به گزارش
جهانبین نیوز ؛ تجربه تاریخی نظام های سرمایه داری لیبرال نشان داده هرگاه که این نظام ها در فرایند انباشت سرمایه و گسترش سطحی یا عمقی حرکت سرمایه و مکانیزم های گردش نظام، دچار مشکل می شوند میل آنها به سمت ترویج راسیزم یا نژادپرستی و گونه های مختلف راست گرایی و ناسیونالیسم می رود.
نظام سرمایه داری آمریکا پس از سال 2008 یکی از همین مراحل اختلال در روند گسترش عمقی و سطحی بازتولید سرمایه دارانه را دچار شد؛ سپس این اختلال به صورت زیگزاکی تداوم حرکت داشت و به همین علت گرایش به سمت راست گرایی و ناسیونالیزم و تقویت نژادپرستی در آن پیش آمده است. روی کار آمدن ترامپ یکی از نمونه های تقویت آن چیزی هست که می توان وجه ناسیونالیستی این رخداد نامید.
اما در حوادث اخیر آمریکا که در پی قتل یک فرد سیاه پوشت توسط افسر پلیس سفیدپوست رخ داده، با یک پدیده مواجه هستیم که حداقل باید در دو سطح با آن مواجه شویم؛ لایه سطحی و نخست که همه رسانه ها بر روی آن تمرکز کرده اند، لایه و وجه نژادپرستانه ماجرا و مبارزه با خشونت و نژادپرستی نهادینه شده در سیستم پلیس یا دولت آمریکاست؛ البته این رویکرد یک واقعیت است و در بخش هایی از جامعه آمریکا و بدنه پلیس آمریکا و نظامات دوولتی آمریکا روحیه نژادپرستی و خشونت وجود دارد.
اما این ماجرا یک لایه دوم و عمیق تر هم دارد که مغفول مانده است؛ لایه دوم همان مشکلات اقتصادی آمریکا است؛ وقتی می بینیم مردم ایالتهایی مانند نیویوریک و مینوسوتا و برخی نقاط دیگر آمریکا که دارای گروه ها و تجمعات طرفدار نژاد پرستی هستند هم درگیر اعتراضات شده اند، عملکرد معترضین در خسارت زدن به اموال و غارت فروشگاه ها حکایت از این دارد که یک لایه دومی غیر از مساله نژادپرستی وجود دارد و آن لایه همان مشکلات اقتصادی است.
اگر این تظاهرات و اغتشاشات فقط در اعتراض به یک حرکت نژادپرستانه بود باید در همان ایالتهایی که معمولا اعتراضات ضدنژادپرستی آمریکاییها در آنها صورت می گیرد و جمعیت سیاه پوست قابل توجهی دارد، محدود می ماند و پیشروی نمی کرد اما مساله این است که دامنه این اعتراضات به سمت و سوی ایالتهایی رفته که اکثریت سفیدپوست دارند و گروههایی از ترکیب جمعیتی آنها در مظان داشتن گرایشهای نژادپرستانه هستند.
در واقع مرگ یک سیا پوست توسط پلیس سفیدپوست، کبریت زدن به یک انبار باروت بوده است.
محرک ماجرا اعتراض به خشونت و تبعیضِ نهادینه شده در پلیس آمریکا علیه سیاه پوستهاست اما تداوم و مرحله دوم و مهمتر، اعتراض مردم به شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی جامعه آمریکاست.
روندی که با سکته سال 2008 به تدریج شروع شد و زیگزاگی عمل کرد و منجر به اختلال در گسترش سطحی و عمقی بازتولید سرمایه گردید و در ادامه مدت کوتاهی در دو سه سال اخیر با برخی تغییراتی که ترامپ ایجاد کرده بود موقتا این روند اختلال، شیب نزولی پیدا کرده بود اما در پی فشار ناشی از شیوع ویروس کرونا بر اقتصاد آمریکا دوباره این روند اختلالی شدت گرفته و فشار اقتصادی روی لایه های میانی و پایینی طبقه متوسط و بخشی از طبقه فرودست و محرومین گسترش پیدا کرده و منجر به آثار اعتراضی شده که بهانه آن اقدام پلیس علیه یک سیاه پوست است.
این لایه اجتماعی اقتصادیِ اعتراض به وضعیت نظام سرمایه داری در میان جمعیت معترض هست که وجه مهمتر ماجراست اما رسانه ها آگاهانه یا ناآگاهانه این مساله را نمی بینند و به آن نمی پردازند.
یکی از پیامهای این اعتراض، نه گفتن به مناسبات اقتصادی سرمایه داری نئولیبرال در جامعه آمریکاست. همچنین این حادثه نشان می دهد سیستم سرمایه داری نئولیبرالی در روند حرکت خود دچار اختلال شده است و ناخشنودیهای مردم نسبت به مشکلات اقتصادی، ترکیب جمعیتی معترضین خشمگین در خیابان را متنوع و متکثر و دامنه و سطح اعتراضات را گسترده کرده است.
انتهای پیام/1020ج