خاطرات علي جلالي دهکردي يکي از باسابقه‌ترين خبرنگاران چهارمحال و بختياري از خاطرات دوران دفاع مقدس و کار کردن در خبرگزاري جمهوري اسلامي.
۰
تاریخ انتشارپنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۹
کد مطلب : ۳۹۳۳۱
روايت خبرنگار شهرکردي از دفاع مقدس:
سه ماه پس از ازدواج عازم جبهه شدم/ شبي که هم‌سنگرهايم به شهادت مي‌رسيدند هر لحظه‌اش برايم سال‌ها مي‌گذشت
به گزارش جهانبین نیوز؛ علي جلالي دهکردي يکي از خبرنگاران چهارمحال و بختياري در دوران دفاع مقدس در گفتگويي صميمانه از خاطرات شنيدني دوران جنگش با خبرنگار بام ايران خبر؛ سخن گفت
او مي گويد: با شروع انقلاب اسلامي به کار خبر در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران فعاليت داشتم و زمان جنگ با پيام امام خميني (ره) به جبهه حق عليه باطل اعزام شدم.
جلالي ادامه داد: مدت ۶ ماه بود که در منطقه غرب کشور در ميمک پل ذهاب و در منطقه کرند غرب در ارتش جمهوري اسلامي ايران با دشمنان اسلام در حال جنگ بوديم و آن روزها حال و هواي جبهه‌هاي جنگ از خون شهدا عطرآگين بود
علي جلالي دهکردي از دوران دفاع مقدس برايم گفت و ادامه داد: يادم مي‌آيد زماني که ميخواستم به جبهه بروم دو هفته انتظار کشيدم تا اعزام شدم چراکه داوطلبان زيادي بودند که با جان و دل و به فرمان امام به جبهه‌ها مي‌رفتند.
او ادامه داد: در آن زمان سه ماه بيشتر از ازدواج من نمي‌گذشت که همسرم با رفتن من به جبهه مخالف بود و مي‌گفت که تنهايش نگذارم اما من به خواسته خود پافشاري کردم و در جواب خانواده‌ام به آن‌ها گفتم من تنها نيستم که به جبهه مي‌روم و خيلي‌هاي ديگر که حتي تنها فرزند خانواده هستند به جبهه اعزام مي‌شوند تا شما به آسايش برسيد.
اين خبرنگار پيشکسوت استان ما در ادامه صحبت‌هايش از حمله دشمن به جبهه غرب گفت و ادامه داد: شب هنگام بود که در جبهه غرب بوديم که دشمن به ميمک حمله کرد و تعداد زيادي از هموطنان و فرزندان اين آب و خاک به شهادت رسيدند.
شبي که هم سنگرهايم به شهادت مي‌رسيدند هر لحظه‌اش برايم سال‌ها مي‌گذشت
او با صداي بغض‌آلود ادامه داد: شب سختي بود و هر لحظه آن شب براي ما سال‌ها مي‌گذشت چراکه شاهد تکه تکه شدن عزيزان‌مان و به شهادت رسيدن آن‌ها بوديم.
جلالي از خاطره‌هاي روزهاي جنگ باز هم گفت و ادامه داد: روزي يک موتورسوار آمد و از ما مقداري آب و غذا خواست که پس از رفتن او از منطقه سه ساعتي نگذشته بود که آن فرد موتور سوار مسافت ما را به عراقي ها گزارش داده بود و همان لحظه بود که دشمن شروع به آتش توپخانه کرد و مجبور شديم به دستور فرمانده، منطقه را تخليه کنيم.
او افزود: براي اينکه بتوانيم مجددا منطقه را به دست آوريم به چند نفر نيروي نترس نياز داريم که به منطقه بروند و در کوهي که دشمن مستقر شده بود آن‌ها را بتوانيم از بين ببريم که در اين هنگام ۶ نفر داوطلب شديم که يکي از آن‌ها خود بنده بودم و يکي ديگر نيز از بچ‌هاي لردگان بود که به سمت کوه حرکت کرديم و پس از گذشت چند ساعتي به بالاي کوه رسيدم و دشمن با ديدن ما فکر کرد حمله گسترده‌اي شده و مجبور شد از سمت ديگر عقب‌نشيني کند و ما مجددا در منطقه مستقر شديم و با توپخانه شروع به آتش باريدن بر سر دشمن کرديم.
جلالي دهکردي از زمان بازگشت خود به خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز گفت و ادامه داد: بعد از گذشت ۶ ماه از جبهه به دليل نياز خبرگزاري به نيرو به محل کار برگشتم که در آن زمان دکتر فرامرزي سرپرست خبرگزاري جمهوري اسلامي از سوي حضرت امام خميني به سرپرستي ستاد تبليغات جنگ منصوب شدند و ما نيز در استان‌ها مسئول کميته تبليغات جنگ شديم.
او گفت: در طول هشت سال دفاع مقدس به طور شبانه روزي با همکاري برادران سپاه و ديگر ارگان‌هاي مربوط در جهت تبليغات جنگ فعاليت داشتيم و در طول اين مدت لحظه‌اي فعاليت‌هاي جنگي در پشت جبهه کوتاهي نکرديم و يک به يک آن‌ها را انعکاس داديم.
وي در پايان صحبت‌هايش گفت: اميدوارم با توجه به اينکه همه ما مي‌دانيم براي به ثمر رسيدن اين انقلاب چه خون‌هاي عزيزي را تقديم انقلاب اسلامي کرديم اما بايد اين را هم بدانيم براي حفظ آن از هيچ کوششي دريغ نکنيم.
انتهاي پيام1026ج /۵۳۰ب
او مي گويد: با شروع انقلاب اسلامي به کار خبر در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران فعاليت داشتم و زمان جنگ با پيام امام خميني (ره) به جبهه حق عليه باطل اعزام شدم.
جلالي ادامه داد: مدت ۶ ماه بود که در منطقه غرب کشور در ميمک پل ذهاب و در منطقه کرند غرب در ارتش جمهوري اسلامي ايران با دشمنان اسلام در حال جنگ بوديم و آن روزها حال و هواي جبهه‌هاي جنگ از خون شهدا عطرآگين بود
علي جلالي دهکردي از دوران دفاع مقدس برايم گفت و ادامه داد: يادم مي‌آيد زماني که ميخواستم به جبهه بروم دو هفته انتظار کشيدم تا اعزام شدم چراکه داوطلبان زيادي بودند که با جان و دل و به فرمان امام به جبهه‌ها مي‌رفتند.
او ادامه داد: در آن زمان سه ماه بيشتر از ازدواج من نمي‌گذشت که همسرم با رفتن من به جبهه مخالف بود و مي‌گفت که تنهايش نگذارم اما من به خواسته خود پافشاري کردم و در جواب خانواده‌ام به آن‌ها گفتم من تنها نيستم که به جبهه مي‌روم و خيلي‌هاي ديگر که حتي تنها فرزند خانواده هستند به جبهه اعزام مي‌شوند تا شما به آسايش برسيد.
اين خبرنگار پيشکسوت استان ما در ادامه صحبت‌هايش از حمله دشمن به جبهه غرب گفت و ادامه داد: شب هنگام بود که در جبهه غرب بوديم که دشمن به ميمک حمله کرد و تعداد زيادي از هموطنان و فرزندان اين آب و خاک به شهادت رسيدند.
شبي که هم سنگرهايم به شهادت مي‌رسيدند هر لحظه‌اش برايم سال‌ها مي‌گذشت
او با صداي بغض‌آلود ادامه داد: شب سختي بود و هر لحظه آن شب براي ما سال‌ها مي‌گذشت چراکه شاهد تکه تکه شدن عزيزان‌مان و به شهادت رسيدن آن‌ها بوديم.
جلالي از خاطره‌هاي روزهاي جنگ باز هم گفت و ادامه داد: روزي يک موتورسوار آمد و از ما مقداري آب و غذا خواست که پس از رفتن او از منطقه سه ساعتي نگذشته بود که آن فرد موتور سوار مسافت ما را به عراقي ها گزارش داده بود و همان لحظه بود که دشمن شروع به آتش توپخانه کرد و مجبور شديم به دستور فرمانده، منطقه را تخليه کنيم.
او افزود: براي اينکه بتوانيم مجددا منطقه را به دست آوريم به چند نفر نيروي نترس نياز داريم که به منطقه بروند و در کوهي که دشمن مستقر شده بود آن‌ها را بتوانيم از بين ببريم که در اين هنگام ۶ نفر داوطلب شديم که يکي از آن‌ها خود بنده بودم و يکي ديگر نيز از بچ‌هاي لردگان بود که به سمت کوه حرکت کرديم و پس از گذشت چند ساعتي به بالاي کوه رسيدم و دشمن با ديدن ما فکر کرد حمله گسترده‌اي شده و مجبور شد از سمت ديگر عقب‌نشيني کند و ما مجددا در منطقه مستقر شديم و با توپخانه شروع به آتش باريدن بر سر دشمن کرديم.
جلالي دهکردي از زمان بازگشت خود به خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز گفت و ادامه داد: بعد از گذشت ۶ ماه از جبهه به دليل نياز خبرگزاري به نيرو به محل کار برگشتم که در آن زمان دکتر فرامرزي سرپرست خبرگزاري جمهوري اسلامي از سوي حضرت امام خميني به سرپرستي ستاد تبليغات جنگ منصوب شدند و ما نيز در استان‌ها مسئول کميته تبليغات جنگ شديم.
او گفت: در طول هشت سال دفاع مقدس به طور شبانه روزي با همکاري برادران سپاه و ديگر ارگان‌هاي مربوط در جهت تبليغات جنگ فعاليت داشتيم و در طول اين مدت لحظه‌اي فعاليت‌هاي جنگي در پشت جبهه کوتاهي نکرديم و يک به يک آن‌ها را انعکاس داديم.
وي در پايان صحبت‌هايش گفت: اميدوارم با توجه به اينکه همه ما مي‌دانيم براي به ثمر رسيدن اين انقلاب چه خون‌هاي عزيزي را تقديم انقلاب اسلامي کرديم اما بايد اين را هم بدانيم براي حفظ آن از هيچ کوششي دريغ نکنيم.
انتهاي پيام1026ج /۵۳۰ب