9 دی 88 روز تثبیت ولایت مستمر « علی »(ع) بود و روز « نه » گفتن به دشمنان سیدعلی ! ما در کشوری زندگی میکنیم که به لطف الهی ، سایه پر مهر ولایت بر آن حاکم است و ولایت به مثابه خیمهای است که تمام امت زیر این خیمه جا گرفتهاند .
چهار سال از زمان فتنه ای گذشت که آمریکا و انگلیس برای موفق شدن آن خواب های زیادی دیده بودند . فتنه ای که اسرائیل هم آماده شده بود تا برای پیروزی در این فتنه جشن بگیرد . اما عاشورای ۸۸ و بالتبع آن " نهم دی" پایانی بود بر هر آنچه که غرب در خیال خود برای ایران میپروراند .
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ و َلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّی ُقَاتِلُوكُمْ فِيه فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ َکذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ. سوره بقره ( ۱۹۱ ) و هر كجا بر ايشان دست يافتيد آنان را بكشيد ، و همان گونه كه شما را بيرون راندند ، آنان را بيرون برانيد ، [ چرا كه ] فتنه از قتل بدتر است ، [ با اين همه] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد ، مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند ، پس اگر با شما جنگيدند ، آنان را بكشيد ، كه كيفر كافران چنين است . روز نهم دىِ امسال هم از همين قبيل است . نهم دى با دهم دى فرقى ندارد ؛ اين مردمند كه ناگهان با يك حركت - كه آن حركت برخاسته از همان عواملى است كه نوزدهم دىِ قم را تشكيل داد ؛ يعنى برخاسته از بصيرت است ، از دشمنشناسى است ، از وقتشناسى است ، از حضور در عرصهى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمايز ميكنند . كه روز نهم دىِ امسال هم در تاريخ ماند ؛ اين هم يك روز متمايزى شد . شايد به يك معنا بشود گفت كه در شرائط كنونى - كه شرائط غبارآلودگىِ فضاست - اين حركت مردم اهميت مضاعفى داشت ؛ كار بزرگى بود . هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند ، دست خداى متعال را ، دست قدرت را ، روح ولايت را ، روح حسين بن على (عليه السّلام) را مىبيند . اين كارها كارهائى نيست كه با ارادهى امثال ما انجام بگيرد ؛ اين كار خداست ، اين دست قدرت الهى است ؛ همان طور كه امام (ره) در يك موقعيت حساسى فرمودند: « من در تمام اين مدت ، دست قدرت الهى را در پشت اين قضايا ديدم » درست ديد آن مرد نافذِ بابصيرت ، آن مرد خدا امام خامنه ای " مدظله العالی " – ۱۹ دی ۸۸ دارد کم کم می شود ۴ سال ... چهار سال از زمان فتنه ای گذشت که آمریکا و انگلیس برای موفق شدن آن خواب های زیادی دیده بودند . فتنه ای که اسرائیل هم آماده شده بود تا برای پیروزی در این فتنه جشن بگیرد . اما عاشورای ۸۸ و بالتبع آن " نهم دی" پایانی بود بر هر آنچه که غرب در خیال خود برای ایران میپروراند . اگر بخواهیم " نهم دی"ماه را بررسی کنیم ، باید اعتراف کنیم که این حرکت در عین حال هم حرکتی کاملاً سیاسی است و هم حرکتی کاملاً مذهبی ! اما اصل مطلب چه بود و فتنه گران چه می خواستند ؟! چه چیزی در خیال ایشان نهفته بود که در آن وضعیت و در روزی که همه عزادار حسین ( ع ) و اهل بیتش می باشند و در سوگ آن امام شهید از جفای روزگار ؛ این چنین بی شرمانه فضای غبار آلودی ایجاد نمودند و بی شک هدفی که دنبال می کردند چیزی جز سرنگونی نظام فعلی نبود و این را می توان از تمام حرکات و شعارهایشان دریافت ! و چه زیبا گفت : جمهوری اسلامی که در رأس آن ولایتفقیه نباشد ، عیناً نظام طاغوت است . ما به جمهوری اسلامی ( نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد ) اما فقط به شرط " ولایت فقیه " رأی «آری» دادیم . اگر۱۲ بهمن ۵۷ به امام خمینی با حضور تاریخی خود از فرودگاه تا بهشت زهرا « آری » گفتیم و اگر ۱۴ خرداد ۶۸ بیعت کردیم با امام خامنهای ، در ۹ دی ۸۸ « نه » گفتیم به دشمنان مشترک خمینی و خامنهای . با این همه ۹ دی ۸۸ ریشه در ۲۲ بهمن ۵۷ دارد ، همچنانکه « لا اله » ما ریشه در « الا الله » دارد . « لا » گفتن ما به ابلیس ، به « نعم » گفتن ما به خدا باز می گردد . پس نه فقط نماز بیولایت بینمازی است که نماز بیبرائت هم بینمازی است که حب علی بی بغض معاویه فایده ندارد ! ۹ دی ۸۸ روز تثبیت ولایت مستمر « علی » بود و روز « نه » گفتن به دشمنان سیدعلی ! ما در کشوری زندگی میکنیم که به لطف الهی ، سایه پر مهر ولایت بر آن حاکم است و ولایت به مثابه خیمهای است که تمام امت زیر این خیمه جا گرفتهاند . ما در ۹ دی ماه ۸۸ مهر باطلی زدیم بر طاغوتیان زمان که همچون خونآلوده ، میکروب سیاسی و گلبولهای خاکستری صفت بودند و یکی به نعل و یکی به میخ میزدند ، اینها تصفیه شدند از خون سرخ انقلاب اسلامی . اعتقاد من بر این است که ولایت و قرآن جدایی ناپذیرند و به اعتبار این اعتقاد ، ملت ما با پیروی از ولی امر مسلمین در حقیقت به قرآن عمل میکنند . ۲۲ بهمن ۵۷ و ۹ دی ۸۸ ، ۲ روی یک سکهاند . جمع ۲۲ و ۵۷ میشود ۷۹ و جمع ۹ و ۸۸ میشود ۹۷ و مگر ۹۷ را از آن طرف بخوانی ۷۹ نمیشود ؟! « خ » و « میم » و « یا » و « نون » و « یا » در خمینی و خامنهای مشترک است . یعنی وقت مینویسیم خامنهای ، در دل خود خمینی هم دارد اما خامنهای یک « الف » یک « ها » از خمینی بیشتر دارد که روی هم میشود « آه » ... و ما در یومالله ۹ دی ۸۸ حرف حساب مان این بود: اجازه نمیدهیم " آه " حضرت ماه گره بخورد به سینه چاه . ما اگر بودیم « علی » تنها نمیماند . خامنهای برای ما با یک تفاوت اساسی خمینی دیگر است ؛ ما اجازه نمیدهیم به این یکی امام هم جام زهر بدهند که ما در ۹ دی ۸۸ قطعنامهای نپذیرفتیم . ما اینجا وصیتنامه شهدا را داریم و بر اساس همین قانون اساسی اعلام میکنیم که دوره جام زهر گذشته که تاریخ را برای « عبرت » میخوانند و نه برای « تکرار » حماسه ۹ دی ؛ نماد پشتیبانی به موقع از ولی امر مسلمین و عرض ارادتی به ایشان بود که توسط مردم خلق و برای همیشه همچون روزهای ۲۲ بهمن، ۱۷ شهریور و... ماندگار شد . ۹ دی درس عبرتی شد برای کسانی که میخواستند از بی بصیرتیها به نفع خود استفاده کرده و مردم را بر ضد ولایت فقیه تحریک کنند ، اما با " حماسه ۹ دی" برای همیشه از ذهنها حذف شدند . و اینک زمان من و توست ... مائی که سید علی مورد خطاب قرار می دهد : افسر جنگ نرم ! جان خود در ره اولاد علی می بازیم همچو مالک به عدوّان ِعلی می تازیم ای که گویی که خلایق ز ِولی خسته شدند کوری چشم تو بر سیّد علی می نازیم محمد حسین عشقی سامانی