«هاسبارا» به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی مشغول هدایت افکار عمومی است؛ یعنی هم‌زمان با بمباران میدانی ارتش جلاد صهیونیستی، بمباران‌کردن افکار عمومی با تزریق اطلاعات نادرست و جعلی در شکل‌های مختلفی چون ویدئوها، اینفوگرافیک‌ها، هشتگ‌ها و… در حال رخ‌دادن است.
۰
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۲
کد مطلب : ۵۹۰۳۱
کنترل افکار عمومی با سلاح صهیونیستی «هاسبارا»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «هشت‌دی» رژیم صهیونیستی از همان زمان که به واسطه خیانت کشورهای غربی، عربی و البته در راستای چشم‌انداز بلند استکبار پا به عرصه وجود گذاشت، سعی کرد همواره با به‌کارگیری زبده‌ترین افراد و با استفاده از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی از خود چهره مثبت و البته مظلومی را برای جلب افکار عمومی دنیا مخابره کند.
حامیان این رژیم با کار دقیق و کارشناسی بر روی افکار عمومی و با شناسایی نقاط قوت و ضعف آن سعی می‌کنند از طرفی اجازه ندهند حقیقت از سوی افکار عمومی کشف شود و از طرفی دیگر هرگونه کنش غیرهمسو را در نطفه خفه کنند تا در نهایت آن تصویری که خود می‌خواهند در اذهان نقش ببندد.
«هاسبارا»؛ مفهومی است که در اوایل قرن بیستم رواج پیدا کرد و وقتی به دنبال معنای برگردان آن برویم و بخواهیم بدانیم که به چه معناست به اینجا خواهیم رسید که «هاسبارا» در لعنت به معنای «توضیح‌دادن» است.
اما در واقعیت «هاسبارا» یک طرح است به عبارتی کسانی که «هاسبارا» را طراحی کردند اولاً افکار عمومی را قبول دارند، ثانیاً خود را مقید به پاسخ به افکار عمومی می‌دانند، ثالثاً: می‌دانند اگر حقیقت کشف شود سقوط خواهند کرد و رابعاً باید پیش‌دستی کنند و جوابی متناسب برای افکار عمومی تدارک ببینند.
طراحان «هاسبارا» با قبول همه این پیش‌فرض‌ها که گذشت سعی کرده‌اند سئوال را خود برای افکار عمومی مطرح کرده و خود نیز آن‌گونه که دوست دارند به سئوالات پاسخ دهند و در اختیار افکار عمومی قرار دهند.
«هاسبارا» در واقع به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی مشغول هدایت افکار عمومی است؛ یعنی هم‌زمان با بمباران میدانی ارتش جلاد صهیونیستی، بمباران‌کردن افکار عمومی با تزریق اطلاعات نادرست و جعلی در شکل‌های مختلفی چون ویدئوها، اینفوگرافیک‌ها، هشتگ‌ها و… در حال رخ‌دادن است.
به عبارت بهتر «هاسبارا» این قدرت را به رژیم داده که قبل و بعد از هر اتفاقی روایت خودش را به خورد مخاطب بدهد تا جایی که اگر لازم باشد گاهی خود چهره را به شکل یک قهرمان، گاهی رویین‌تن و گاهی هم به عنوان یک قربانی بزک‌کرده و به جهانیان نشان دهد.
«هاسبارا» برگ برنده رژیم صهیونیستی برای حیات است؛ چرا که اجازه نداده این باور ایجاد شود که می‌شود با آن سطل آبی که علامه شهید مرتضی مطهری فرمود توسط مسلمانان تا الان غرق شود یا حتی آن کلام سید حسن نصرالله در ذهن مردم مجسم و باور شود که رژیم صهیونیستی از خانه عنکبوت سست‌تر است.
پس دستگاه هاسبارای رژیم صهیونیستی با طراحی و در اختیار گرفتن رسانه‌های مهم دنیا و صرف میلیاردها دلار، همواره جای ظالم و مظلوم را عوض می‌کند به طوری که در جنگ اوکراین با روسیه، مسکو به جرم اینکه چهار فروند موشک بیشتر به سوی «کیف» پایتخت اوکراین شلیک کرده همچنان محکوم، محروم و حتی منفور افکار عمومی دنیا است؛ اما رژیم صهیونیستی بعد از گذشت بیش از ۷۰ سال جنایت، قتل‌عام مردم بی‌گناه و نسل‌کشی عجیب و غریب و زنده به گور کردن شهروندان، حتی هنوز آن‌گونه که باید از سوی دولت‌های غربی و عربی و… محکوم هم نشده که نشان‌دهنده موفقیت این رژیم در اجرای طرح «هاسبارا» است.
هر چند همه قدرت و قوت آدمی از ذات حق و خداوند بزرگ است و هیچ کاری بی‌اذن و اراده حضرت حق به سرانجام نخواهد رسید؛ اما در جنگ اراده‌ها و روایت‌ها کارها با ان‌شاءالله و ماشاءالله پیش نمی‌رود و برای هم‌آوردی و مقابله با رژیمی مانند رژِیم صهیونیستی که همگان می‌دانند در خط مقدم جبهه شیطانی استکبار ایستاده است باید مجهز به سلاح علم و تخصص بود و رسانه‌های دنیای حقیقت، در گام اول دست از افکار پوسیده که هنوز در دوران کبوتر نامه‌بر زندگی می‌کنند بردارند تا روح تازه‌ای در کالبد آنان دمیده شود که شاید جلوی این یکه‌تازی صهیونیست‌ها در فضای مجازی گرفته شود.
اینکه سید حسن نصرالله را شهید می‌کنند و یک عده از کاربران شبکه‌های اجتماعی کشورهای منطقه هلهله می‌کنند را می‌توان این‌گونه توجیه کرد که شاید بحث شیعه و سنی هنوز برای عده‌ای حل نشده باشد.
یا وقتی اسماعیل هنیه در تهران ترور شد باز هم یک عده از کاربران شبکه‌های مجازی هلهله کردند که می‌شود آن را در چارچوب رقابت اطلاعاتی ایران و رژیم صهیونی از سوی این کاربران توجیه کرد که از قضا مخالف ایران بودند.
اما وقتی ارتش جلاد رژیم صهیونیستی یحیی سنوار را در فلسطین آنطور شهید کرد باز عده‌ای از کاربران عرب منطقه دست به خوشحالی زدند و مدعی شدند که یک تروریست کشته شده است! و این امر واقعاً جای تعجب دارد.
سئوال این است که چرا این کاربران به جای هلهله‌کردن از خود نپرسیدند که آیا سنوار در خانه‌ای در سرزمین خودش بود یا خیر؟ او که با تانک و توپ کودک‌کشی نکرده بود، او که سرزمین کسی را غصب نکرده بود؛ او که زن و بچه و پیر و جوان نکشته بود او که با دستان خالی در مقابل یک تا بن دندان مسلح ایستاده بود؛ مثله‌کردن و قطع‌کردن اعضای بدن مرده کار چه کسانی است؟
هرگز «هاسبارا» اجازه پرسیدن چنین سؤالاتی را به افکار عمومی نمی‌دهد؛ زیرا او ذهن‌ها را از قبل آماده کرده است تا اسرائیل اگر هزاران نفر را هم کُشت نامش دفاع مشروع باشد؛ اما اگر سنوار از خانه‌اش دفاع کرد تروریست شود!
این قانون نانوشته است که اگر رژیم صهیونیستی ۸۰ تن بمب منفجرهٔ پیش‌کش شده از آمریکا را یک‌جا و در یک زمان بر سر مردم مظلوم لبنان بریزد از خود دفاع کرده است؛ اما اگر حزب‌الله موشکی به مقر نظامی صهیونیست‌ها بزند، تروریست است.
در پایان عرض می‌شود شناخت از مسئله مقدمه ارائه و طراحی یک راهبرد دقیق برای حل و مقابله با آن مشکل یا مسئله است و مادامی که در این چرخه مشکلی عمداً و سهواً صورت بگیرد یقیناً نتیجه دلخواه را نخواهد داشت پس به قول شهید سنوار برای مبارزه با اسرائیل باید او را دقیق شناخت.
میثم گوهرپور قلعه‌رودخانی
انتهای خبر/
حامیان این رژیم با کار دقیق و کارشناسی بر روی افکار عمومی و با شناسایی نقاط قوت و ضعف آن سعی می‌کنند از طرفی اجازه ندهند حقیقت از سوی افکار عمومی کشف شود و از طرفی دیگر هرگونه کنش غیرهمسو را در نطفه خفه کنند تا در نهایت آن تصویری که خود می‌خواهند در اذهان نقش ببندد.
«هاسبارا»؛ مفهومی است که در اوایل قرن بیستم رواج پیدا کرد و وقتی به دنبال معنای برگردان آن برویم و بخواهیم بدانیم که به چه معناست به اینجا خواهیم رسید که «هاسبارا» در لعنت به معنای «توضیح‌دادن» است.
اما در واقعیت «هاسبارا» یک طرح است به عبارتی کسانی که «هاسبارا» را طراحی کردند اولاً افکار عمومی را قبول دارند، ثانیاً خود را مقید به پاسخ به افکار عمومی می‌دانند، ثالثاً: می‌دانند اگر حقیقت کشف شود سقوط خواهند کرد و رابعاً باید پیش‌دستی کنند و جوابی متناسب برای افکار عمومی تدارک ببینند.
طراحان «هاسبارا» با قبول همه این پیش‌فرض‌ها که گذشت سعی کرده‌اند سئوال را خود برای افکار عمومی مطرح کرده و خود نیز آن‌گونه که دوست دارند به سئوالات پاسخ دهند و در اختیار افکار عمومی قرار دهند.
«هاسبارا» در واقع به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی مشغول هدایت افکار عمومی است؛ یعنی هم‌زمان با بمباران میدانی ارتش جلاد صهیونیستی، بمباران‌کردن افکار عمومی با تزریق اطلاعات نادرست و جعلی در شکل‌های مختلفی چون ویدئوها، اینفوگرافیک‌ها، هشتگ‌ها و… در حال رخ‌دادن است.
به عبارت بهتر «هاسبارا» این قدرت را به رژیم داده که قبل و بعد از هر اتفاقی روایت خودش را به خورد مخاطب بدهد تا جایی که اگر لازم باشد گاهی خود چهره را به شکل یک قهرمان، گاهی رویین‌تن و گاهی هم به عنوان یک قربانی بزک‌کرده و به جهانیان نشان دهد.
«هاسبارا» برگ برنده رژیم صهیونیستی برای حیات است؛ چرا که اجازه نداده این باور ایجاد شود که می‌شود با آن سطل آبی که علامه شهید مرتضی مطهری فرمود توسط مسلمانان تا الان غرق شود یا حتی آن کلام سید حسن نصرالله در ذهن مردم مجسم و باور شود که رژیم صهیونیستی از خانه عنکبوت سست‌تر است.
پس دستگاه هاسبارای رژیم صهیونیستی با طراحی و در اختیار گرفتن رسانه‌های مهم دنیا و صرف میلیاردها دلار، همواره جای ظالم و مظلوم را عوض می‌کند به طوری که در جنگ اوکراین با روسیه، مسکو به جرم اینکه چهار فروند موشک بیشتر به سوی «کیف» پایتخت اوکراین شلیک کرده همچنان محکوم، محروم و حتی منفور افکار عمومی دنیا است؛ اما رژیم صهیونیستی بعد از گذشت بیش از ۷۰ سال جنایت، قتل‌عام مردم بی‌گناه و نسل‌کشی عجیب و غریب و زنده به گور کردن شهروندان، حتی هنوز آن‌گونه که باید از سوی دولت‌های غربی و عربی و… محکوم هم نشده که نشان‌دهنده موفقیت این رژیم در اجرای طرح «هاسبارا» است.
هر چند همه قدرت و قوت آدمی از ذات حق و خداوند بزرگ است و هیچ کاری بی‌اذن و اراده حضرت حق به سرانجام نخواهد رسید؛ اما در جنگ اراده‌ها و روایت‌ها کارها با ان‌شاءالله و ماشاءالله پیش نمی‌رود و برای هم‌آوردی و مقابله با رژیمی مانند رژِیم صهیونیستی که همگان می‌دانند در خط مقدم جبهه شیطانی استکبار ایستاده است باید مجهز به سلاح علم و تخصص بود و رسانه‌های دنیای حقیقت، در گام اول دست از افکار پوسیده که هنوز در دوران کبوتر نامه‌بر زندگی می‌کنند بردارند تا روح تازه‌ای در کالبد آنان دمیده شود که شاید جلوی این یکه‌تازی صهیونیست‌ها در فضای مجازی گرفته شود.
اینکه سید حسن نصرالله را شهید می‌کنند و یک عده از کاربران شبکه‌های اجتماعی کشورهای منطقه هلهله می‌کنند را می‌توان این‌گونه توجیه کرد که شاید بحث شیعه و سنی هنوز برای عده‌ای حل نشده باشد.
یا وقتی اسماعیل هنیه در تهران ترور شد باز هم یک عده از کاربران شبکه‌های مجازی هلهله کردند که می‌شود آن را در چارچوب رقابت اطلاعاتی ایران و رژیم صهیونی از سوی این کاربران توجیه کرد که از قضا مخالف ایران بودند.
اما وقتی ارتش جلاد رژیم صهیونیستی یحیی سنوار را در فلسطین آنطور شهید کرد باز عده‌ای از کاربران عرب منطقه دست به خوشحالی زدند و مدعی شدند که یک تروریست کشته شده است! و این امر واقعاً جای تعجب دارد.
سئوال این است که چرا این کاربران به جای هلهله‌کردن از خود نپرسیدند که آیا سنوار در خانه‌ای در سرزمین خودش بود یا خیر؟ او که با تانک و توپ کودک‌کشی نکرده بود، او که سرزمین کسی را غصب نکرده بود؛ او که زن و بچه و پیر و جوان نکشته بود او که با دستان خالی در مقابل یک تا بن دندان مسلح ایستاده بود؛ مثله‌کردن و قطع‌کردن اعضای بدن مرده کار چه کسانی است؟
هرگز «هاسبارا» اجازه پرسیدن چنین سؤالاتی را به افکار عمومی نمی‌دهد؛ زیرا او ذهن‌ها را از قبل آماده کرده است تا اسرائیل اگر هزاران نفر را هم کُشت نامش دفاع مشروع باشد؛ اما اگر سنوار از خانه‌اش دفاع کرد تروریست شود!
این قانون نانوشته است که اگر رژیم صهیونیستی ۸۰ تن بمب منفجرهٔ پیش‌کش شده از آمریکا را یک‌جا و در یک زمان بر سر مردم مظلوم لبنان بریزد از خود دفاع کرده است؛ اما اگر حزب‌الله موشکی به مقر نظامی صهیونیست‌ها بزند، تروریست است.
در پایان عرض می‌شود شناخت از مسئله مقدمه ارائه و طراحی یک راهبرد دقیق برای حل و مقابله با آن مشکل یا مسئله است و مادامی که در این چرخه مشکلی عمداً و سهواً صورت بگیرد یقیناً نتیجه دلخواه را نخواهد داشت پس به قول شهید سنوار برای مبارزه با اسرائیل باید او را دقیق شناخت.
میثم گوهرپور قلعه‌رودخانی
انتهای خبر/