به گزارش
جهانبین نیوز ؛ برخی دانشجویان و دانشآموختگان دكتری رشتههای غیرپزشكی خود را فراموششدگانی می دانند كه به پژوهشهایشان بهایی داده نمیشود و اغلب آینده كاری تیرهای پس از فراغت تحصیل فراروی خود می بینند.
در سالهای اخیر، تورم روزافزون بیكاران رشتههای غیر پزشکی بهویژه مقاطع تحصیلات تكمیلی و البته بلاتكلیفی آنان بسیار به چشم آمده است.
دانشجویان و دانشآموختگان دكتری غیرپزشكی كه نگرانی از شغل آینده، تمركز و آرامش خاطر را از آنان ربوده است و پس از سالها تحصیل و تحقیق در دانشگاههای تراز اول كشور با غول بیكاری مواجه شدهاند.
اگرچه همه مسیرهای این رشته نباید به عضویت هیات علمی دانشگاهها بینجامد و در هیچ رشتهای نیز این اتفاق نمیافتد و باید به زمینههای دیگر مثل خدمات فرهنگی، گردشگری ادبی، پژوهش، تولید اثر، رسانه و... هم فكر كرد و نظر داد و طرح ارائه كرد، اما مساله جذب هیات علمی در گروه علوم انسانی و رشتههایی زیرمجموعه زبان از موارد فوق چالشبرانگیز در سالهای اخیر بوده است.
وضعیت بورسیههای ادبیات فارسی كه به دلیل رانت یا قوانین مندرآوردی، چون عدم اولویت رشته ادبیات فارسی نسبت به سایر رشتهها! سالهاست در دانشگاههایشان حقالتدریسند و تبدیل وضعیت به هیات علمی نمیشوند. مواردی از وجود دانشجوی دكتری ادبیات فارسی در سالهای گذشته وجود دارد كه با فراخوان جذب وزارت علوم در رشته ادبیات فارسی با آزمون و مصاحبه و... از میان متقاضیان بورسیه شدند، دفاع كردند، اما پس از دفاع، سالهاست كه بلاتكیلفند و به آنها توجهی نشان داده نمیشود و هیات علمی نشدهاند و البته به دلیل شرایطی كه دانشگاههایشان پیش آوردهاند. این بلیه رشتههای علوم انسانی در برخی دانشگاههای كوچك است.
بی توجهی دولت به مدرک دکتری در استخدامی های رسمی
متاسفانه این روزها در استخدامی های دولتی توجهی به مدرک فرد نمی کنند بلکه پارتی بازی شرط اول آن ها شده است و علت آن نداشتن سیستم درست در بدنه دولت است.
بعضی ها نیز تا مقطع دکتری پیش می روند ووقتی کاری را در ایران پیدا نمی کنند تصمیم به مهاجرت گرفته و این خود معظل بزرگی را برای کشور فراهم می کند.
شرکت های خصوصی به جذب نخبگان از ارگان های دولتی پیشی می گیرند
نا گفته نماند که اکثر شرکت های خصوصی و معتبر بیشتر به دنبال کسانی می روند که فارق التحصیل از دانشگاه های معتبر بوده و دارای مدارک تحصیلی بالایی هستند تا بتوانند از آن ها به خوبی استفاده کنند اما متاسفانه در دستگاه های دولتی چنین اقدامی را انجام نداده و ملاک های دیگری مد نظر آن ها است.
تا کنون هیچ گونه آمار رسمی از ارگان های دولتی نداریم که چند درصد از کارکنان یک اداره توانسته اند از یک دانشگاه معتبر مدرک تحصیلی مقطع دکتری را ارائه دهند.
نا گفته نماند که عده ای سودجو نیز با پول دادن و و رفتن به یک دانشگاه سطح پایین یک مدرک دکتری گرفته و به قول خودشان کلاسی باشد که به دیگران بگویید من هم دکتری دارم.
دانشگاه آزاد هم که تنها به دنبال پول است و برایش فرقی ندارد که بعد از فارق التحصیلی این همه دانشجو از کارشناسی گرفته تا مقطع دکتری آیا بازار کاری هم فراهم هست یا نه ؟
اگر یک ترم شهریه آن ها عقب بیفتند زمین و زمان را بهم دوخته تا بتواند شهریه آن ها را بگیرد.
و مدرکی هم که پول آن را بدست آورده باشی اما در عمل هیچ گونه کارایی نداشته باشد به ریالی ارزش ندارد.
بسیاری از ظرفیتها و هزینههای ایجاد شده در بدنه آموزشی کشور در عمل کارایی ندارد و این مراکز بعد از گذشت چند دهه نه تنها کمکی به رفع معضلات جامعه نکرده است بلکه خود به معضل اصلی در کشور نیز تبدیل شده است، بطوریکه در حال حاضر از یک سو شاهد افزایش آمار بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی هستیم و از سوی دیگر صندلیهای خالی از دانشجو، سالیانه بودجه هنگفتی از سرمایه کشور را می بلعند. در شرایط فعلی ارائه راهکاری از سوی مسئولان برای ساماندهی و کاهش هزینههایی که این معضل به کشور تحمیل میکند، ضروری است.
به گزارش
جهانبین نیوز؛ گرفتن مدرک دکتری را نباید خیلی آسان گذاشت و مراحل آن به قدری سخت باشد که کسی که فارق التحصیل می شود یک فرد نخبه بوده و ادارات دولتی نیز برای گرفتن این شخص از هر ظرفیتی استفاده کنند اگر اینگونه اتفاق بیفتند دیگر نه شاهد دکتری بیکار در جامعه خواهیم بود و نه اداره ای را می توان پیدا کرد که تنها شرط آن ها برای استخدام پارتی بازی باشد و تره هم برای مدرک تحصیلی فرد خورد نکنند.
به امید آن روز....
انتهای پیام/1020