به گزارش
جهانبین نیوز؛ شهید حسن یوسفی صالح آبادی، دهم مهر ۱۳۵۰ در روستای مالک آباد دوآب صمصامی از توابع شهرستان کوهرنگ به دنیا آمد. پدرش حیدرآقا کشاورزی و دامداری میکرد. دانشجوی دوره کاردانی تربیت معلم در رشته آموزش ابتدایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
وصیت نامه شهید حسن یوسفی صالح آبادی
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
هرگز مپندارید کسانى که در راه خدا کشته مى شوند مرده اند، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند.
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ
و آنان که در راه خدا مى جنگند و همچون دژى نفوذ ناپذیرند محبوب خداوندند.
حمد و سپاس و ستایش مخصوص خدایى است که انسان را آفرید و اولیاء و انبیاء را واسطه هدایت و راهنمایی بندگان خود گردانید. و درود و سلام بر خاتم انبیا محمد مصطفى و وصى او على مرتضى و خاندان او که پیشوایان هدایت و سالار و سرور بشریتند.
با سلام و درود به امام بزرگوار این قلب تپنده ملت و امید مستضعفان و محرومان جهان حضرت امام خمینى روحى فداه و با درود به روان پاک شهداى گرانقدر اسلام بخصوص سید الشهدا سالار شهیدان که چگونه مردن را یاد داد.
قدر این انقلاب را بدانید
برادران و خواهران قدر این انقلاب و رهبر آن که نایب و حجت خداست بدانید و از او اطاعت کنید و خود را لایق رهبرى سازید. امام این الگو و اسوه بیدارى و این اسلام مجسم در میان است. سلحشور اسلام، به پا خواسته است، تا گردنکشان را فرو نشاند و علم خونین کربلا را پاس دارد.
همگی [حول] محور الله جمع شوید
و روحانیت را از خود جدا ندانید که این آرزوى شرق و غرب است و از امام جلوتر نروید که گمراه مى شوید و از او عقبتر نمانید که هلاک مى شوید. همگی [حول] محور الله جمع شوید و به خاطر اسلام تلاش کنید. وحدت کلمه را حفظ کنید تا پیروز شوید. اگر وحدت حفظ شود هیچ جنایتکارى هوس حمله به این کشور اسلامى به سرش نخواهد زد.
کارهایتان را براى خداوند انجام دهید
با دولت همکارى کنید زیرا دولت برخواسته از متن شماست؛ کارهایتان را براى خداوند انجام دهید. گر چه من کوچکتر از آنم که این وصیتها را مى کنم. ولى در خودم آن چیزى را که احساس مى کنم که جامعه اسلامیمان بدان نیازمند است، مى گویم گر چه آرزوى پیروزى اسلام بر کفر و باز شدن راه کربلا بر دلم است ولى از شما برادران مى خواهم که راه ما را ادامه دهید و منتظر وعده خداوند که همان پیروزى بر کفر است باشید و تا هنگامى که کفر نابود نشده و مصلحت خدا و امام است باید بجنگید که سرانجام پیروزى با قواى اسلام است.
برای رضای خدا و لبیک به ندای امام امت به جبهه آمده ام
و اى پدر و مادرم از اینکه از شما اجازه آمدن به جبهه را نگرفتم باید مرا ببخشید و از همسایگان و دوستانم مىخواهم که اگر خطا یا اشتباهى از این بنده حقیر دیده اند به بزرگى خودتان ببخشید؛ تنها چیزى که باعث شد که من به جبهه بیایم رضایت خدا و پاسخ لبیک به نداى امام امت و دفاع از کشور اسلامیم بود.
به امید پیروزى لشکریان اسلام بر کفر جهانى و صدام صهیونیستى و باز شدن راه کربلا براى زائران آن و با آرزوى طول عمر براى امامت رهبر مستضعفان جهان و آزادى قدس عزیز و ظهور حضرت مهدى (عج).
برادرانم درسشان را بخوانند
لذا پدر و مادر گرامىام از درس برادرانم کوتاهى نکنید و حتما که درس بخوانند زیرا اگر که درس نخوانند نمىتوانند احکام اسلام را رعایت کنند و حتما کوتاهى نشود.
انتهای پیام/