به گزارش جهانبین نیوز به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ عمران محمدی روشن کارگر بومی شهرستان هویزه از کارکنان شرکت پیمانکاری مؤسسه «نظم آفرینان ایمان» که در زمینه حراست و نگهبانی فعالیت میکرد، روز چهارشنبه ٢١ خردادماه در محدوده چاه نفتی شماره ۱۹ در میدان نفتی یادآوران، از آنچه که "اعتراض به پرداخت نشدن حقوق معوقه "گفته شده، خود را به دار آویخت و به زندگی خود خاتمه داد.
خبر خودکشی این کارگر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پیچید و بازتاب زیادی داشت؛ آن هم به دلیل به دلیل تاخیر در پرداخت حقوق آن مرحوم و حتی افراد شناخته شده هم بدون هیچ اطلاعاتی دست به کار قضاوت شدند؛ البته از همان ابتدا اخبار حول این محور میچرخید که این کارگر به علت دریافت نکردن حقوق خود اقدام به این کار کرده است ولی شرکت پیمانکار و شرکت اصلی فعال در میدان نفتی یادآوران یعنی شرکت نفتی متن اعلام کردند بعد از بررسیهای خود متوجه شدهاند که بههیچوجه چنین موضوعی که عمران محمدی پژوه به دلیل عدم دریافت حقوق خود دست به این کار زده است، صحت ندارد.
ارسلان غمگین مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان در مورد این اتفاق گفت: دلیل خودکشی کارگر یک شرکت پیمانکاری نفت در محدوده شهرستان هویزه، براساس تحقیقات به عمل آمده برخلاف آنچه دریافت نکردن حقوق معوقه گفته شده، نبوده و بررسی و تحقیقات اداره بازرسی و روابط کار اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوزستان نشان میدهد که این شرکت تنها حقوق اردیبهشت ۹۹ را پرداخت نکرده که آن هم قرار بوده در هفته آینده پرداخت شود.
به گفته وی این کارگر از اول فروردین ۹۹ تا ۱۱ اردیبهشت سر کار خود حاضر نبوده و طلب حقوق نامبرده حدود ۲۰ روز بوده که این مساله نشان میدهد دریافت نکردن حقوق معوقه نمیتواند دلیل اصلی و تامه خودکشی وی باشد. محمدی روشن در مدت چهار سال فعالیت خود در شرکت پیمانکاری، همه حقوق و مزایای خود را دریافت کرده و مطالبهای از شرکت نداشته است.
تورج دهقانی مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه نفت با بیان اینکه علت خودکشی تاخیر در پرداخت حقوق نبود وو قابل تایید نیست؛ گفت: موضوع عدم پرداخت حقوق متوفی را که عامل خودکشی عنوان شده بود به صورت دقیق بررسی کردیم که وی تا پایان سال گذشته تمام حقوق و مزایای خود را دریافت کرد و اکنون به دلایلی که هنوز برای بنده روشن نشده یک ماه و نیم اول سال مراجعه به کار نداشتند، سپس در اردیبهشت ماه، پیمانکار مجدداً وی را پذیرش کرده است.
بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت نیز روز گذشته بعد از اینکه مسئله خودکشی عمران محمدی در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد، در حکمی محمدرضا شمسایی، مشاور امور عمرانی خود را برای پیگیری علت واقعی خودکشی یکی از کارکنان شاغل در شرکت پیمانکاری دست دوم تأسیسات میدان نفتی یادآوران را مأمور کرد تا موضوع را بررسی کند.
اما چند نکته وجود در زمینه این حادثه وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم:
اول؛ خودکشی یک جوان آن هم یک کارگر ساده شاغال در یک میدان نفتی در گرمای شوزان جنوب آن هم در خرماپزان خردادماه، حتما غم انگیز، تاسف بار و مایه ملامت همه مسببانش هست.
دوم؛ در این مساله که قوانین و ساز و کارهای موجود در مورد شرکتهای پیمان کار در صنایع ما زمینه ساز ظلم و بی عدالتی در حق کارگران و کارمندان شده و فکری اساسی هم برای آن نمی شود تردیدی نیست؛ البته ریشه را هم باید در ذات و روحیه سرمایه سالار تئوریها و ساختار اقتصادی حاکم بر دولتهای بعد از جنگ و به ویژه همین دولت کنونی پیدا کرد. همان روحیه سرمایه سالارانه ای که در مسکن، خانه نساختن می شود افتخار وزیر مسکنش، خودت بمال می شود راهکار وزیر بهداشتش برای یک مراجعه کننده مستضعف و بستن قرارداد نفتی با شرکتهای پررو و بی تعهد خارجی و عدم امکان سازی برای شرکتهای داخلی هم می شود پز و افتخار وزیر پیر نفتش.
سوم؛ عمران محمدی روشن که به اشتباه در فضای مجازی به اسمهای دیگری مثل روشنی مقدم یا شریفی مقدم خوانده شده، قطعا مانند بسیاری از کارگران دیگر زندگی فقیرانه، ساده و سختی را با حقوق کمتر سه میلیون تومان در ماه داشته است و حتما فقر یکی از ریشه های مشکلات او در زندگی بوده است.
چهارم؛ اما همه موارد پیش گفته دلیل و سند خوبی برای عجله در فهم ماجرای خودکشی او و نسبت یابی فوری آن با مساله فقر یا نپرداختن حقوق نمی شود. متاسفانه فضای تلخ خبری به ویژه در فضای مجازی که البته بخشی از آن به حق ناشی از تلخیهای رخ داده در واقعیت است، عموما اجازه نمی دهد فعالان این بستر چه انقلابی و چه غیر از آن، به ناامیدسازی و منفی نگری به نکته دیگری هم فکر کنند.
در همین ماجرای اخیر با انتشار خبر خودکشی جوان جنوبی در محل کارش در میدان نفتی، همه به روایتی که اولین منتشر کننده از این واقعه بیان کرده بود، استناد کردند و خودکشی را ناشی از فقر و نگرفتن حقوق عنوان کردند.
در حالیکه در ادامه مشخص شد این فرد تا پایان فروردین حقوقش را به طور کامل دریافت کرده بوده و حتی در ماه فروردین سر کار هم حاضر نشده بوده ولی به جهت موارد انسان دوستانه که در سند منتشر شده از سوی شرکتی که محمدی روشن در آن کار می کرده مساله حضور در کمپ و کمک به ترک اعتیاد عنوان شده است، حقوقش را به طور کامل دریافت کرده بوده است.
اولین ابهام که مطرح است اینکه اگر فقط فقر و تعویق حقوق علت اقدام به خودکشی باشد طبیعتا کارگران بسیاری در این ایام کرونایی از کار بیکار شدند و برخی شش تا 9 ماه است حقوق نگرفته اند، آیا آنها محق تر به خودکشی نیستند؟
آیا دیرکرد بیست روزه در پرداخت حقوق می تواند دلیل کافی برای اقدام به خودکشی باشد> ولو برای کارگری با زندگی فقیرانه و سخت.
پنجم؛ متاسفانه فضای مجازی بستری برای رقابت در تلخ نویسی شده است. از سوی دیگر دوگانه سازی و دو قطبی کردن هم بهترین شیوه برای اثبات نظر و حرف مد نظر شده به نحوی که در هر ماجرایی با یک دوگانه سازی، هر اظهار نظری را به سرعت در چارچوب این دوگانه تحلیل و انگ و برچسب مورد نظر را به فرد اظهار نظر کننده می زنند.
در این ماجرا هم قطعا این نوشته به منزله ماله کشی بر بی عدالتی و ظلم، برچسب خواهد خورد و اتهام برچسب اعتیاد زدن به متوفی برای توجیه ظلم وزارت نفت هم بر ما زده خواهد شد؛ در صورتی که حرف اصلی این است هر اتفاق را در بستر واقعیتهای خودش درست تحلیل کنیم؛ نه منکر بی عدالتی در حق کارگران شرکتهای پیکانکاری به وِزه شرکتهیا فعال در میادین نفتی جنوب و زیرمجموعه های وزارت نفت هستیم و نه منکر اینکه فقر و سختی مشکلات می تواند جوانانی را به مرز خودکشی برساند. اما در این ماجرا ابهامات و البته شواهد روشنی وجود دارد که نشان می دهد نمی شود این اتفاق تلخ و ناگوار را تنها به عدم پرداخت حقوق و فقر نسبت داد.
نه توجیه گر بی عدالتی باشیم نه توصیف گر سیاهی، واقعی ببینیم و واقعی تحلیل کنیم.
انتهای پیام