به گزارش
جهانبین نیوز؛ به نقل از
هفت چشمه، اردل به عنوان مركز شهرستان اردل با ۱۸۵۰ متر ارتفــاع از سطح دريا در قسمت غربي استان چهارمحال و بختـياري از شمال به شهرستان كيار و فارسـان و از شرق به شهرستان بروجن، از غرب به لردگان و از غرب به شهرستان ايذه (خوزستان) منـتهي ميشود. محـدوده عمومي اين شهرستان از ديرباز به نام منطقه اردل و پشتكوه بختياري شهرت داشت. اردل هم به لحاظ قدمت و هم به لحـــاظ پيشينه تاريخي يكي از مناطق مهــم استان و بختياري است. اردل در طول جغرافيايي پنجاه درجه و پنجاه دقيقه شرقي و عرض سي و دو درجه شمالي قرار دارد. موقعيت جغرافيايي خاص آن از جمله كوههاي سر به فلك كشيده، درهها و تنگههاي عمـــيق، عبور و تلاقي دو جاده اصلي و تاريخي يعني جـاده باستاني دسپـارت (شوشـتر، ايذه، اصفهان) كه با عبـور شاخه اصلي (غربي) ازمسير دوپلان (گورميــزه) اردل - بهشـتآباد، وجود کـارونســـراهاي شليـل (ميانکـوه) و خــان اوي (تنــگه درکش ورکش) و همچنين ايلراه (شوشتر، بازفت، اردل - چغاخور) از آن ميباشد. وجود پلهـاي تاريخـي دوپلان، پل ملك و بهشتآباد موجب گرديد که اين راهها به اردل متـصل و در عين حال با تنگهها و ايلراههاي مختلف منـاطق ديگـر ارتبـاط داشـته باشنـد. كه اين عـوامل باعث گـرديد تا شهرستـان اردل (پشتکـوه بختـياري) از ديرباز به عنـــوان محل تلاقي اين دو راه اصلي ازاهميت خاصي برخوردار باشد.
جشن عيد نوروز نوروز عيد باستاني ملت ايران است. هرساله اولين روز بهار را جشن ميگيرند نوروز ريشه در تاريخ ايران دارد. همچنين قبل از فرارسيدن عيد، زنان به پختن سمنو ميپردازند. شب قبل از عيد نزد اهالي شب عيد علفه نام دارد مردم نيز اين روز را جشن ميگيرند. چند ساعت نزديک تحويل سال سفره هفت سين چيده ميشود و روي آن هفت چيز که اول آنها سين ميباشد مانند سمنو، سيب، سبزه، سنجد، سرکه، سماق و سير چيده ميشود. و همه خانوادهها قبل از تحويل سال دور سفره جمع ميشوند و منتظر سال جديد ميمانند و بعد از آغاز سال، سال جديد را به همديگر تبريک ميگويند. بعد از تحويل سال مردم براي ديد و بازديد به خانه همديگر ميروند و کوچکترها به ديدن بزرگترها ميروند و با نقل و شيريني از يکديگر پذيرايي ميکنند و بزرگترها به بچههاي کوچک عيدي ميدهند که اين عيدي پول ميباشد و بچهها در روزهاي اول سال جديد بسيار خوشحال ميباشند و در پي جمعآوري عيديهاي خود ميباشند و شايد بتوان گفت از جمله دلایلي که عيد نوروز هيچگاه از ذهن ايرانيان پاک نشده اين است که سراسر روزهاي عيد نوروز عيدي گرفتن، سرزدن به آشنايان، خوردن شيريني و آجيل و .. ميباشد.
لباس محلي زنان لباس امروزي زنان اگر چه با گذشته کاملاً متفاوت است اما هنوز علاقهمند به پوشش محلي و بختياري خود هستند و در جشنها و مراسم عروسي از آن استفاده ميکنند که بسيار هم زيبا و گرانقيمت ميباشد و از پارچههاي خوشرنگ و از جنس مخمل و پارچههاي حرير و پولک دار براي دوخت آنها استفاده ميشود.
يکدست لباس محلي شامل لچک، پيراهن، مينا، تنبون (شلوار) و جليقه که توسط زنان خياط لباس محلي دوخته ميشود. لچک: پارچه مخمل مرغوب به طول ۳۰ سانتيمتر و عرض ۲۰ سانتيمتر که روي آن را با پولک، منجوق و الماس نما به صورت اشکال هندسي ميدوزند و ۳۰ تا ۴۰ سکه اشرفي گوشه دار به لبه آن ميدوزند.
مينا: ۴ متر پارچه ظريف از جنس تور يا حرير ميباشد روي سر و لچک قرار داده به صورتي که زيبايي لچک گرفته نشود و از پشت سر تا پشت پا ميرسد.
پيراهن: از سه متر پارچه دوخته ميشود و به صورت چاکدار است.
تنبون (شلوار): عبارت است از هفت متر پارچه که آن را به شکل چيندار دوخته و بالاي آن يک راه کش دوخته ميشود که به صورت خيلي زيبا و پر چين است.
جليقه: گاهي از جنس تنبون يا پيراهن ميدوزند و يا آماده تهيه ميکنند. لباس بختياري يکي از زيباترين لباسهاي سنتي در جهان ميباشد.
لباس محلي مردان لباس محلي مردان که امروزه در بيشتر جشنهاي عروسي آن را ميپوشند بسيار زيبا است. کلاه نمدي، شلوار دبيت و چوقا لباس محلي مردان را تشکيل ميدهد.
کلاه نمدي: از جنس نمد ماليده شده و سياه رنگ ميباشد که به آن کلاه خسروي گويند و آن را به خسرو پرويز نسبت ميدهند.
شلوار دبيت: از جنس پارچه سنگين به رنگ مشکي به اندازه ۲ متر و نيم و بالاي آن سه راه کش دارد و در پايين آن به نام در پا ۴ رشته دوخته ميشود و بسيار گشاد است.
چوقا: لباسي است پالتومانند که تا زير زانو را ميپوشاند و بدون آستين است از جنس پشم گوسفند که توسط زنان عشاير بافته مي شود و به راه راه و بسيار ظريف ميباشد.
بازيهاي محلي بازيهاي محلي زيادي توسط کودکان و نوجوانان و حتي بزرگسالان در زمانهاي گذشته دراردل انجام ميشده ولي امروزه بسياري از اين بازيها بدست فراموشي سپرده شده است و برخي هنوز ماندگاري خود را حفظ کردهاند از جمله:
الختر: نوعي بازي است که بازيکن يک پاي خود را با دست گرفته و با پاي ديگر به عقب و جلو ميرود و بازيکن ديگري از طرف مقابل به همين نحو عمل کرده به طوريکه به همديگر برسند و همديگر را هل داده تا يکي به زمين بخورد و ديگري پيروز ميشود.
جهنمي، هارهارونکي، تير و کمان بازي و يک غل و دو غل، چوگان (گو چو) از ديگر بازيهاي محلي ميباشند.
غذاهاي محلي بعضي از غذاهاي محلي اردل در هيچ جاي دنيا يافت نميشوند.
آب ترشي: آرد و پياز را با هم سرخ ميکنند و ترشي انار را با مقداري آب و چند برگ زردآلو به آن اضافه ميکنند و بعد از چند دقيقه جوش زدن آماده خوردن ميشود.
شولوا: برنجي که با دوغ ميپزند.
گمنه: گندم را آسياب کرده و آن را به صورت دمپخت ميپزند.
برشتوک: آرد را با روغن حيواني سرخ کرده و مقداري شکر به آن اضافه و از روي اجاق برداشته و مقداري ادويه به آن اضافه ميکنند.
آش کاردين: کادرين گياهي است که در اکثر کوههاي بختياري و اطراف اردل ميرويد آن را چيده و خشک ميکنند و به صورت آش سبزي ميپزند.
کاچي: آرد را سرخ کرده و مقداري آب جوش روي آن ريخته و چند قاشق شکر به آن اضافه ميکنند و بعد از ۲ الي ۳ دقيقه از روي اجاق بر ميدارند.
آش کشک: کشک را ساييده برنجها را با مقداري آب روي اجاق گذاشته ود وغ کشک را به آن اضافه ميکنند.
انتهاي پيام1026ج /۵۷۰ه