیا آمده‌اید آیا فقط برای این آمدید که بخورید و بیاشامید و بخوابید و شهوت‌رانی کنید نه این‌طور نیست بلکه خداوند بزرگ شمارا برای هدفی آفرید.

پس ای انسان تو که می‌توانی؟ پس به خود آی و این دنیا فانی محل توشه برداشتن بدان و قرآن بخوانید صدقه بدهید و از مال خود درصحنه انفاق کنید به بینوایان و یتیمان کمک کنید و همین‌طور امری که به مسلمانان واجب است امر جهاد با دشمنان خداست و من اگرچه در میان شما نیستم ولی روحم زنده است چون تمام شهدا روحشان زنده است و من به شما توصیه می‌کنم که به‌فرمان امام امت لبیک گوید و آن‌ها که توانائی برداشتن صلاح رادارند و آن‌ها که فرزند دارند.

پس خودتان فرزندانتان را به جبهه بفرستید که حداقل سهمی در این جنگ داشته باشید دیگر من صحبتم را طولانی نمی‌کنم فقط از امت همیشه درصحنه روستای وردنجان حلالیت می‌طلبم و از دوستان و رفیقان حلالیت می‌طلبم و اما تو پدر عزیزم ای کسی که برای من زحمت‌ها و رنج‌ها کشیدی اگرچه فرزند خوبی برای شما نبودم و از شما عاجزانه حلالیت می‌طلبم و اما تو مادر عزیزم مهربانم از تو که یک‌عمر به‌پای من زحمت کشیدی و مرا بزرگ کردی شما حق بزرگی برگردن من دارید مرا حلال کنید و صبور باشید که خدا با شماست و اما برادر و خواهر گرامیم از شما هم حلالیت می‌طلبم و از شما تقاضا دارم که برایم گریه نکنید چون من که نمرده‌ام بلکه زنده هستم.

پس آدم زنده که گریه ندارد من در اینجا صحبتم را تمام می‌کنم ولی دعا به جان امام امت یادتان نرود و برای پیروزی رزمندگان و آزادی اسرا و شفا معلولین و مجروحین انقلاب دعا کنید.

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته 29/9/1365
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳

ساعت:

۰۰:۰۸:۰۹

5 Sep 2024