ملت مسلمان ایران! در دهه حساسی از تاریخ قرارگرفتهایم. اگر نتوانیم خود را به سیل خروشان حقطلبی ملتها پیوند دهیم، مورد خشم و غضب الهی قرار خواهیم گرفت.
به گزارش «جهانبین نیوز»، شهید بهنام علی محمدی نافچی، ششم بهمن ۱۳۳۷ در شهرستان آبادان به دنیا آمد. پدرش علیمحمد (شهادت ۱۳۶۱) کارگر شرکت نفت بود. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته جغرافیای طبیعی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن ۱۳۶۱، در رقابیه به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه ماند و هفتم اسفند ۱۳۶۹، پس از تفحص در گلزار شهدای روستای نافچ تابعه شهرستان شهرکرد به خاک سپرده شد. شهید بهنام علیمحمدی نافچی از شهدای دانشجوی دوران دفاع مقدس است که بهمنماه 1361 در رقابیه به شهادت رسید. او در بخشی از وصیتنامهاش مینگارد:
و آنکس را که درراه خدا کشته میشود مرده مپندارید بلکه زنده است ولی شما درنمییابید. و البته شمارا به سختیهایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و زراعتها بیازماییم و بشارتده صابران را؛ آنها که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند، گویند: ما از خدا هستیم و بهسوی او رجوع خواهیم کرد.
بانام خدا و باسلام به پیشگاه امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود بیکران بر امت قهرمان و شهیدپرور که اکنون به امید خدا عازم جبهه هستند. فرصت را غنیمت شمرده و مسائلی را که به نظرم میرسد با شما خواهران و برادران در میان میگذارم.
برادران و خواهران عزیز! قبل از هر چیز باید شکر خدا را بهجای آوریم که بر ما منت گذاشت و ملت و کشور را که میرفت در منجلابهای بدبختی و ضلالت غوطهور گردد، یکباره مورد لطف و عنایت خویش قرارداد و انقلابی عظیم که میرود تا تمامی کاخهای ظلم و شرک را سرنگون کند، بنیان نهاد.
ملت مسلمان ایران! در دهه حساسی از تاریخ قرارگرفتهایم. اگر نتوانیم خود را با این حرکت الهی هماهنگ کنیم، اگر نتوانیم وظایف خطیر خود را درک کنیم، اگر نتوانیم خود را با اسلام مأنوس سازیم و اگر نتوانیم خود را به خدا نزدیک کنیم و بالاخره اگر نتوانیم خود را به سیل خروشان حقطلبی ملتها پیوند دهیم، مورد خشم و غضب الهی قرار خواهیم گرفت.
برادران و خواهران عزیز! تقاضای عاجزانه که از همه شما دارم این است که عمر کوتاه و محدود خود را با سرگرم شدن به مسائل مادی و انحرافی دنیا، و باروی آوردن به لذتهای پوچ تلف نکنید. همگی ما بار مسئولیت بزرگی را بر دوش داریم. بار مسئولیت مسلمان بودن، بار مسئولیت شیعه بودن، بار مسئولیت پیرو علی و پیرو حسین بودن، بار مسئولیت وجود ده ها هزار شهید و صدها هزار معلول را بر دوش کشیم.
اکنون در این مقطع حساس از تاریخ که شاگردی از شاگردان حسین و ره پویی از پویندگان راه حق و حقیقت، خمینی بزرگ پرچم خونین حسین را بر دوش گرفته و فریاد حقخواهی و حقطلبی مستضعفان را فریاد میکند، برهمگی ما فرض است که این ندا و فریاد را لبیک گفته و با پیوستن به این حرکت الهی وظیفه اسلامی خود را به انجام رسانیم.
و اما پیامم به خانواده: پس از عرض سلام و آرزوی توفیق هرچه بیشتر در انجام وظایف و تکالیف الهی، صحت و سلامتی همگی شمارا از خدای بزرگ خواهان و خواستارم. اکنونکه بنا بر وظیفه اسلامی خویش عازم به جبهه شدهام، از خانواده عزیزم میخواهم که قدر اینهمه الطاف الهی را دانسته و خود را هرچه بیشتر در مسیر انقلاب اسلامی خویش قرار دهند. آنی از یاد خدا غافل نگردند؛ یار و یاور مستضعفین و خمینی کبیر باشند؛ در برابر منافقین و کوردلان و آنهایی که هر جا موقعیتی به دست میآورند شروع به نق زدن میکنند چون کوهی استوار ایستادگی و مقاومت کنند و بدانند که خدا وعده پیروزی داده است «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» صبح پیروزی نزدیک است.
همچنین از خانواده گرامی خود میخواهم که اگر انشاءالله خداوند ما را لیاقت داد و شایسته گرداند و به لقاء خویش خواند، در نبودم عجز و گریه و بیتابی و زاری نکنید و بامتانت قلب و ثبات ایمانی که از همه شما متوقعم بگویید: امانتی را که خداوند به ما ارزانی داشته بود از ما گرفت.