به گزارش «
جهانبین نیوز»، شهید سبز علی داودی در وصیتنامه خود مینگارد:
بسمالله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاَبل احياء عند ربهم يرزقون
و گمان نكنيد كساني كه درراه خدا كشته میشوند میمیرند بلكه نزد پروردگارشان روزي میخورند و با درود به يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود و نائب برحقش امام امت خميني بتشکن زمان و پير جماران و در هم كوبنده ستمگران شرق و غرب كه همان آمریکا و شوروي جنایتکار و ديگر عمالش میباشند.
با درود بیکران به روان پاك و مطهر شهدا از صدر اسلام تاکنون كه سالارشان اباعبدالله الحسين (ع) میباشد و با درود و سلام بر تمامي خانوادههای محترم شهدا و مفقودین و اسراء و معلولین جنگ تحميلي سپاس و حمد خداوند يگانه را مرا به بندگي خود قبول كرد و اين لياقت شايسته را به من عطا فرمود كه بتوانم در ركاب امام امت كه نائب برحق امام زمان (عج) است قدم بردارم و درراه اسلام مبارزه كنم و من از خدا میخواهم كه انشاءالله اين قطره خون ناقابل را برای رضاي خودش قبول كند.
حرف اينجانب از آمدن به جبهه و جهاد درراه خدا كه همان جهاد في سبيل الله است میباشد نه به خاطر هوي و هوس و خودنمایی و نه به خاطر مال دنيا بلكه راه خدا را آگاهانه انتخاب كرده و با درک كامل از اسلام و قرآن وظيفه خود دانستم كه به نداي (هل من ناصر لنصر ني) حسين زمان امام امت لبيك گفته باشم و گفته آيه مباركه قرآن كريم كه میفرماید ((و قاتلو هم حتي لا تكون فتنة)) فتنه و فرياد از روي زمين برداشته میشود و پرچم حق و عدالت درروی زمين به اهتزاز درآید و من کوچکتر از آنم كه به ملت مبارزه و شهد پرور ایران پيامي داشته باشم ولي بهعنوان تذكر؟ برادر حقیر و كوچك شما با شما سخن میگویم وصيت من به ملت اين است كه هميشه پشت سر امام حركت كنند كه راه امام راه دين اسلام است و از روحانيت جدا نشويد كه هر چه داريم از روحانیت داريم كه اگر روحانيت نبود ما هنوز در خواب غفلت به سر میبردیم و زير يوغ ابرقدرتها قرار داشتيم و زير پاي آنها لگدکوب میشدیم.
و همیشه باهم وحدت و يگانگي داشته باشند و مساجد را گرم نگهدارید و در نمازهای جماعت جمعه و دعای كميل و توسل شركت كنيد كه ما هرچه داريم از این نمازها و روزهها و دعاها داريم و از مردم میخواهم كه در جبههها شركت كنند و از آمدن فرزندانشان به جبههها جلوگيري نكند كه در روز قيامت بايد جوابگو باشند و راه شهيدان را ادامه دهند و نگذارند اسلحه گرم و خونين شهيدان روي زمين بماند چون آنهایی كه رفتند کار حسيني كردند و آنها كه ماندند باید کار زینبی کنند یعنی پیامرسان خون شهيدان باشند.
حمد و سپاس خداوند قادر متعال را كه به ما نعمت انقلاب اسلامي عطا كرد تا صراط مستقيم را دریابیم خدا را سپاس میگوییم كه در اين جهاد را به روي ما گشود تا من هم در آن شركت كنم و شكر خداي را كه درزمانی زندگي میکنم و در جامعهای هستم كه رهبري آن را نائب امام زمان (عج) خميني عظيم الشان به عهده دارد و من هم بادل و جان او را لبيك گفتم و شكر خداي را كه لياقت در جبهه بودن را به من عطا کرد و بازهم خدا را شکر که توانستم تااندازهای خود را بسازم و به شهادت برسم.
خدايا من را ببخش و مرا بیامرز خدايا میدانم كه من لياقت شهادت را ندارم ولي خدایا از تو میخواهم كه در جبهه كشته نشوم بلكه به شهادت برسم و راهی كه در آن قدم گذاشتهایم راهي است كه امام حسين (ع) در آن قدم نهاد و لقب سالار شهیدان را کسب كرد و مکانی كه در آن قدم میگذاریم كربلاست و درزمانی كه به طرفش حركت میکنیم نيست بلكه راهي است كه رسول اكرم به آن سفارش كرده است و راهي است كه در آن صداي هل من ناصر ينصرني حسين (ع) بگوش میرسد و راهي است كه تمام ائمه در آن جان دادهاند من از شما ملت شهیدپرور میخواهم که راه شهيدان را ادامه بدهيد و قرآن و اسلام را ياري كنيد چون شهيدان احتياج به گريه ندارند بلكه احتياج به پيرو دارند بهجای گريه خودسازی و تقویپیشه كنيد و مجالس و جلسات اسلامي را پرکنید و در اين راه بايد بكوشيد و آنقدر خون و داد تا اسلام عزيز پيروز شود.
و در آخر چندجملهای با خانواده خود وصيت دارم کهای پدر و مادرم من را دعا كنيد كه من احتياج زياد به دعاي شما دارم و اميدوارم كه حق پدري و مادري را و حق شير دادن مادري را بر من حلال كني اگرچه من فرزند خوب و شایستهای براي شما نبودهام و نتوانستهام وظيفه فرزند بودن را در قبال شما به نحو احسن انجام دهم و اي پدر و مادر نكند در شهادت من ناراحت باشيد و بگوئيد كه دو فرزند از من رفته است بلكه افتخار كنيد كه توانستهاید امانت خدا را درراه خدا هديه كنيد.
من از برادران و خواهران میخواهم كه من راحلال كنند و به بزرگي خودشان اگر بدي دیدهاند ببخشند اگرچه نتوانستم برادري خودم را به نحو احسن در قبال شما انجام دهيم.
از خواهرانم میخواهم كه زينب گونه عمل كنند و حجاب اسلامي را حفظ كنند و درراه اسلام خدمت كنند و به فرمايشات امام توجه كنند و پیامرسان خون دو برادر خود باشند و ناراحت نباشيد كه من شهيد شدم و به وصيت برادر شهيدم محمدرضا عمل كردم كه او گفته بود برادران اسلحه خونين من را نگذاريد روي زمين بماند و من اسلحه خونين خود او را به دوش كشيدم و اميدوارم كه انتقام او را از مزدوران بعثي بگيرم انشاءالله.
پدرجان و توای مادرجان به خدا قسم عاشقم و عشق شهادت در دلم بسيار به حدي كه حاضرم به خاطر آن؟ آری ای پدر و مادر و برادر و خواهرانم دلم میخواهد وقتي خبر مرگ مرا میشنوید ناراحت نشويد بلكه خوشحال شويد و اين خوشحالي شما مشت محكمي باشد در دهان منافقين من امانتي بودم كه خداوند به دست شما سپرده بود و حالا اين امانت را پس گرفت بنابراین انسان نبايد ناراحت شود چونکه امانت را به دست صاحب اصلیاش میدهد زيرا كه همه از خداییم و بازگشتمان بهسوی اوست (انا لله و انا اليه راجعون) از شما میخواهم هر وقت به ياد من افتاديد يک فاتحه بخوانيد و اگر خواستید گریه كنيد براي علیاصغر حسين (ع) گريه كنيد كه مظلومانه با لبتشنه به شهادت رسيد و دلم میخواهد كه جنازهام را با خوشحالي دفن كنيد و در آخر از دوستان و قوموخویشان و همسايگان میخواهم اگر بدي از این بنده حقیر دیدهاند به بزرگي خود ببخشند و حلال كنند.
والسلام انشاءالله نماز جماعت به رهبري امامت امام امت در كربلاي حسيني و به اميد ديدار در روز قيامت
شهادت مادرا شد آرزويم بشد با خالقم اين گفته گويم
مرا آمال اين باشد نهايت ندارم آرزوي جز شهادت