علی رغم شعارتدبیری که قرار است امید آفرین برای اقشار مختلف مردم باشد!نه تنها امیدی برای آنها را رقم نزده بلکه با روا داشتن توهین های مختلف که خود بی تدبیری در مراحل هدف گذاری، برنامه ریزی واجراست امید را دردل مردم به یأس تبدیل می کند.
به گزارش جهانبین نیوز، همان طور که دو واژه کلیدی "تدبیروامید"این روزها سوژه اصلی و سرآغاز سخن دولتمردان جمهوری اسلامی ایران و به نوعی یک شعار انتخاباتی درحال شیفت به مرحله اجراست زیاد شنیده می شود. دو واژه ای که قبل ازانتخابات قرار بود با اندیشه وفکر همراه باشد تا بتواند مشکلات رأی دهندگان به منتخب خودشان را حل کند وامید را دردل اقشار مختلف مردم زنده تر نماید!
در این یادداشت قصد داریم ابتدا واژه تدبیر را قدری باز نموده سپس به آنچه گذشت ودرحال گذار است بپردازیم. دریک نگاه تدبیر جمیع ملزوماتی است که ما را از میان تمام مشکلات عبور داده و به سرمنزل مقصود رهنمون می شود. تدبیر تضمینی است معتبر برای انجام کارها در شرایط گوناگون. قطعاً می دانیم که تصور یک چیز در عالم ذهن با تحقق آن در عالم واقع از زمین تا آسمان فرق می کند؛ یکی فقط ذهنیت محض است و دیگری یک واقعیت تام و تنها امااین "ایمان و تدبیر" است که می تواند آن بالقوة ما را به بالفعل تبدیل کند.
به راستی تدبیر چیست؟ دریک تقسیم بندی کلی شامل:"هدف گزاری + برنامه ریزی + کارگزاری"است. اگر این سه را داشته باشیم می توانیم مصمم و با اراده کار خود را آغاز کنیم و به تقابل با هر مشکلی برخیزیم.
بخش اول تدبیر "هدف گزاری" است. یعنی اینکه شما باید بطور کلی در زندگی تان و در مراتب جزئی در تمام کارهایتان هدفی روشن برای خود تعیین کرده باشید. آنها که توفیق هدف گزاری داشته اند به احیای روزهای بی بدیل و تکرار نشدنی عمر خویش همت گماشته اند! و نیز می دانند که انسانهای بزرگ تابع حوادث نمی شوند بلکه حوادث را تابع خویش می سازند! آری آنها به وقوع حوادث و واقعیت مشکلات ایمان دارند اما بخوبی می دانند که قدرت آن تا به کجاست!
بخش دوم تدبیر، "برنامه ریزی" ست! لازمة برنامه ریزی مؤثر کسب "آگاهی" های لازم است؛ هرچه بیشتر بهتر! نباید فراموش کرد که هر کوهی، راه صعود خاص خود را دارد! پس هرچقدر بیشتر بدانید کمتر غافلگیر خواهید شد.بهرحال شناخت هم امری نسبی است پس در کنار "قطعیات" باید فکر "محتملات" را هم کرده باشید! اینگونه بهتر می توانید از پس دره ها و تپه ها برآیید!
و اما بخش سوم تدبیر"کارگزاری" است. یعنی دقیقاً باید طبق برنامه ای که چیده اید کارها را پیش ببرید و گرنه از هدف و برنامه ای که تنظیم کرده اید منحرف خواهید شد. پس تدبیر در هر کاری خلاصه می شود به اتخاذ هدف ، انتخاب مناسب ترین راه و بعد حرکت مطابق برنامه. با هدف گزاری نقطة آخر کارتان مشخص می شود؛ با برنامه ریزی مسیر راههایی که باید از آن بگذرید تا به آن نقطه برسید و با کارگزاری صحیح ذهنیت شما رسماً در عالم بیرون تحقق پیدا می کند و به واقعیت تبدیل می شود. دربررسی اولیه از مدت زمان گذشته دولت تدبیر وامید به این واقعیت می رسیم که:
۱- از ابتدا که قرار بود در۱۰۰روز اول کاری خود گزارش آنچه قبل از انتخابات به مردم قولش راداده بود بدهد ولی خروجی چیزی جز انداختن توپ درمیدان دولت گذشته نبود که نشانی از تدبیر درآن دیده نمی شود!
۲- دراقدامی دیگر وتأمل برانگیزمشاور همین دولت تدبیر به نقد پوپولیست می پردازد وتوهین مستقیمی به منتقدان ژنو می نماید سریع القلم تربیت مردم ایران را بسیار پایین می داند! وبه انتقاد از صداوسیما می گوید:"صداوسیما می رود از یک لبوفروش می پرسد نظرشما درباره برنامه هسته ای چیست؟ یایک راننده تاکسی چه دانشی درباره پاسخ منطقی به برنامه هسته ای ومذاکرات ژنو دارد؟" اینها نشان می دهد وی با زیر سوال بردن شعور مردم ایران حق اظهار نظر درمسایل سیاسی واجتماعی برای همین افرادی که قرار است برایشان امید ایجاد شود را قائل نمی شود.
۳- درمراحل مختلف اعتقاد به توان داخلی برای حل مشکلات اقتصادی که سرقصه درازاست وبه نوعی متصور است که نگاه به حل مسایل اقتصادی از طریق خارج از کشور بیشتر پیگیری می شود تا اعتماد واتکا به توان نخبگان ودانشمندان عرصه های مختلف این درحالی است که این نگاه تماما برعکس مولفه های "ایجاد امید"برای گروه های مختلف داخلی است!
۴- درجدید ترین اقدام که متأثر از دیدگاه مشاور محترم دولت است رییس جمهور محترم درجمع اساتید دانشگاه حمله بی سابقه ای به منقدان ژنو-علی رغم اظهارات چندی پیش خود مبنی بربالابودن ظرفیت دولت وپذیرش انتقادات- می نماید ومی گوید:"فقط عده ای کم سواد توافق ژنورانقد می کنند"واز دانشگاهیان می خواهد وارد میدان شوند.این درحالی است که اولا همه این منتقدان از درون همین نظام هستند و همه دارای تحصیلات دانشگاهی و باسواد هستند وگرنه به قول مشاورمحترمتان لبوفروش وتاکسی دار که وقت وفضای انتقاد ندارد! دقیقا مشابه همان سوادی که شما دارید آنها هم با سوادند که حرف می زنند! ثانیا:اگر قراراست امیدی دردل مردم ایجاد شود باید تمام مردم درنظر گرفته شوند نه آنچه که بروفق شما سخن گفته می شود. ثالثا: اکثرمنتقدان مذکورسابقه ای دیرینه دردفاع ازنظام دارند واز روی دلسوزی ونگرانی های موجود برای کاهش مضرات این توافق نامه حرف می زنند، پس بهتر است تدبیر را برای ایجاد امید در دل همگان ایجاد کنید چرا که اظهار نظرات دشمن دیرینه ما"آمریکا"درمورد توافق نامه مذکور نه تنها امید آفرین نیست بلکه به نوعی ناامیدی برای از دست دادن آنچه تا کنون به آن رسیده ایم تلقی می شود.
واما با گذری اجمالی برتدبیر که شعاراصلی دولت یازدهم است به این واقعیت می رسیم که علی رغم شعارتدبیری که قرار است امید آفرین برای اقشار مختلف مردم باشد!نه تنها امیدی برای آنها را رقم نزده بلکه با روا داشتن توهین های مختلف که خود بی تدبیری در مراحل هدف گذاری، برنامه ریزی واجراست امید را دردل مردم به یأس تبدیل می کند.