جاي خالي موزه تاريخ تشيع در کشور حس مي شود و همينطور موزه هايي مثل تاريخ علم، انقلاب اسلامي، موزه هاي آموزشي و موزه مشاهير به معناي واقعي نداريم، تکه هاي کوچکي هست که کافي نيست.
۰
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از مشکات برين بابک زماني پور کارشناس موزه در یادداشتی نوشت:
موزه ها جاهايي هستند براي يادآوري همه چيزهاي که در طول گذر زمان ما آنها را ممکنه فراموش کرده باشيم به همين خاطر سر زدن باعث مي شود ما نگاهي به گذشته داشته باشيم و ببينيم از چه مسيرهايي عبور کرده ايم، مثل آلبوم عکس که با ورق زدن آن خيلي از افراد و مناظر در ذهن تداعي مي شود.
در ديدار از موزه ها ما متوجه مي شويم چه فراز و نشيب ها، سختي و فراقت هايي وجود داشته وبا تاريخ نياکان خودمان آشنا مي شويم و کارهاي خوبشان را انجام دهيم وبيشتر کنيم و کارهاي بد را انجام ندهيم.
در کشورهاي پيشرفته تلاش مي شود بچه ها از کودکي با مقوله هاي مثل موزه، تاريخ و باستان شناسي آشنا شوند و صرفأ به معناي سرگرمي نيست بلکه آموزش مهارت هاي زندگي است.
در برخي از اين کشورها خيلي از اوقات به جاي تدريس مفاهيم درسي دير باوربچه ها به موزه ها مي روند و با ديدن، لمس کردن و حس کردن همه آن مفاهيم را ياد بگيرند در واقع ۹۰در صد يادگيري از طريق ديدن است.
ما در کتاب هاي ابتدايي خيلي مطالب در مورد ماشين بخار خوانده ايم ولي ماشين بخار نديده ايم اگر به صورت عيني ديده بوديم خيلي چيزهايي ديگر هم مي توانستيم در کنارش به خاطر بسپاريم مثل اسب بخار، انقلاب صنعتي و پيشرفت.
در موزه ها خوب ديدن، خوب شنيدن، خوب حس کردن آموزش داده مي شود. وقتي در کنار يک شئي با تاريخچه کهن قرارمي گيريم و با آن همراه مي شويم، حس مي کنيم عمري برابرآن پيدا کرده ايم.
اتصال به گذشته که از طريق موزه ها حاصل مي شود مثل عکس گرفتن در کنار يک اثر مقدس باعث مي شود تا شما احساس اتصال پيدا کنيد. بايد به تعداد تمام مفاهيم بشري موزه وجود داشته باشد تا ما بتوانيم بفهميم چه پيشرفت هاي حاصل شده است. درکشورمان موزه هاي زيادي داريم اما هنوز هم نيازمند ساخت موزه ها هستيم.
جاي موزه هايي مثل موزه تاريخ تشيع خالي است ما موزه هايي مثل تاريخ علم، انقلاب اسلامي، موزه هاي آموزشي و موزه مشاهير به معناي واقعي نداريم تکه هاي کوچکي هست که کافي نيست.
همه دستگاه هاي دولتي، علاقمندان و همه مجموعه داران بايد تلاش کنند تا موزه ها را بسازند. موزه هايي متنوع با کارکردهاي حفظ و نگه داري و آموزش.
ما با اينکه از دفاع مقدس عبور کرده ايم ولي موزه دفاع مقدس، موزه شهدا خيلي کم داريم شايد يکي از کارهاي که بايد انجام دهيم، تلاش کنيم تا در ابتدا همه علاقمند به خوب ديدن، شنيدن و حس کردن شوند و بعد از آن به نوشتن، جمع آوري و نگهداري مصاديق فرهنگي و تمدني معتقد شوند، تا به مرور به موزه ها علاقمند شوند.
موزه ها در کار ياد آوري مي توانند کار آفرين باشند موزه ها مي توانند پر کننده اوقات فراغت باشند.
موزه ها مي توانند حافظ همه چيزهايي باشند که ما دوست داريم براي آيندگانمان به ارث بگذاريم همه مواريثي که دوست داريم دوست داشته شوند.
موزه ها جايي هستند براي عينيت بخشي به اين مفهوم که ميراث خود را بداريد دوست که گنجي ز پيشينيان اندر اوست(سعدي).
آموزش مهارتهاي زندگي باعث مي شود جامعه رو به پيشرفت رود که يکي از آنها علاقمندي به ديدار موزه ها است. موزه ها در کشور ما ساختارتمام دولتي دارند و نمي توانند به صورت خود کفا باشند چون بازديد کننده ندارند و علت اين نبود بازديد آموزش ندادن مهارت بازديد، تماشا کردن وحس کردن از موزه هاست.
انتهاي پيام1020ج /۵۳۰م
موزه ها جاهايي هستند براي يادآوري همه چيزهاي که در طول گذر زمان ما آنها را ممکنه فراموش کرده باشيم به همين خاطر سر زدن باعث مي شود ما نگاهي به گذشته داشته باشيم و ببينيم از چه مسيرهايي عبور کرده ايم، مثل آلبوم عکس که با ورق زدن آن خيلي از افراد و مناظر در ذهن تداعي مي شود.
در ديدار از موزه ها ما متوجه مي شويم چه فراز و نشيب ها، سختي و فراقت هايي وجود داشته وبا تاريخ نياکان خودمان آشنا مي شويم و کارهاي خوبشان را انجام دهيم وبيشتر کنيم و کارهاي بد را انجام ندهيم.
در کشورهاي پيشرفته تلاش مي شود بچه ها از کودکي با مقوله هاي مثل موزه، تاريخ و باستان شناسي آشنا شوند و صرفأ به معناي سرگرمي نيست بلکه آموزش مهارت هاي زندگي است.
در برخي از اين کشورها خيلي از اوقات به جاي تدريس مفاهيم درسي دير باوربچه ها به موزه ها مي روند و با ديدن، لمس کردن و حس کردن همه آن مفاهيم را ياد بگيرند در واقع ۹۰در صد يادگيري از طريق ديدن است.
ما در کتاب هاي ابتدايي خيلي مطالب در مورد ماشين بخار خوانده ايم ولي ماشين بخار نديده ايم اگر به صورت عيني ديده بوديم خيلي چيزهايي ديگر هم مي توانستيم در کنارش به خاطر بسپاريم مثل اسب بخار، انقلاب صنعتي و پيشرفت.
در موزه ها خوب ديدن، خوب شنيدن، خوب حس کردن آموزش داده مي شود. وقتي در کنار يک شئي با تاريخچه کهن قرارمي گيريم و با آن همراه مي شويم، حس مي کنيم عمري برابرآن پيدا کرده ايم.
اتصال به گذشته که از طريق موزه ها حاصل مي شود مثل عکس گرفتن در کنار يک اثر مقدس باعث مي شود تا شما احساس اتصال پيدا کنيد. بايد به تعداد تمام مفاهيم بشري موزه وجود داشته باشد تا ما بتوانيم بفهميم چه پيشرفت هاي حاصل شده است. درکشورمان موزه هاي زيادي داريم اما هنوز هم نيازمند ساخت موزه ها هستيم.
جاي موزه هايي مثل موزه تاريخ تشيع خالي است ما موزه هايي مثل تاريخ علم، انقلاب اسلامي، موزه هاي آموزشي و موزه مشاهير به معناي واقعي نداريم تکه هاي کوچکي هست که کافي نيست.
همه دستگاه هاي دولتي، علاقمندان و همه مجموعه داران بايد تلاش کنند تا موزه ها را بسازند. موزه هايي متنوع با کارکردهاي حفظ و نگه داري و آموزش.
ما با اينکه از دفاع مقدس عبور کرده ايم ولي موزه دفاع مقدس، موزه شهدا خيلي کم داريم شايد يکي از کارهاي که بايد انجام دهيم، تلاش کنيم تا در ابتدا همه علاقمند به خوب ديدن، شنيدن و حس کردن شوند و بعد از آن به نوشتن، جمع آوري و نگهداري مصاديق فرهنگي و تمدني معتقد شوند، تا به مرور به موزه ها علاقمند شوند.
موزه ها در کار ياد آوري مي توانند کار آفرين باشند موزه ها مي توانند پر کننده اوقات فراغت باشند.
موزه ها مي توانند حافظ همه چيزهايي باشند که ما دوست داريم براي آيندگانمان به ارث بگذاريم همه مواريثي که دوست داريم دوست داشته شوند.
موزه ها جايي هستند براي عينيت بخشي به اين مفهوم که ميراث خود را بداريد دوست که گنجي ز پيشينيان اندر اوست(سعدي).
آموزش مهارتهاي زندگي باعث مي شود جامعه رو به پيشرفت رود که يکي از آنها علاقمندي به ديدار موزه ها است. موزه ها در کشور ما ساختارتمام دولتي دارند و نمي توانند به صورت خود کفا باشند چون بازديد کننده ندارند و علت اين نبود بازديد آموزش ندادن مهارت بازديد، تماشا کردن وحس کردن از موزه هاست.
انتهاي پيام1020ج /۵۳۰م