۰
plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۵۵۸۳۸
شهيد محمدرضا رفيعي طاقانکی (شیر زاده):

خداوند آن روز را نياور كه اسلام را تنها بگذاريم

خداوند آن روز را نياور كه اسلام را تنها بگذاريم و لحظه‌ای از ياد امام عزيز دست‌برداریم كه خشم خدا بر ما فرود آيد؛ و نعمتي كه بما ارزاني داشته از دستمان بگيرد و باز همچون گذشته زير بار ستم و ذلت و خواري برويم.
خداوند آن روز را نياور كه اسلام را تنها بگذاريم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، شهيد محمدرضا رفيعي طاقانکی (شیر زاده) در وصیت‌نامه خود می‌نگارد:
 
«الذين امنوا يقاتلون في سبيل الله و الذين كفروا يقاتلون في سبيل الله الطاغوت فقاتلوا اولياء الشيطان ان كيد الشيطان كان ضعيفاً» آية 75
 
ترجمه: اهل ايمان درراه خدا و كافران درراه شيطان جهاد می‌کنید پس شما مؤمنان با دوستان شيطان بجنگيد. (و از ايشان هيچ بيم و انديشه مكنيد) كه مكر و سياست شيطان ست و ضعيف است
 
با درود و سلام بر ولی‌عصر (عج) و نائب برحقش پير جماران، اميد مستضعفان خميني كبير و باسلام و درود نثار روح پرفتوح شهداي انقلاب و اسلام.
 
خدايا از تو می‌خواهم كه مرگم را شهادت درراه خودت قرار دهي، زير پرچم اسلام و با اولياء خودت.
 
 من هرچند کوچک‌تر از آن هستم كه برای امتي همچون امت اسلامي ايران پيامي داشته باشم.
 
اما نکته‌ای را یادآوری شوم كه امام عزيزمان را تنها نگذاريد زيرا تنها گذاشتن اسلام است. خداوند آن روز را نياورد كه اسلام را تنها بگذاريم و لحظه‌ای از ياد امام عزيز دست‌برداریم كه خشم خدا بر ما فرود آيد؛ و نعمتي كه بما ارزاني داشته از دستمان بگيرد و باز همچون گذشته زير بار ستم و ذلت و خواري برويم.
 
اي امت حزب‌الله ايران بياييد همان‌گونه كه تاکنون به ياري خدا انقلاب را نگه‌داشته‌ایم هرچه بيشتر در حفظ آن بكوشيم و به كوري چشم دشمنان آن‌ها به صاحب اصلی‌اش امام زمان (ع) بدهيم و مسئوليتي كه داشته‌ایم به‌خوبی انجام دهيم تا خداوند از گناهان ما درگذرد و به ما توفيق ياري مهدی‌اش را بدهد. ان‌شاءالله
 
پدرومادر عزيز و برادران و خواهرانم با عرض سلام از همه شما عزيزانم معذرتمي خواهم كه بدون اجازه‌تان به جبهه رفتم اما چه می‌توانستم بكنم درحالی‌که دلم هواي كربلا و زيارت آن را داشت. چند شب در خواب برادر شهيدم خداکرم آقا بابائي از من می‌خواست كه پيش او بروم؛ و درحالی‌که جبهه‌ها نياز به نيرو داشتند و حسين زمان نداي «هل من ناصر ينصرني» سر داده بود. آري بايد به اين ندا لبيك می‌گفتم و قدم به‌سوی جبهه برمی‌داشتم. اگر شهادت نصيب من كه يكي از بندگان حقير خداوند هستم شد برايم گريه نكنيد و اگر خواستيد گريه كنيد به ياد حسين و علی‌اکبر و علی‌اصغر و ديگر عزيزان گريه كنيد و گریه‌تان آن‌چنان باشد كه به گوش ضدانقلاب نرسد و آن را شاد نكند. توصیه‌ام به شما عزيزان اين است كه در نماز غفلت نكنيد و آن را به‌موقع بجا آوريد و از امام بزرگوار روی‌گردان نشويد كه واقعاً حسين (زمان) است و همچنين از شما می‌خواهم كه با از دست دادن من هيچ ناراحت نباشيد زيرا امانتي كه خداوند به شما داده بود به خودش برگرداندید و پاداش آن را خواهيد گرفت. ان‌شاءالله امام را فراموش نكنيد. امام را دعا كنيد.
 
در خاتمه از كليه دوستان و آشنايان و هم‌ولایتی‌ها و هم‌کلاسی‌ها و مخصوصاً از امام بزرگوارم كه دين بزرگي به گردنم داشته طلب حلاليت می‌کنم و اميدوارم كه از من راضي و خشنود باشند. «والسلام علي من اتبع الهدي»
 
 خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
 
نكته ديگري كه فراموش كرده بودم اگر اتفاقي كه جسدم به دستتان نرسيد به گلستان شهدا برويد و با گريه براي شهدا قلب‌هایتان را آرام كنيد؛ و چنان فرض كنيد كه من هم آنجا هستم زيرا شهدا از آن خداوند بزرگ است «والسلام»
 
 وصیت‌نامه رزمنده بسيج محمدرضا رفيعي طاقانكي


انتهای پیام/1030ج
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳

ساعت:

۰۰:۰۸:۲۲

23 May 2024