به گزارش
جهانبین نیوز ؛ كيفيت زندگي يكي ازشاخص هاي اصلي جامعه است كه دربرگيرنده مهمترين عواملي است كه شرايط زندگي درجامعه ورفاه شخصي افرادراتعيين مي كنند.
كيفيت زندگي يكي ازاساسي ترين مقوله هاي علوم اجتماعي است كه درآن پارامترهاي مادي توسعه اقتصادي وتوليدات داخلي دركنار پارامترهاي غيرمادي چون كيفيت كار، سطح باسوادي وفرهنگ، استاندارد پزشكي وبهداشت،كيفيت فراغت وتفريح، شرايط محيط زيست، جوسياسي، احساس خوشبختي انفرادي وحتي آزادي واتحادملي موردبررسي قرارمي گيرند.
كيفيت زندگي به عنوا ن احساس فرد از بهزيستي تعريف شده است، احساسي كه اساسش دررضايت فردازجنبه هايي اززندگي است كه براي وي اهميت دارد.
بنابراين مي توان استنباط كردكيفيت زندگي درك منحصربه فردهم شخص درمورداين كه آيازندگي اوباوجودارتباطي كه باخانوادهاش، دوستانش واجتماعش دارد يا برايش رضايت بخش وقابل قبول است يانه وهمچنين ارضاءفيزيكي، رواني، اجتماعي واقتصادي برايش موجوداست يانه كه البته اين قضيه باتوقع شخص اززندگيش ارتباط دارد.
از سویی، آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی وانحرافات اجتماعی قائل می شود در واقع با شکل گیری و رشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایندهای اجتماعی نیز معمول گردید و در نتیجه بسیاری از اصطلاحات و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی، علوم پزشکی، زمین شناسی و مانند آن در جامعه شناسی نیز به کار گرفته شد که از جمله می توان آسیب شناسی را نام برد.
آسیب های اجتماعی به مثابه یک مسئله اجتماعی، پدیده ای است که همراه با آن توانایی جامعه در سازمانیابی و حفظ نظم موجود از بین میرود و باعث دگرگونی های ساختاری در نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در یک جامعه می شود. در جامعه امروز ما، آسیب های اجتماعی در سیمای یک مسأله یا مشکل اجتماعی رخ نموده است.
این آسیب های اجتماعی تعداد زیادی از مردم را تحت تأثیر قرار داده و به طور روز افزونی در حال تعامل با یکدیگر و تبدیل شدن به یک تهدید شالوده و ساخت شکن است.
امروز نخبگان و نهادهای تصمیم ساز و تدبیر پرداز ما با نوعی فقر شناخت و ضعف تمهید و تدبیر استراتژیک و فقدان رویکردی فراگیر و همه سونگر و مبتنی بر « تعیین چندجانبه » جستجوی علل و عوامل متنوع در پس این پدیده مواجه هستند.
در نتیجه این فقر، ضعف استراتژی و تاکتیک های متخذه برای مقابله با این تهدید، قادر به تأمین بهینه اهداف خود نبوده اند و جامعه ما شاهد رشد روز افزون گستره و عمق تأثیرات مخرب آسیب های اجتماعی بوده است.
مبارزه با این پدیده مستلزم شناخت همه ابعاد آن(اقتصادی، اجتماعی و...) است، بنابراین برنامه هایی در امر مبارزه با مواد مخدر موفق خواهند بود که با شناخت واقع گرایانه از این مسئله طرح و اجراشود.
چنانچه بپذیریم در جامعه ای با مختصات جامعه ایران بعد از انقلاب، امنیت هستی شناختی و وجودی(امنیت هویتی، ارزشی و هنجاری) مقدم بر امنیت ملی است، طبعاً باید بپذیریم که آسیب های اجتماعی ، فوری ترین و جدی ترین تهدید ملی این جامعه است.
جامعه ما با داشتن ساختار جمعیتی جوان، به نحو نگران کننده ای مورد تهاجم گسترده آسیب های اجتماعی قرار گرفته است که می بایست مسئولان با توجه به ارتقای کیفیت زندگی، نسبت به کاهش آسیب های اجتماعی تدبیر نمایند.
انتهای پیام/