آيا داعش با ديپلماسي از بين رفت يا شجاعت مرد ميدان؟

آقاي ظريف حدود 40 سال در بخش هاي مختلف دستگاه سياست خارجه فعاليت کرده و به عنوان کسي که خود را يک دانش آموخته علم سياست و روابط بين الملل مي داند آنچه را در آن گفتگوي منتشر شده بر زبان آورد نشان داد که بايد در خرد و بينش سياسي وي شک کرد زيرا بيان چنين مطالبي مي تواند به راحتي مورد سوء استفاده بيگانگان قرار بگيرد اگر چه پس از انتشار اين فايل هم مشاهده کرديم که چگونه شبکه هاي ماهواره اي دشمن تلاش کردند از اين فرصت به دست آمده براي ايجاد شکاف فکري در جامعه ايران نهايت استفاده را ببرند.

بخشي از اين فايل که آقاي ظريف به مسئله مرد ميدان سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني مي پردازد ضعف فکري وي را بيش از پيش بر ملا مي کند زيرا به واقع نشان مي دهد که دستگاه سياست خارجه نه تنها تلاشي براي  همبستگي و اتحاد دو بازوي قدرتمند ديپلماسي و ميدان نداشته بلکه حس رقيب بودن داشته و در حالي آقاي ظريف مدعي است که ديپلماسي در اختيار ميدان بود نه بالعکس که بحران جهاني داعش را از ياد برده است و فراموش کرده اند که داعش براي ديپلماسي متولد نشده بود، داعش براي مذاکره و لبخند ماموريت پيدا نکرده بود، داعش آمد تا هر کسي با هر ديدگاه و عقايدي که احساس کند ذره اي سد راهش است را قتل عام کند و حقيقتا در سوريه و عراق به اين جنايت نيز دست زد.

تنها راه شکست و نابودي داعش با حضور در خود ميدان براي مقابله بود و البته در آن شرايط به خصوص سال 2014 که اين گروه تکفيري – تروريستي قدرت زيادي گرفته بود کسي شهامت حضور ميداني را نداشت حتي خود آمريکايي هايي که موسس داعش بودند وقتي که اين گروه از کنترل خارج شدند جرات مقابله حضوري (حتي در ظاهر براي فريب افکار عمومي) با چريک هاي آموزش ديده و فوق العاده حرفه اي داعشي را نداشتند اما در اين بين در ايران و شخصي که محصول انقلاب اسلامي و در واقع ادامه دهنده راه شهدا بود با فداکاري و شجاعت، رهبري ميدان را بر عهده گرفت و با تبعيت از رهبري کاري با داعش و متحدينش کرد که بنده به جرات آن را نجات بشريت از شر اهريمن مي دانم، حقيقتا اقدامات شهيد سليماني در برابر داعشي ها تنها براي سوريه يا ايران نبود بلکه بشريت و جهان را از شر اين تروريست ها نجات داد.

اما چگونه مي شود سر يک ميز با فردي که ذاتا جنايتکار است (داعشي ها) نشست و مذاکره کرد و از ديپلماسي حرف زد را بايد آقاي ظريف پاسخ دهد آن هم در شرايط سال 2014 به بعد در مقابل عجيب ترين و خون خوار ترين گروه تروريستي تاريخ که کشتن، سوزاندن، سر بريدن انسان هاي بي گناه را سرگرمي خود مي دانست چگونه اين امکان وجود داشت که ميدان را رها و با ديپلماسي لبخند به مقابله پرداخت؟

در حالي که فرمانده ميدان و همرزمانش شر داعش را از سر جهان برداشت تا امروز ديپلماسي با قدرت بتواند در سطح بين المللي با سرافرازي در مسائل مختلف قدرت چانه زني داشته باشد، اگر امروز ابر قدرت هاي دنيا مثل همين 1+5 خواستار مذاکره هستند فقط به خاطر اقتداري است که به واسطه سپاه قدس، فرمانده ميدان و شهداي مدافع حرم بدست آمده وگرنه ديپلماسي در 8 سال گذشته چيزي به ارمغان نياورد بجزء اتلاف وقت و سرمايه کشور با برجام نافرجامي که حاصل تفکر غربي بود.

شهيد سليماني سرباز ولايت بود و تا آخرين لحظه با تبعيت از ولي فقيه رسالت بزرگ خود که حفظ نظام اسلامي و تامين منافع ملي بود را به نحو احسن انجام داد و در نهايت در کمال عاقبت به خيري به آرزوي خود که شهادت بود نائل گرديد.

براي مردم ايران شهيد سليماني يک ديپلمات برجسته، برترين نخبه نظامي و مردي از جنس مردم است، کسي که کارنامه اش مشخص و عملکردش در ميدان براي نجات بشر را جهانيان ديدند.

انتهاي پياک/630 ل