به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از
پايگاه خبري تحليلي کيار بيدار اين روزها يکي از مهمترين مباحثي که نقل مجالس است مساله بسيار مهم، اساسي و حياتي اقتصاد مقاومتي است اما برخي واقعيتهاي موجود در روستاها باعث شده است اين مساله مهم در حاشيه قرار گيرد يا کمتر بدان توجه شود.
در گذشته منازل روستايي نه تنها محل اسکان و زندگي خانوادهها بود که محلي براي امور اقتصادي هم تلقي ميشدند تا اينکه اجراي برخي سياستهاي نابجا و حتي غلط در گذشته باعث شد منازل روستايي شبيه خانههاي شهري شوند و رونق کسب و کار روستايي از بين برود.
يکي از مهمترين منابع کسب درآمد و گذران امور اقتصادي خانوادهها در روستاها نگهداري از دام و طيور در کنار محل زندگي بود که باعث ميشد خانوادههاي روستايي علاوه بر دسترسي به مواد غذايي سالم و تازه و کامل و عدم وابستگي به مراکز توليد مواد غذايي صنعتي با فروش محصولات توليدي خود درآمدي حداقلي را نيز کسب کنند اما تغييرات ايجاد شده در روستاها همه اين موارد را نابود کرده است.
در ادامه به برخي از مهمترين عواملي که باعث شد روستاها چهرهاي شهري به خود گيرند اشاره ميکنيم:
۱
- غالب شدن تفکر شهر و شهرنشيني در روستاها:زندگيهاي به ظاهر تميز و زيبا اما ماشيني و پر از دغدغه شهريها که همواره در رسانهها به صورت غيرواقعي به نمايش گذاشته ميشود باعث شد نوعي از خود بيگانگي فرهنگي در روستاها ايجاد شود تا اينکه روستائيان به سمت و سوئي بروند که سبک زندگي آرام و زيباي خود را فراموش کرده و به زندگي شهري روي آورند.
در اين نوع زندگي اساس معيشت بر فعاليتهاي خدماتي همچون کارمندي... قرار گرفته و به سبک زندگي روستايي که اساسا بر پايه کشاورزي و دامداري بنا شده است چندان توجهي نميشود.
۲- تخريب خانههاي قديمي روستايي:در سالهاي گذشته خانههاي قديمي روستايي به بهانههاي مختلف اعم از مقاومسازي و... تخريب شد و به جاي خانههايي که هم فضاي زندگي براي انسانها و هم محل زندگي براي حيوانات اهلي را فراهم ميکرد خانههايي ساخته شد که در واقع امکانات خانههاي قديمي را نداشت.
خانههاي قديمي در روستاها داراي حياطهاي وسيع و برخوردار از انبار ذخيره مواد غذايي حيوانات اهلي و محلي براي نگهداري حيوانات خانگي اعم از الاغ، گاو، گوسفند، اسب،مرغ، غاز، اردک و... بودند که علاوهبر تامين فضاي زندگي براي افراد خانوار امکان فعاليتهاي اقتصادي نيز براي آنان فراهم ميشد اما با تبديل خانههاي قديمي روستايي به خانههاي ساخته شده به سبک و نقشه شهري در روستاها به يکباره همه چيز تغيير کرد و روستاها عليرغم جمعيت و فرهنگ و ...خود به شهرهاي کوچک با امکانات روستايي بدل شدند.
۳- بهانهجوييهاي متعدد بهداشتي:سالها پيش در گوشه و کنار روستاها شاهد انباشته شدن فضولات حيواني بوديم که حاکي از آن بود که در اين محل اهالي در حال نگهداري از حيوانات اهلي هستند.
با گذشت زمان و قوت گرفتن مواردي که پيش از اين در خصوص آنها بحث شد روستاها تقريبا ظاهري تميز و آراسته به خود گرفتند به طوري که با وجود خيابانهاي عريض و آسفالت و جوي و جداول سيماني و خانههاي شيک و نماکاري شده و مغازههاي پر از کالاهاي رنگارنگ روستاها رنگ و بوي شهر پيدا کردند و در اين ميانه اين تغييرات عمده و شگرف به زيان کساني بود که ميخواستند کماکان زندگي روستايي در روستاها ادامه دهند.
کساني که به زندگي روستايي وفادار ماندند جداي از مشکلاتي که در زندگي شخصي و نگهداري از احشام و... دارند بايد مشکل جديدي را هم به سبد مشکلات خود اضافه کنند و آن محل دفع کودهاي حيواني است که از سويي باعث برهم خوردن ظاهر شهري روستاها ميگردد و از طرف ديگر نارضايتي همسايگان و اهالي را موجب ميشود که همين امر منجربه شکايات متعدد مردم به مراکز بهداشتي ميشود.
اخطارنامههاي متعدد از سوي خانههاي بهداشت و گاه احضاريههاي دادگستري و حتي محکوميت و جريمه دامداران ديگر مسالهايست که علاقمندان به فعاليتهاي دامداري در روستاها بايد آن را تحمل کنند و در اين شرايط است که اغلب دامداران ترجيح ميدهند عطاي دامداري را به لقايش ببخشند و به قول امروزيها با فروش دامهايشان خوشنشين شوند.
۴- عدم تناسب هزينه و درآمد:دامداري شغلي است که در هر مرحلهاي نياز به پول و رمايه دارد و بسته به نوع دام يا طيور تحت نگهداري اين سرمايه متفاوت است.
با توجه به نياز اين شغل به سرمايه اما مساله مهمتر درآمد حاصل از اين سرمايهگذاي است که جوابگوي بسياري از هزينهها همچون آمادهسازي مکان نگهداري دام يا طيور، هزينه خوراک، هزينه بهداشت و درمان، تلفات و... نيت که خود باعث شده است انگيزههاي دامداران در ادامه اين شغل کمرنگ شود يا در پاره موارد از بين برود.
۵- عدم وجود مجتمعهاي دامداري در اطراف روستاها:اگرچه روستا ها در مسير توسعه قرار گرفتهاند و با چهرهاي شهري در مسيرياند که شايد جايي براي فعاليتهاي توليدي سنتي همچون دامداري در آنها نباشد اما نميتوان اين شغل شريف و حياتي را ناديده گرفت و دت بر روي دست گذاشت و نابودياش را به نظاره نشست.
اغلب دامداران جز عدهاي معدود از آنها متاسفانه از اقشار محروم جامعه هستند و قدرت اين را ندارند تا در خارج از روستاها با احداث دامداريهاي مجهز و داراي توجيه اقتصادي شغل و فعاليت خود را ادامه دهند اما آيا نميتوان با تشکيل شرکتهاي تعاوني از آنان حمايت کرد و در صدد احداث مجتمع هاي دامداري در خارج از روستاها برآمد به گونهاي که نه توليدات حاصل از اين شغل تحتالشعاع قرار گيرد و نه شاغلان اين شغل دست از کار خود بکشند و بيکار شوند؟
در اين راستا دولت ميتواند با تسهيل امر احداث مجتمعهاي دامداري گامي بلند در حمايت از دامداري و امر توليد مواد غذايي بردارد تا ضمن ايجاد اشتغال کمک شاياني در راستاي تامين مواد غذايي سالم و مطمئن براي اهالي روستاها بردارد.
گزارش: مهدي بهزادي تشنيزي
انتهای پیام/1026ج