اگر قرار است شرکتهاي دانش بنيان توليد محور عمل کنند بايد در بخش هاي مديريت اقتصادي اعم از وزارتخانه ها ، نهادها و سازمانهاي بالادستي اين شرکت ها، چرخش نسلي مديران از "جوان انقلابي غيرنخبه" به سمت "جوان متخصص انقلابي نخبه" پيش برود.
به گزارش جهانبین نیوز؛ دکتر خداداد خدادادي تحليلگر مسائل سياسي و استاد دانشگاه در يادداشتي در خصوص نامگذاری سال ۱۴۰۱ از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «تولید؛ دانشبنیان، اشتغال آفرین» نوشت:در پيام نوروزي امسال با تاکيد مضاعف بر شکل گيري و گسترش شرکت هاي دانش بنيان راه برون رفت از وضعيت فعلي اقتصادي کشور را به گسترش توليد و توليد موفق را مبتني بر دانش بنيان نمودن آن دانسته که در همين راستا هشدار جدي به مسئولان داده اند.
اما نکته در خور توجه اين است که،در چند سال اخير هر جا بحث از حمايت شرکت هاي دانش بنيان ميشود در قدم اول اذهان مسئولان و مديران به حمايتهاي مالي و تسهيلاتي و از اين قبيل موارد سوق داده ميشود، اين در حالي است که دانش بنيانهاي توليد محور براي رشد و رسيدن به مرحله بلوغ ضمن حمايت مالي، نيازمند برخورداري از مديريت نخبگاني در وزارتخانه و سازمان ها و نهاد هاي بالادستي و سياستگذاري و برنامه ريزي درست و مديريت صحيح تا رسيدن به توليد مي باشند.
مشکل اصلي در شرکت هاي دانش بنيان اين است که آنها در عرصه و فرآيند رشد اقتصادي کشور به عنوان عناصر اصلي و تاثير گذار به چشم مسئولان و مديران اقتصادي نمي آيند،بگونه اي که حضرت آقا در پيام نوروزي عدم رضايت خود را در اين ارتباط اعلام کرده اند.
اينکه شرکت هاي دانش بنيان در ايده متوقف مي شوند و کمتر به راهکارها و عمليات در توليد مي پردازند و از ترس بروکراسي انگيزه زدا وارد ميدان توليد نمي شوند به جهت عملکرد ناصحيح همان حلقه و درک نادرست از اين شرکت ها توسط مسئولان و مديريت هاي غير دانشي است.
وقتي قرار است محور رشد و پيشرفت اقتصادي کشور مبتني بر دانش بنيان ها باشد بايد مديريت ها در حوزه برنامه ريزي و پشتيباني هاي مرتبط با اين شرکت ها هم مبتني بر مديريت دانشي باشد.
همانگونه که بنيان اين شرکت ها بر سرمايه انساني جوان و نخبه استوار است.در بخش هاي مختلف اقتصادي کشور که با شرکت هاي دانش بنيان مرتبط مي باشند هم بايد از تخصص در برنامه ريزي و نخبگي در مديريت متناسب با اين شرکت ها باشند.
اگر قرار است شرکتهاي دانش بنيان توليد محور عمل کنند بايد در بخش هاي مديريت اقتصادي اعم از وزارتخانه ها ، نهادها و سازمانهاي بالادستي اين شرکت ها، چرخش نسلي مديران از "جوان انقلابي غيرنخبه" به سمت "جوان متخصص انقلابي نخبه" پيش برود.
اينکه در بسياري از کشورها در زمان وقوع بحران هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي يا حتي سياسي با استفاده از ظرفيت علمي-مالي شرکت هاي دانش بنيان به راحتي قادر به مديريت بحران و عواقب اقتصادي ناشي از آن خواهند بود، ناشي از مديريت نخبگاني بالادستي اين شرکت ها مي باشد که حلقه گمشده در کشور ماست.