یکسال بعد و در جواب به این پرسش که چرا بقیه کانالها باز شده؟ خوب دیدیم ما خودمان عقل و فهم داریم چرا مثل اون بنده خدا زمان پیامبر پنبه تو گوشمون کنیم، لذا نه اینکه ما محو تحلیل سیاسی اونا بشیم بالاخره باید بدونیم بیگانه در مورد ما چی میگه؟ تازه ما فقط کانالهای سیاسی و مذهبی رو نگاه میکنیم!
6 ماه بعد از این یکسال تو فلان سریال شبکه من و تو که ما هرشب میبینیم قصه اینه که... و اینبار در جواب سوالم که پس چرا شبکه اجتماعی هم به مذهبی و سیاسی اضافه شده؟ میگوید چیز خاصی ... ندارند؛ مضامین بلند اجتماعی اون تازه شباهت زیادی به فرهنگ خودمون دارند!
تازه ما خیلی دقت نظر داریم که بچه کوچکمون آهنگ و رقص شبکههای دیگه رو نگاه نکنه...
6 ماه پس از این 6 ماهی که بعد اون یکسال اولی گفتم... فرزند 5 ساله بیاختیار آهنگ آن ور آبی میخواند و به ناگاه رودروی والدین میایستد، به آنها با بیحوصلگی تمام تشر میزند گارد بازنشدنی در مقابل تربیت میگیرد، والدین نمیتوانند مقاومتی در برابر این رفتار وی داشته باشند و عنان تربیت از دست آنها براحتی خارج میشود. میگویم بعد از باز شدن کانال اجتماعی سیاسی مذهبی حالا چرا پای آهنگ رقص باز شده؟ میگوید در آشپزخانه کار میکنم وقتی آهنگ این شبکه ماهوارهای برایش پخش راحت اون رو نگاه میکنه مزاحم کارم نمیشه!
سکانس تراژدیوار بالا بنظرم قصه پر غصه بسیاری از خانوادههایی است که تا همین چندسال قبل برایشان ماهواره تابوی سخت زشتی بود که عمراً اجازه به خود میدادند در مدح آن سخنی بگویند ولی به مرور از نگاه کردن به اذان ضریح 6 گوشه در فاصلهای 2 ساله میرسد به پخش رقص برای کودک 5ساله!
بعد از چندی اهل خانه شک میکنند به اخبار داخلی، بیبیسی فارسی میشود نقطه ثقل تحلیل و بررسی، صدای آمریکا تحلیل بهروزتری ارائه میکند نسبت به 20و30 خودمان؛ البته نظام متهم میشود به پنهان کاری! اهل خانواده کمکم تبدیل میشوند به پای ثابت سریالها و تیکههای بدون صحنه!
14 شبکه فارسی زبان اجتماعی کار کنند و در فرآیندی غم انگیز با شیبی باور نکردنی کل خانواده بسوی سقوطی میروند که بازگشتی از آن متصور نیست؛ استرس ناشی از دیدن این سقوط باعث میشود تا به قول روانشناسان اجتماعی فرد بیشتر به این شبکهها سوق یابد چون احساسی غریب به او میگوید راه بازگشتی نیست لذا با خیالی راحت به اتفاق زن و فرزند تخمه میشکنند و برنامه آن ور آبی میبینند!
برایم جالب که چند روز قبل تو همین ابرکوه خودم از کشاورزی شنیدم که فردی اعدام شده و بعد زنده شده و حالا مراجع گفتن که باید دوباره اعدام بشه و کشاورزی دیگر پرسید تو از کجا میدونی و جواب داد: دیشب بی بی سی میگفت! همین خبر با همین رنگ و لعاب دیروز تیتر اول روزنامه شرق بود؛ دقت کنید خبری را که صبح جمعه کشاورز ابرکوهی برایم تعریف کرد صبح شنبه تو تهران تیتر اول شرق بود!
ماهواره یواش یواش به عضو اصلی اصلیترین نهاد اجتماعی در اسلام یعنی خانواده تبدیل شده و اینک فرهنگ خود را به طیف عظیمی از جامعه ما دیکته کرده است؛ نخستین و اصلیترین ضربه این عضو نامحرم خانه، بهم خوردن سبک زندگی است؛ بهم خوردنی که اولین نشانههای آن، تغییر پوشش والدین و سپس تغییر اندیشه و نهایتاً تغییر رفتاری آنهاست.
سلسله تغییراتی که دست آخر منجر میشود به قضاوتهایی عجولانه و متعصبی، بزرگ شدن فرزندی برای والدین که کلی زحمت درست خواهد کرد و البته تنشهای روحی و روانی درونزای خانواده.
متأسفانه در این مواقع والدین توجیهات خوبی هم دارند: باید فرزند زمان خود بود! فرزندمان را دیگر نمیشود مثل قدیم تربیت کرد! وقتی همه استفاده میکنند ما چرا نداشته باشیم؟ و...
شبکههای ماهوارهای با بکارگیری بهترین روانشناسان در حوزه رنگ، در حیطه گفتار و اجتماع با بکارگیری بهترین ایران شناسان اقدام به ساخت سریالهای اجتماعی میکنند؛ آنها برخلاف سریال پژمان ما میدانند کدام جمله را باید چون تیری به قلب خانواده ایرانی شلیک کرد؟ توپخانه رسانهای آنها زبدهترین تحلیل گران رسانه به خدمت گرفته تا با پیچیدهترین شکل ممکن و با صرف روزها تلاش، شبههای را برای ما نهادینه کند و ما خیلی خیلی شوخی گرفته این قدرت خیلی خیلی نرم شبکههای ماهوارهای را!
سریال، اخبار، آهنگ و حتی افتتاحیه جام جهانی و شاید کل تحلیلهای مملکت را از کسانی میگیریم که تمامیت فرهنگ چند هزار ساله ما را شخم میزنند؛ ماهواره چون عروسکی زیباست که داخل آن بمبی خطرناک در حال انفجار است؛ با هم تخمه میشکنند و قاه قاه کنان سریال اجتماعی میبینند.
نوشته شده توسط: سعید اسماعیلی