۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۴
کد مطلب : ۷۱۴۱

سرمایه سیاسی انتخابات و اعتمادهای شش‌گانه

سرمایه سیاسی انتخابات و اعتمادهای شش‌گانه
واقعه‌ی انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲، حادثه‌ای عظیم، پربرکت و تاریخ‌ساز برای ایران اسلامی است. چیستی و چرایی این واقعه، عوامل مؤثر بر آن، فرآیند و پیامدهای آن مهم‌ترین پرسش‌های این پژوهش است. هنوز تمامیت واقعه بر بازیگران و سازندگان این واقعه به مثابه یک امر انسانی آشکار نشده، زیرا حجاب معاصرت مانع از آن است. باید مدتی از حادثه فاصله بگیریم تا بتوانیم تمامیت آن را مشاهده کنیم و امکان تحلیل سیاسی آن را به دست آوریم.

۱. انتخابات و سرمایه سیاسی

سرمایه‌ی سیاسی از آن نوع سرمایه‌های قلمرو سیاست است که مربوط به قلمرو سیاستمداران، نظام سیاسی و نگاه معطوف به آن از سوی حکومت‌شوندگان است. این سرمایه نیز همچون دیگر سرمایه‌های ملموس اقتصادی یا اجتماعی می‌تواند در هر نظام سیاسی و به‌ویژه معطوف به هر سیاستمداری، همواره در نوسان کاهشی یا افزایشی باشد. سرمایه‌ی سیاسی با مشروعیت سیاسی در ارتباط است و به نوعی وجه ملموس‌تر مشروعیت سیاسی و در واقع پایه‌ی ذهنی ثبات سیاسی حکومت‌ها یا وجه ثابت سیاست‌، یعنی نظام سیاسی و نیز وجه متغیر سیاست، یعنی دولت‌های چهارساله است. سرمایه‌ی سیاسی می‌تواند معطوف به دیگر کشورها نیز باشد.

انتخابات همواره می‌تواند به منزله‌ی شارژکننده‌ی سرمایه‌ی سیاسی هر نظام سیاسی باشد. انتخابات می‌تواند با هوشمندیِ معماران و کارگزاران آن و نیز بازیگران سیاسی -که مردم باشند- به تولید انرژی برای نظام سیاسی تا اطلاع ثانوی بپردازد. سرشت محذور محور انتخاب‌ها و تصمیمات سیاسی به گونه‌ای است که همواره ناراضی‌تراشی می‌کند. سرمایه‌ی سیاسی سیاستمدار منتخب در آغاز انتخابات به‌تدریج ریزش می‌کند، مگر آن‌که بتواند به طور مستمر و مدبرانه و کارآمد، به بازتولید سرمایه‌ی سیاسی خود بپردازد.

اختلافات و شکاف‌ها به‌تدریج بر سر ارزش‌های کمیاب سیاسی مرتباً تولید می‌شود و افزایش می‌یابد و سرانجام، اولویت‌ها و ترجیحات سیاسی و اقتضائات جدید در سیاست‌ داخلی و خارجی بروز می‌کند. یک انتخابات خوب به مثابه یک سوپاپ تخلیه‌ی نارضایتی‌های انباشته شده است و نوعی تخلیه‌ی روانی برای مردم فراهم ‌می‌کند. یک انتخابات خوب، اختلافات احزاب، جناح‌ها و قطب‌های سیاسی موجود در جامعه بر سر موضوعات گوناگون را حل و فصل می‌کند. حل و فصل این اختلافات بر مبنای آراء مردم و منطق «اکثریت» صورت می‌گیرد و اختلافات را مرتفع و سرمایه‌ی سیاسی تولید می‌کند. این همه در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ رخ داد.

انتخابات به مثابه یک شرکت سهامی عام و فراگیر است که سرمایه‌ی سیاسی را افزایش می‌دهد. هر فرد ایرانی یک سهم در این شرکت سهامی دارد. رأی و سهم هر فرد با دیگران برابر است. هر فرد هر چند برجسته یا عادی، فقط یک رأی دارد. تراکم قطره‌های آراء تک‌تک مردم سیل سرمایه‌ی سیاسی را راه می‌اندازد. کاری که یک قطره نمی‌تواند انجام دهد، یک سیل که انباشت همان قطره‌ها است، می‌تواند انجام دهد. با سرمایه‌ی سیاسی که اعتماد سیاسیِ شارژشده‌ی نظام سیاسی است، می‌توان کارهای عظیمی را به سرانجام رساند.

۲. بازپرداخت بدهی و ذخیره منفی

بازپرداخت ذخیره‌ی منفی از دیگر دستاوردهای سرمایه‌ی سیاسی انتخابات است. نتایج انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲، جبران «ذخیره‌ی منفی» خرداد ۱۳۸۸ است. در آن انتخابات، سرمایه‌ی سیاسی حاصل از مشارکت ۴۰ میلیونی مردم و آن پس‌انداز به یکباره طی چند ماه فتنه‌ی پس از انتخابات از بین رفت و حتی به صورت منفی و بدهی درآمد. این ذخیره‌ی منفی در انتخابات ۹۲ در سه جلوه جبران شد:

اول آن‌که برخی از آحاد طبقه‌ی متوسط و غیر آن، ادعای دروغین «تقلب در انتخابات» را به مثابه‌ یک امر محقق پذیرفتند. بنابراین اعتماد سیاسی آنان خدشه‌دار شد. برخی افراد تصور کردند در انتخابات ۱۳۸۸ یک تقلب در مقیاس جابه‌جایی ۱۱ میلیون رأی اتفاق افتاده است! با انتخابات ۱۳۹۲ به طور کلی این تصور غلط اصلاح شد و ذخیره‌ی منفی به سرمایه‌ی سیاسی مثبت تبدیل شد. این اقشار دوباره جذب نظام شدند و اعتماد سیاسی آنان بازپروری شد.

دوم آن‌که انتخابات ۹۲ دلخوری‌ها و زخم‌های کهنه و چهارساله‌ی برخی سیاستمداران عالی‌رتبه را نیز ترمیم کرد. انتخابات مدبرانه به‌خوبی مانند یک پل بر شکاف‌ها و اختلافات سطوح عالی کارکرد پیدا کرد. تقریب دیدگاه‌ها در مقیاس حکومت‌کنندگان نیز نوعی «سرمایه‌ی سیاسی مضاعف» را برای نظام به ارمغان آورد.

سوم آن‌که انتخابات ۹۲ با مشارکتی در تراز عالی ۷۳ درصدی، بلوغ سیاسی ایرانیان را به رخ جهانیان کشید و تأثیرات مخرب و ذخیره‌ی منفی انتخابات ۸۸ را خنثی کرد.

پس از تسویه‌ی بدهی و کسری اعتماد سیاسی گذشته، سرمایه‌ی سیاسی اضافی را دستمایه‌ی یک سیاست خارجی مؤثر قرار داد. انتخابات ۸۸ به دلیل پیامدهای منفی آن، نوعی علامت منفی به غرب داد که می‌توان بر روی شکاف درونی کار کرد و با فشار فزاینده و تحریم‌های به‌اصطلاح فلج‌کننده و جنگ نرم، اعتماد سیاسی مردم به نظام سیاسی را از بین برد و آنان را علیه نظام برانگیخت. اما مردم ایران با نبوغ سیاسی شگفت‌آور خود و به شیوه‌ای ماهرانه، سرمایه‌گذاری چهارساله‌ی دشمنان را در یک روز به باد داد و با مشارکت حماسی خود، سرمایه‌ی سیاسی عظیمی فراهم آورد.
انتخابات همواره می‌تواند به منزله‌ی شارژکننده‌ی سرمایه‌ی سیاسی هر نظام سیاسی باشد. سرشت محذور محور انتخاب‌ها و تصمیمات سیاسی به گونه‌ای است که همواره ناراضی‌تراشی می‌کند. سرمایه‌ی سیاسی سیاستمدار منتخب در آغاز انتخابات به‌تدریج ریزش می‌کند، مگر آن‌که بتواند به طور مستمر و مدبرانه به بازتولید سرمایه‌ی سیاسی خود بپردازد.

انتخابات ۷۳ درصدی نگاه ناظران و کارگزاران رقیب و مخالفان بی‌غرض به‌ویژه در اروپا را نسبت به ایران تغییر داد. بنابراین در صورتی که کارگزاران سیاست خارجی، تاجران خوبی باشند، می‌توانند با این سرمایه‌ی سیاسی به صورت هوشمندانه و در چهارچوب حفظ اصول تغییرناپذیر و منافع ملی و اسلامی، تحریم‌ها را در مسیر شیب منفی هدایت و به طور تدریجی کمتر و کمتر کنند. سرشت پرونده‌ی هسته‌‌ای ایران بر بی‌اعتمادی سیاسی متقابل استوار است. حال انتخابات ۷۳ درصدی ایران نظریه‌ی بیهودگی تلاش‌ها و هزینه‌های چندساله‌ی آنان را به اثبات رساند، زیرا «فشار» آنان به نتایج معکوس و خلاف انتظار آنان انجامیده است.

۳. اصلاح یک انگاره اجتماعی

انتخابات ۹۲ بار دیگر انگاره‌ی چند هزار ساله و بدبینانه‌ی مردم به حاکمان و نظام سیاسی را تا اطلاع ثانوی از کار انداخت. در طول چند هزار سال نظام پادشاهی جابرانه به دلیل عملکرد حاکمان اعم از قتل، تجاوز، تبعیض و دیکتاتوری و جز آن، در «ضمیر ناخودآگاه جمعی ایرانیان» یک «بدبینی مزمن» و یک «بی‌اعتمادی سیاسی» از سوی مردم نسبت به سیاستمداران و هر نوع نظام سیاسی شکل گرفت. این ضمیر ناخودآگاه بعد از انقلاب اسلامی با تجربه‌ی حکومت عارفانه و سیاستمدارانه‌ی مهذبی نظیر امام خمینی از کارکرد افتاد. اما همواره با تحریکات مهندسی‌شده -مثل ادعای تقلب در انتخابات- بیدار می‌شود و عمل می‌کند. اما تجربه‌ی انتخابات ۹۲ چنان سیل خروشانی از سرمایه‌ی سیاسی راه انداخت که تمام ذهنیت‌های منفی را از بین برد.

۴. سرمایه سیاسی انتخابات ۹۲ و اعتمادهای شش‌گانه

سرمایه‌ی سیاسی کسب‌شده در انتخابات ۹۲ بر شش اعتماد سیاسی مبتنی است:

۴-۱. اعتماد سیاسی خداپایه: این نوع اعتماد ناشی از توکل و اتکال رهبری و مردم به خداوند است. باورهای توحیدی و تنفس در جهان مؤمنانه، نوعی اعتماد خاص در مؤمنان می‌آفریند. حسن ظن به خداوند به طور فزاینده این اعتماد سیاسی در جامعه‌ی مؤمنانه را شعله‌ور می‌سازد و زندگی گوارا و دوست‌داشتنی در جهان عقلی و معنویِ مؤمنانه شکل می‌گیرد.

۴-۲. اعتماد سیاسی رهبرپایه: معمار بزرگ انتخابات ۹۲ و تولیدکننده‌ی اعتماد سیاسی آن، رهبری است. نقش پدرانه‌ی ایشان برای میدان‌دادن به همه‌ی سلیقه‌ها در درون قاب قانون اساسی، جلوگیری از مصادره‌ی رأی رهبری و مهار شایعه‌پراکنی بر نیت رهبری به سوی نامزدی خاص، باز کردن راه جدیدی برای به میدان کشیدن عنصر ایرانیت فارغ از نظام جمهوری اسلامی برای اولین‌ بار، نظریه‌پردازی خلاقانه در باب «رأی مردم به مثابه‌ حق‌النّاس» و به مثابه‌ «امانت» و ... قطعاتی از پازل اعتمادسازی فزاینده‌ی رهبری در انتخابات ۹۲ است. ولایت‌فقیه نه‌تنها پاسدار «اسلامیت» نظام، در مواردی تنها حافظ سازوکار «جمهوریت» نیز هست.

۴-۳. اعتماد سیاسی فردپایه: اعتماد سیاسی در انتخابات ۹۲ در دو سطح تحلیل رهبری و سطح تحلیل شهروندی چهره‌نمایی کرد. انتخابات ۹۲ جشن بلوغ سیاسی مردم ایران بود. شواهد آن بیشتر ارائه شد. اعتماد به نفس بعد از اعتماد و اتکال به خداوند، تولیدکننده‌ی سرمایه‌ی سیاسی است. مردم ایران با «انقلاب اسلامی» خود را باور کردند و به قدرت اراده‌های متحد خود به عنوان تجلی اراده‌ی الهی پی‌بردند.

۴-۴. اعتماد سیاسی مردم‌پایه: این نوع دیگر اعتماد سیاسی تولیدکننده‌ی سرمایه‌ی سیاسی در انتخابات ۹۲ در نظام جمهوری اسلامی است. امام خمینی رحمه‌الله به مردم ایران باور داشت و آنان را از مسلمانان صدر اسلام هم برتر می‌پنداشت. امام رحمه‌الله هیچ‌گاه نگران ادبار و پشت‌کردن مردم به نظام و اسلام نبود. رهبری معظم نیز بارها از این تجربه‌ی مکرر و اعتماد عمیق خود به مردم سخن گفته‌اند. در منظومه‌ی اعتمادی، صدق نیت و رفتار و گفتار آنان با خود، با خداوند و با مردم و حسن ‌ظن به خداوند، چنین سرمایه‌ای را فراهم ساخته است.

۴-۵. اعتماد سیاسی رقیب‌پایه: سیاست همواره در کنش و واکنش متقابل و در جنگ اراده‌ها تعریف می‌شود. سیاست همواره در عمل و عکس‌العمل معطوف به رقیب یا دشمن هویت می‌یابد. ثبات بر صراط و مسیر مستقیم انسانی و اسلامی، با نشانه‌های قرآن و عترت و وجود شخصیت رهبری، خود، اعتماد سیاسی معطوف به رقیب تولید می‌کند. رقبا و دشمنان معمولاً بر انگیزه، انرژی، هویت و اعتماد سیاسی می‌افزایند. تحریم‌های کم‌نظیر اقتصادی، به‌رغم همه‌ی محدودیت‌ها و فشارها بر مردم، در انتخابات ۹۲ در اعتماد سیاسی و به صحنه آمدن مردم، به طور ناخواسته نقش‌آفرینی نمود و آنان را متوجه انرژی متراکم خود کرد.

۴-۶. اعتماد سیاسی عملکردپایه: این نوع از اعتماد معطوف به کارآمدی، تدبیر و نشان‌دادن عقلانیت اداری و اجرایی رئیس‌جمهور منتخب و تیم وی است. اکثریت مردم با رأی دادن به رئیس‌جمهور منتخب، اعتماد اولیه‌ی خود را به ایشان نشان دادند و گویی «گواهینامه‌ی رانندگی» را به ایشان داده، ماشین دولت را در اختیارش گذاردند، اما این رانندگی هوشمندانه، آرامبخش و مناسب ایشان است که «اعتماد سیاسی ثانویه» برای او تولید می‌کند و مانع ریزش و زوال سرمایه‌ی سیاسی او می‌شود.

البته میان این اعتمادهای سیاسی شش‌گانه تعاملاتی نیز وجود دارد. مثلاً می‌توانند هم‌افزایی داشته یا مکمل یکدیگر باشند. باید میان سرمایه‌ی سیاسی «دولت‌های چهار ساله» و «نظام سیاسی جمهوری اسلامی» تمایز گذاشت. سرمایه‌ی سیاسی دولت‌های چهارساله می‌تواند زوال‌پذیر باشد و وجه متغیر سرمایه‌ی سیاسی است. سرمایه‌ی سیاسی نظام جمهوری اسلامی اما همواره ماندگار و وجه ثابت این سرمایه است.

جابه‌جایی دولت‌های چهارساله یا هشت‌ساله موجب می‌شود که نارضایتی‌ها از وضع موجود و از عملکردها و ناکارآمدی‌ها فروکش کند و التیام یابد و آسیبی به سرمایه‌ی سیاسی ثابت، یعنی نظام سیاسی جمهوری اسلامی و ولایت و اسلام وارد نشود. به همین دلیل، امام خمینی رحمه‌الله در تنها انتخاباتی که رأی خود را آشکار کردند، انتخابات و رفراندوم نظام سیاسی بود. ایشان قبل از انتخابات گفتند: رأی من «جمهوری اسلامی» است. رهبری معظم هم همین مسیر را ادامه داده‌اند و رأی خود به اشخاص را مخفی نگهداشته‌اند تا سرمایه‌ی سیاسی ثابت برای هویت‌های متغیر و اشخاص هزینه نشود.
دکتر ابراهیم برزگر، استاد علوم سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت:

۰۲:۰۳:۵۸

4 Nov 2024