صبح و شب، جمعه و شنبه ندارد، گاهی وقوع یک حادثه باعث می شود که همه ی برنامه ریزی های پیش بینی شده در زندگی شخصی اش به هم بخورد
۰
تاریخ انتشارسه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۵
کد مطلب : ۱۶۸۵۴
اندر احوالات سومین شغل سخت دنیا
شغلی که ساعت کاری، زمان و مکان ندارد
به گزارش جهان بین نیوز، خبرنگاری پس از معدن کاری و بازیگری سومین شغل سخت دنیا به حساب آمده است. خبرنگاری شغلی است که ساعت کاری و زمان و مکان ندارد، خبر هر لحظه در حال تولد است و این خبرنگار است که خبر متولد شده را می پروراند پس از رسانیدن به بلوغ، دیگران را هم از وجود آن آگاه می کند .
خبرنگاری شغلی است که علی رغم محدودیت های بسیار اما محدودیتی ندارد، گاهی سفر رئیس جمهور است که خبرنگار لحظه لحظه آن را به اطلاع دیگران می رساند و گاه سقف ترک خورده ی خانه ای که هر لحظه خطر سقوط آن بر روی سر ساکنانش می رود، گاهی محصولات یک مزرعه که به همت صاحب آن چندین برابر شده اند سوژه ی خبری خبرنگار است و گاهی شوت زیبای یک بازیکن فوتبال.
خبرنگاری را می توان هنر آمیخته با عشق نام نهاد چرا که از سویی خبرنگار باید با بسیاری از مهارت ها همچون عکاسی، فیلمبرداری، فن بیان، روانشناسی، جامعه شناسی، رایانه و زبان و .....آشنایی داشته باشد و از سویی دیگر لازم است که خبرنگاری که مسلط به تمام مهارت های یاد شده است در بسیاری از موارد دل از تمام خواسته هایش بکند و فقط و فقط به حرفه اش فکر کند.
خبرنگاری صبح و شب، جمعه و شنبه ندارد، گاهی وقوع یک حادثه باعث می شود که همه ی برنامه ریزی های پیش بینی شده در زندگی شخصی خبرنگاران به هم بخورد و ....
خبرنگاران اغلب وامدار احزاب و گروه های خاص نیستند و بیشتر به صورت مستقل به مهمترین وظیفه شان که همان اطلاع رسانی سریع و دقیق است می پردازند. خبرنگار دغدغه ی مردم را به مسئولان منتقل می کند و خدمات مسئولان را برای مردم آشکار می سازد.
آنچه خبرنگار را از دیگر اقشار جامعه متمایز می کند نگاه دقیق وی به چیزی است که دیگران هم می بینند اما بدان اهمیتی نمی دهند. گاهی یک جمله ی نوشته شده بر روی دیوار توجهش را جلب می کند و گاهی رنگ لباس مسئولی در مراسمی خاص. خبرنگار در لحظه زندگی می کند، زندگی خبرنگاران پر است از شور و شوق و جنبش و تحرک اما در کنار همه ی این نکته های مثبت زندگی خبرنگاری پر است از بالا و پائین های بسیار.
خبرنگاران به عنوان چشم و گوش مردم و مسئولین هستند، آنان فرای همه ی جناح بندی ها و حزب گرایی ها فقط و فقط کار خود را می کنند و آنچه برایشان مهم است اطلاع رسانی است، اطلاع رسانی که بهای آن آگاهی مردم و مسئولان از مسائل، مشکلات، امکانات و خدمات است تا همه در کنار هم و دوشادوش یکدیگر چرخ پیشرفت کشور را بچرخانیم.
همه ی کلمات و جملاتی که دیدید و خواندید تنها گوشه ای از زندگی یک خبرنگار است، زندگی که فقط خود او می داند چگونه باید آن را اداره و مدیریت کند.
گاهی انتشار خبری از سوی رسانه ها موجبات خشم گروهی و شادی گروهی دیگر را فراهم می کند، آنان که از انتشار خبری خاص ناراحت می شوند همه چیز را از چشم خبرنگارانی که بی هیچ قصد و غرضی اقدام به انتشار اخبار کرده اند می بینند و آنان که انشار همان خبر احتمالا برایشان آب و نانی داشته است، زبان به، به به و چه چه باز می کنند که بیا و ببین اما این خبرنگاران اند که بی توجه به همه ی این مسائل کارشان را به بهترین صورت ممکن انجام می دهند.
خبرنگاری عشقی آمیخته با تلخی و شیرینی های بسیار است، گاهی مخابره ی موفقیت های تیم ملی کشور کامش را شیرین می کند و گاهی تصاویر منتشره از زلزله ی بم همه چیز را همچون آوار بر سرش خراب می کند اما بازهم این خبر نگارانند که ......
مهدی بهزادی
خبرنگاری شغلی است که علی رغم محدودیت های بسیار اما محدودیتی ندارد، گاهی سفر رئیس جمهور است که خبرنگار لحظه لحظه آن را به اطلاع دیگران می رساند و گاه سقف ترک خورده ی خانه ای که هر لحظه خطر سقوط آن بر روی سر ساکنانش می رود، گاهی محصولات یک مزرعه که به همت صاحب آن چندین برابر شده اند سوژه ی خبری خبرنگار است و گاهی شوت زیبای یک بازیکن فوتبال.
خبرنگاری را می توان هنر آمیخته با عشق نام نهاد چرا که از سویی خبرنگار باید با بسیاری از مهارت ها همچون عکاسی، فیلمبرداری، فن بیان، روانشناسی، جامعه شناسی، رایانه و زبان و .....آشنایی داشته باشد و از سویی دیگر لازم است که خبرنگاری که مسلط به تمام مهارت های یاد شده است در بسیاری از موارد دل از تمام خواسته هایش بکند و فقط و فقط به حرفه اش فکر کند.
خبرنگاری صبح و شب، جمعه و شنبه ندارد، گاهی وقوع یک حادثه باعث می شود که همه ی برنامه ریزی های پیش بینی شده در زندگی شخصی خبرنگاران به هم بخورد و ....
خبرنگاران اغلب وامدار احزاب و گروه های خاص نیستند و بیشتر به صورت مستقل به مهمترین وظیفه شان که همان اطلاع رسانی سریع و دقیق است می پردازند. خبرنگار دغدغه ی مردم را به مسئولان منتقل می کند و خدمات مسئولان را برای مردم آشکار می سازد.
آنچه خبرنگار را از دیگر اقشار جامعه متمایز می کند نگاه دقیق وی به چیزی است که دیگران هم می بینند اما بدان اهمیتی نمی دهند. گاهی یک جمله ی نوشته شده بر روی دیوار توجهش را جلب می کند و گاهی رنگ لباس مسئولی در مراسمی خاص. خبرنگار در لحظه زندگی می کند، زندگی خبرنگاران پر است از شور و شوق و جنبش و تحرک اما در کنار همه ی این نکته های مثبت زندگی خبرنگاری پر است از بالا و پائین های بسیار.
خبرنگاران به عنوان چشم و گوش مردم و مسئولین هستند، آنان فرای همه ی جناح بندی ها و حزب گرایی ها فقط و فقط کار خود را می کنند و آنچه برایشان مهم است اطلاع رسانی است، اطلاع رسانی که بهای آن آگاهی مردم و مسئولان از مسائل، مشکلات، امکانات و خدمات است تا همه در کنار هم و دوشادوش یکدیگر چرخ پیشرفت کشور را بچرخانیم.
همه ی کلمات و جملاتی که دیدید و خواندید تنها گوشه ای از زندگی یک خبرنگار است، زندگی که فقط خود او می داند چگونه باید آن را اداره و مدیریت کند.
گاهی انتشار خبری از سوی رسانه ها موجبات خشم گروهی و شادی گروهی دیگر را فراهم می کند، آنان که از انتشار خبری خاص ناراحت می شوند همه چیز را از چشم خبرنگارانی که بی هیچ قصد و غرضی اقدام به انتشار اخبار کرده اند می بینند و آنان که انشار همان خبر احتمالا برایشان آب و نانی داشته است، زبان به، به به و چه چه باز می کنند که بیا و ببین اما این خبرنگاران اند که بی توجه به همه ی این مسائل کارشان را به بهترین صورت ممکن انجام می دهند.
خبرنگاری عشقی آمیخته با تلخی و شیرینی های بسیار است، گاهی مخابره ی موفقیت های تیم ملی کشور کامش را شیرین می کند و گاهی تصاویر منتشره از زلزله ی بم همه چیز را همچون آوار بر سرش خراب می کند اما بازهم این خبر نگارانند که ......
مهدی بهزادی