به گزارش
جهانبین نیوز میلاد با برکت حضرت محمد صلى الله علیه وآله وسلم ، یادکرد پرداختن به رخدادى بنیادین یعنى وحدت میان مسلمانان جهان است.
وحدت درون دینى میان فرقههاى گوناگون اسلامى بویژه برادران اهل تسنّن و تشیّع، بایستهاى است گریزناپذیر که سالگشت ولادت پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم الهام بخش آن است.
این بدان روست که وجود پیامبر و شخصیت والاى آن مقتدا نقطه اتّصال همه آبرفتهاى اندیشهاى است و هر فرقه و مذهبى گم گشت خود را در او مىیابد و پهناى سینه او را جایگاهى آرام براى کاستن از تلاطم موج فتنه مىیابد.
پیمانه جان هر مسلمان واقعى لبریز است از عشق و شیدایى به پیامبر و صد البته این مهر دو سو دارد؛ چه؛ قلب اقیانوسگونه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم نیز از عشق امت و دلدادگى به ایشان هماره لبریز بوده است. اینگونه شیدایى بین مرید و مراد و رهبر و امّت را در کدام دین و آیین مىتوان سراغ گرفت؟
همین یکسویى نسبت به عشق به پیامبر صلىالله علیه وآله وسلم در میان تمام فرقه ها و دسته هاى اسلامى نقطهاى است بس ارجمند و گرانسنگ که مىباید بر آن تأکید داشت و با تکیه بر آن، پرچم اخوت را برافراشت. پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم از روز نخست پیام آور وحدت و یکپارچگى بوده است، چه آن روز که در آغاز هجرت به مدینه، دشمنى دیرینه بین اوس و خزرج را به برادرى و همدلى کامل مبدّل ساخت، چه آن هنگام که در واپسین لحظات عمر شریف خود با پافشارى بر یکپارچگى چشم از جهان فرو بست و چه با ودیعت نهادن کتاب و عترت براى مقابله با پراکندگى، چاره اندیشید.
وحدت خواهى قرآن ـ یادگار جاوید پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ـ و هشدار نسبت به عواقب پراکندگى براى هر مسلمان، بهترین رهنمود است. قرآن کریم سه اثر زیانبار را براى پراکندگى یاد کرده است:(۱)
۱. فروپاشى درونى و هرز رفتن توانها
۲. کاستى هیمنه در برابر دشمنان دین
۳. فراهم آمدن زمینه سیطره طاغوت بر دینباوران
از پافشارى قرآن بر وحدت و هشدار نسبت به پراکندگى مىتوان دریافت که مسلمانان از کدامسو آسیب جدّى خواهند دید و در دامن چه خطرى خواهند غلطید.(۲)
قرآن به مسلمانان اعلام داشته است که بهسبب برخوردارى از آیین حق مدارى و ظلم ستیزى و نیز دعوى خاتمیت، هماره با دشمنان پیدا و پنهان روبرو خواهند بود؛ دشمنانى که جز نیستى و نابودى ایشان را در دل نمىپرورانند. شاهد این مدّعا در سدههاى اخیر، دست هاى تفرقه افکنانه دشمنان دین است که پس از جنگ جهانى اول و با دسیسه فروپاشى امپراطورى عثمانى به قطعه قطعه کردن کشورهاى اسلامى پرداختند و کمابیش در تمام مرزها نقطه چالش برجاى نهادند و از برساختن فرقههاى مذهبى افراطى و تقویت بنیه آنها از هیچ کوششى دریغ نکردند. در مقابل چنین دشمنانى جز وحدت و یکدلى نشاید.
امروز مسلمانان با دو حقیقت تلخ که هر دو نتیجه اختلاف است، روبرو هستند:
۱. عقب ماندن از کاروان تمدّن و دانش بشرى. این در حالى است که تمدّن اسلامى قرنها کاروانسالار تمدن و دانش بشرى بوده و به اذعانِ دوست و دشمن، هیچ آیینى همچون اسلام بر علم و دانش تأکید نکرده است. منوّر الفکرهاى دیروز مشروطیت و روشنفکرمآبان امروز این عقب ماندگى را ثمره دین مدارى ندانند و درباره جدایى دین از علم بیهوده سخن سرایى نکنند که به جنگ با حقیقت نتوان رفت و راه، بیراهه نتوان پیمود.
______________________________
۱. انفال/ ۴۶؛ قصص/ ۴.
۲. سیدمحمدحسین طباطبایى، المیزان، ج۳، ص۳۷۴.
( ۴ )
۲. دستاندازى آشکار و پنهان قدرتهاى جهانى در امور داخلى ملتهاى مسلمان. امروزه جهان اسلام بیش از هر چیز از چکمه هاى بیگانه در سرزمین خود و دخالت مستقیم و غیر مستقیم قدرتهاى باطل کیش در مصالح ملى اسلامى رنج مىبرد. در این بین آنچه از همه تلختر است حضور دولت غاصب و ستم پیشه اسرائیل در قلب جهان اسلام و تهاجم بىحدّ و مرز او به سایر سرزمینهاى اسلامى مىباشد. این در حالى است که شعار «لن یجعل الله للکافرین على الموءمنین سبیلاً»(۱) روحى سرشار از عزّت و سربلندى مىآفریند و در دل هر مسلمانِ آزادهاى طوفانى از بیگانهستیزى را برمىآشوبد.
چه باید کرد؟ بى شک براى دستیابى به یکپارچگى که قرآن بدان فرامىخواند، یک کار درونى و یک تلاش برونى ضرورى است.
از یکسو، مسلمانان مى باید بر نکات مشترک تأکید کنند و چالشهاى اندکِ مانده را کاهش دهند. براستى اگر واقعنگر باشیم درخواهیم یافت که چالشها در قیاس با پهن دشتهاى مشترک بسیار اندک است. مسلمانان در اصل یگانگى خداوند و رسالت پیامبران و بعثت پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم و نیز باورداشت حیات پس از مرگ، اتفاق نظر دارند. در فروع دین نیز افق ها بسیار به هم نزدیک است.
از سوى دیگر، در بخش برونى مىباید با ظرافت اندیشى و مآلباورىِ خود تمام طرحهاى تفرقهافکنانه دشمنان اسلام را در تشدید منازعات مذهبى و آفریدن دسته هاى نوپا نقش بر آب سازند.
انقلاب اسلامى و وحدت به رغم فرقهاى خواندن نهضت اسلامى توسط قدرتهاى دین ستیز و تلاش براى صف بندى میان نهضت شیعى با سایر نهضتها، انقلاب اسلامى با روشن بینى تمام کوشش بایسته خود را به کار گرفت تا نغمه هاى شوم تفرقه را خاموش سازد. معمار انقلاب از همان ابتدا بنیاد وحدت را بنا نهاد. امام راحل قدس سره براستى فرانگر و دوراندیش بود و بنیکى از دسیسه هاى تفرقه افکنانه و زیانهاى پراکندگى آگاهى داشت. از این رو در آغاز گلگشت پیروزى نهضت اسلامى گامهاى بلندى در این راه برداشت. این اقدامات را در چند محور اساسى مى توان خلاصه کرد:
۱. فراخوانى مستمر و همه جانبه مسلمانان جهان به همبستگى و هشدار نسبت به عواقب پراکندگى.
امام راحل قدس سره یکى از برنامههاى نهضت اسلامى را ایجاد وحدت میان ملتهاى مسلمان اعلام داشته است:
«برنامه ما وحدت کلمه مسلمین و اتّحاد ممالک اسلامى است در مقابل دول استعمارطلب.»(۱)
ایشان آسیبناپذیرى مسلمانان را به عنوان میوه شیرین همبستگى دانسته، مى فرماید:
«اگر همه مومنین در قطرهاى اسلامى، در تمام کشورهاى اسلامى، همین یک دستور خدا را ـ که بینشان عقد اخوت برقرار کرده است ـ عمل کنند، دیگر قابل آسیب نیستند.»(۲)
امام قدس سره در وصیتنامه بلند خود با سوز و گدازى تمام، ملت ایران و مسلمانان جهان را مخاطب ساخته، مى نویسد:
«امروز و در آتیه آنچه براى ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آنرا در نظر گیرند، خنثىکردن تبلیغات تفرقه افکن، خانه برانداز است.»(۳)
۲. فراهم آوردن فضایى آکنده از مهر و عطوفت برادرانه بین شیعه و سنى در سرتاسر میهن اسلامى و تأکید بر اجراى بندهاى مربوط به اقلیتهاى دینى در قانون اساسى.
۳. اعلام هفته وحدت از دوازدهم تا هفدهم ربیع الاوّل که ضمن مراعات دیدگاه نسبت به تاریخ ولادت پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم به استوارترین دستاویز یکپارچگى و وحدت یعنى شخصیت رسول اکرم تأکید دارد.
۴. جهتگیرى سیاست خارجى براساس دفاع از منافع ملّى، مذهبى کشورهاى اسلامى که نمودهاى بارز آن حمایت از مسلمانان در فلسطین، لبنان، افغانستان و بوسنى هرزگوین مىباشد. ملت و دولت اسلامى در پارهاى از موارد جهت حمایت همه جانبه از ملتهاى اسلامى بهاى بس سنگینى را پرداخته است.
۵. تلاش عینى و عملى در جهت شناسایى هرچه بیشتر مشترکات و راهکارهاى همدلى که در این باره مى توان از تشکیل و تلاشهاى مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیة یاد کرد.
با همه بیدارى که امروزه در میان مسلمانان به چشم مى خورد و نیز کوششهاى انجام شده، تا دستیابى به وحدت مطلوب، هنوز راهى دراز در پیش است. از جمله اسباب به سامان نرسیدن وحدت، حکومتهاى ناصالحى است که زمام امور مسلمانان را در دست داشته و براى حفظ منافع قدرتهاى خارجى و تثبیت موقعیت ناپایدار خود در پارهاى از موارد به تفرقه افکنى دامن مى زنند. بى تردید اگر این مزاحمانِ وحدت از راه کنار روند، مسلمانان به چنان بالندگى رسیده اندکه با شعار «انّما الموءمنون اخوة»(۱)و دست در دست هم به عمران و آبادانى دنیا و عقباى خود بکوشند. فرقه هاى افراطى که بیشتر آنها از پیشینهاى کمتر از یک سده برخوردارند، دومین سبب اساسى در دست نیافتن به وحدت واقعى و اسلامى است.
بدینسان آنچه براى مسلمانان بایسته است، جداکردن صف خود از دسته بندیهاى افراطى است که خوشبختانه باری کاندیشان هر دو طیف به این امر واقفند. امید آنکه با دستیابى به یکپارچگى، سیماى روشن جامعه جهانى اسلامى را نظارهگر باشیم.
انشاء الله
* * *
______________________________
۱. حجرات/ ۹.
نویسنده علی نصیری