به گزارش جهانبیننیوز؛ "ساعت 11 و نیم دستش در دستگاه کارخانه گیر میکند و قطع میشود؛ همان روز ساعت 12 یعنی تنها نیمساعت پس از قطعشدن دستش در کارخانه، حکم اخراجش را به دست دیگرش میدهند"؛ روایتی تکاندهنده از نحوه برخورد مدیران یکی از کارخانههای بزرگ چهارمحال و بختیاری با کارگران است.
سال 95 در چندین مرحله خبر اخراج مجموعا حدود هزار کارگر توسط یکی از بزرگترین کارخانههای استان چهارمحال و بختیاری روی خروجی خبرگزاریها رفت. تیتر رسانهها نشان میداد "برفاب" نام این کارخانه بود که عنوان برترین صادرکننده سال 98 را یدک میکشد. آبان 95 یکی از سایتهای خبری استان از اخراج 280 کارگر و سرپرست این کارخانه در دو مرحله خبر داد."
حضور وزیرِ وقت صنعت در کارخانه برفاب
چند روز پس از انتشار این خبر "محمدرضا نعمتزاده"؛ وزیرِ وقت صنعت در حاشیه بازدید از کارخانه برفاب شهرکرد گفت: با تاکیدهای مقام معظم رهبری در راستای کمک به صنایع کوچک و متوسط با پرداخت ۱۰۸ هزار میلیارد ریال تسهیلات اقتصاد مقاومتی، فعالیت این واحدها از سرگرفته شد.
وی تاکید کرد که تا آن زمان وزارت صنعت بیشتر به دنبال پرداخت تسهیلات به واحدهای تولیدی مشکلدار بوده است، اما در آینده بر فعالیت واحدهای دریافتکننده تسهیلات نظارت بیشتری میشود تا تولید و اشتغال رونق گیرد.
نعمت زاده همچنین گفت: مطابق پیشبینیهای اولیه ۱۶ هزار میلیارد ریال در سال جاری _سال 95_ اعتبار اقتصاد مقاومتی برای خروج از رکود طرحهای صنعتی برآورد هزینه شده است.
وی ابراز امیدواری کرد؛ در سال اقدام و عمل، اقتصاد کشور رونق بیشتری یابد.
حدود ۸۲ هزار واحد تولیدی و صنعتی کوچک و متوسط در کشور فعال است.
آیا اخراج کارگران این شرکت ارتباطی با حضور نعمتزاده در شهرک صنعتی شهرکرد دارد؟
چند روز گذشته خبرگزاریها نوشتند: "یکی از کارخانههای بزرگ چهارمحال و بختیاری تصمیم میگیرد قریب به یک هزار نیروی کارگر را تعدیل کند، خبر به رسانهها میکشد و مدیران دولت هم که نیمنگاهی به انتخابات پیش رو (انتخابات 96) دارند به موضوع ورود میکنند و با دادن تسهیلات ویژه و فراهم کردن شرایطی مدیران کارخانه را از این تصمیم منصرف میکنند.
موضوع همینجا تمام نمیشود و مدیران بزرگترین واحد تولیدی بام ایران تصمیم خود را گرفتهاند؛ مدیرانی که با هدف رفع محرومیت از چهارمحال و بختیاری، موظف شده در این استان سرمایهگذاری کنند تا آلامی باشد بر درد بیکارترین استان کشور، اما اکنون برخلاف تمام تسهیلات خاصی که به خاطر سرمایهگذاری در بیکارترین استان کشور دریافت کردهاند، عزم خود را برای تعبیرکردن کابوس چندین ساله کارگران خود جزم کردهاند؛ "اخراج" حرف اول و آخر مسؤولان کارخانه بود؛ اما این بار هوشمندانهتر عمل کردند و به جای اخراج دستهجمعی کارگران، که احتمالا سر و صدای زیادی هم دارد، خرد خرد با کارگران قطع همکاری کردند.
کارگرانی با سابقههای بالا، حتی برخی سابقهشان بالاتر از 20 سال و 25 سال بود! شرایط سنی آن ها به گونه ای است که نمیتوانستند جایی دیگر مشغول به کار شوند برخی از آن ها نه تنها اخراج شدند بلکه مصدومیتی از جمله قطعی دست و یا پا را نیز به همراه داشتند آن ها مطالباتی را از اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی داشتند که متاسفانه بعد از چهار سال اعتراض هنوز هم صدای آن ها به جایی نرسیده و نتوانستند به حق خود برسند."
اما در این بین چرا مسئولان استانی و مدیرعامل شرکت برفاب حاضر به شفافسازی نیستند...
آنچه که در ادامه میخوانید روایت ماجرا از زبان کارگرانِ اخراجشده توسط مدیران کارخانه برفاب در گفتوگو با جهانبیننیوز است.
مطالبه اصلی ما از اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی است؛ جوابگوی ما کارگران بیپناه باشد
"داریوش کاویانی"، نماینده کارگران اخراجی میگوید: اکثر ما کارگرانی که از این شرکت اخراج شدهایم بالای 10 سال سابقه کار داشتیم الان با این سن کجا میتوانیم استخدام شویم؟ چه کسی جوابگوی زن و بچه ما ست؟
او ادامه می دهد: مطالبه اصلی ما از اداره کار است که جوابگوی ما کارگران بیپناه باشد.
کاویانی اضافه میکند: اگر قانونی وجود دارد باید برای همه یکسان باشد. چرا این قانون برای یک عده خوب عمل میکند اما برای یک عده فقط ضرر است.
او میگوید: اداره کار باید حق و حقوق کارگران را بر اساس حدودی که قانون تعیین کرده است از صاحبکاران بگیرد، اما متاسفانه این عزم در اداره کار و مدیرانش دیده نمیشود.
این کارگر اخراجی میگوید: هیچکدام از ما کارگرانی که اخراج شدهایم پشتوانه مالی قوی نداریم که بخواهیم حتی وکیل را بگیریم تا بتواند از حقوق ما دفاع کند، طرف ما یک شرکت بزرگ و مسئولین هستند پس طبیعتا" آنها وکیلهای خبره و کارکشتهای دارند و میتوانند رای را به نفع خود صادر کنند.
دستهایی پشت پرده است که نمیگذارد به حقمان برسیم؛ کسی صدایمان را نشنید
کاویانی عنوان میکند: جلسات متعددی با مسئولین اداره کار و دیگر مسئولین گذاشتیم. برخی از آنها حق را به ما میدهند اما متاسفانه دستهایی پشت پرده است که با وجود 3 سال پیگیری مداوم نمیگذارند به حق خودمان برسیم و صدای ما را کسی بشنود.
لحظهای سکوت میکند، بغض گلویش را فرو میخورد و ادامه میدهد: به پروردگار سوگند میخوریم ما هنجارشکن نیستیم فقط میخواهیم از طریق قانون کار ما پیش برود. مگر میشود این قانون مطالبه هزار کارگر را نادیده بگیرد و حق را تنها به کار فرما بدهد.
کاویانی ادامه می دهد: همانطور که کارفرما حقی دارد کارگر هم میتواند حقی داشته باشد، اما متاسفانه همیشه کارفرما را بر کارگر ترجیح دادهاند و باز هم این کارگر مظلوم است که باید کنار بکشد.
او میگوید: اگر کارگر نباشد مهندسی هم نمیتواند کاری کند و هیچ تولیدی نمیتواند رونق بگیرد.
این کارگر اخراجی تشریح میکند: برای هرکدام از این هزار نفر کارگر بعد از اخراجشدنشان به گونهای مشکلی برایش پیش آمد، خیلی از آنها با همسرشان اختلاف پیدا کرند و کار به طلاق کشیده شد، عدهای سکته کردند و برخی دچار افسردگی شدند؛ اما حتی یک نفر هم از احوالشان در این مدت جویا نشد.
قانون سختی کار را برای ما اجرا نکردند
کاویانی از اجبار کردن کارگران به امضای برخی سندها میگوید و ادامه میدهد: متاسفانه این شرکت از بسیاری ما کارگران اعتراف گرفتند که اگر در ادامه کار اتفاقی افتاد ارتباطی به کارخانه ندارد و ما هم مجبور به امضا بودیم از ترس اینکه اخراجمان نکنند. ولی نه تنها اخراج شدیم بلکه حتی سختی کار را هم به ما ندادند.
نماینده کارگران اخراجی میگوید: در این کارخانه چندین نفر در حین کار فوت و چند کارگر هم قطع عضو شدند اما سختیِ کار به هیچکدام تعلق نگرفت.
کاویانی به یکی از کارگران حاضر در جلسه اشاره میکند و میگوید: یکی از افرادی که در حین کار دست خودش را از دست داد این جوان است که مدعی است ساعت 11 و نیم دستش در دستگاه گیر میکند و قطع میشود و همان روز ساعت 12 یعنی نیم ساعت پس از قطعشدن دستش در کارخانه، حکم اخراجش را به دستش میدهند؛ حالا دو درد قطعی دست و اخراجشدن از کار را با خود یدک میکشد.
او به یکی دیگر از کارگران اشاره میکند و میگوید: وی یکی دیگر از کارگرانی است که در حین کار پایش معیوب شد، از شرکت شکایت کرد اما شرکت به جای رسیدگی 21 نفر از همشهریهای این کارگر را تهدید کرد که چنانچه کارگر معیوب به کارخانه رضایت ندهد همه شما اخراج میشوید. این کارگر به دلیل نگرانی از سرنوشت بقیه کارگران، 24 ساعت پس از دادن رضایت به شرکت، اخراج میشود.
کاویانی ادامه میدهد: چرا کارگران نمیتوانند به حق خودشان برسند؟ چرا هیچ مسئولی دردی را از یک کارگر دوا نمیکند و هرکس حرف خودش را میزند؟
اکثر قراردادها را یکماهه و سهماهه میبستند
نماینده کارگران اخراجشده این شرکت میگوید: متاسفانه نه تنها به ما سختی کار تعلق نگرفت بلکه ضمانت کار هم داده نشد، حتی حاضر به بستن قرداد یکساله هم نبودند و اکثر قراردادها سهماهه و یکماهه میبستند.
کاویانی اضافه میکند: میگویند اکثر کارگران به علت اعتیاد اخراج شدهاند؛ مگر میشود هزار نفر همزمان اعتیاد داشته باشند؟
او میافزاید: بعد از اینکه اعتیاد دلیل اخراج ما عنوان شد همه آزمایش عدم اعتیاد دادیم و برگه عدم اعتیاد را زمینه پرونده کردیم اما متاسفانه بازهم به همان تست اولیه عدم اعتیاد استناد کردند.
کاویانی میگوید: تهمت بزرگی که به بسیاری از کارگران زدند موجب شد چندین خانواده از هم بپاشد و دردی دیگر بر دوش کارگران اخرجشده گذاشته شود.
تابع قانون بودیم اما متاسفانه با همین قانون سر ما را بریدند
کاویانی با حالتی ضمن ابراز تاسف عنوان میکند: اداره کار متصدی امور کارگران است اما گاهی اوقات قوانینی صادر میکند که همه آن به ضرر کارگر تمام میشود.
او مطالبات کارگران اخراجشده را در 3 مورد بیان میکند: از مسئولان مربوطه میخواهیم سختی کار، طرح طبقهبندی مشاغل و اعمال ماده 20 قانون کار به ما کارگران اخراجی تعلق بگیرد اما متاسفانه هیچکدام از این بندها برای ما اجرا نشده است.
کاویانی میافزاید: نه تنها هیچکدام از این 3 قانون برای ما اعمال نشد بلکه تنها به رای هیئتی که اکثرا" کارفرما هستند و خودشان مشاغل بزرگی دارند و نمیتوانند ما را درک کنند اکتفا میکنند.
کاویانی سندهایی ارائه داد که نشان میداد، برخی از همین دستاندرکاران از دو محل متفاوت بیمه میگیرند و حدود 36 سال نیز شاغل هستند، این در حالی است که افراد بازنشسته حق ندارند سمتی داشته باشند.
به گزارش
جهانبین نیوز؛ تاکید چندساله اخیر مقام معظم رهبری بر جهش تولید و اقتصاد مقاومتی است و لازمه چرخاندن کارگاههای تولیدی حضور کارگران است اما اقدامات اخیر مدیران کارخانه مزبور از پیش گرفتن مسیر دیگری خبر میدهد. سوال اینجاست به چه علت هزار خانوار از نان خوردن افتادند؟
همچنین باید پاسخگوی آبروی از دست رفته چندین کارگر بود که به بهانه داشتن اعتیاد شغل خود ا از دست دادهاند.
به کارگران گفته شده است: تنها دو راه دارید که میبایست یکی را انتخاب کنید. حق و حقوق همان 45 روز یا دریافت بیمه بیکاری و این در حالی است که کارگران اخراجی طبق قانون میتوانند از هر دو مورد استفاده کنند.
مسئولین پاسخ دادهاند اینکه در قراردادها کلمه "مخیر" آمده اشتباه تایپی بوده در صورتیکه اشتباه تایپی یک کلمه کامل نیست و به قول خودشان همین یک کلمه اشتباه تایپی حق 300 خانوار را ضایع کردهاند.
نمیپذیریم آوردن کلمه "مخیر" در قراردادها ایراد تایپی باشد
فردی که 17 سال رئیس شورای کار و کارگری استان بوده است حالا مشاور حقوقی، رئیس کارگاه است و چم و خم کار را میداند و چرا کسی که رئیس کار و کارگری بوده امروز میشود مشاور حقوقی اداره کار؟
کارگران بدون مدرک حقوقی لایحه مینویسند اما بهترین وکیل و مشاور حقوقی لایحه را برای کارخانه مینویسند و نهایت رای به نفع کارگاه، شرکت، مسئول و کارفرما میشود و بازهم کارگرانی میمانند که راه به جایی ندارند.
گزارش: مرضیه عالی پور هفشجانی
انتهای پیام/1020ج