گاه گاه دیده می شود دانشجوئی که معتقد به اصول اولیه ی اسلام و انقلاب است پس از چهار سال حضور در فضای دانشگاه از لحاظ تفکری استحاله شده و نسبت به اعتقادات و آرمانهای خود بی تفاوت شده است...
یادداشت جهانبین نیوز: یکی از راههای سنجش توفیق یا عدم توفیق یک مجموعه در راه رسیدن به هدف خود شناخت راه و موقعیت خود است علاوه بر این در راه رسیدن به هدف خود نیاز به محکی برای سنجش عملکرد مجموعه وجود دارد تا نسبت خود را با آرمانهای آن مجموعه بسنجند . یکی از سوالاتی که باید از جامعه دانشگاهیان پرسید نسبت اهداف جامعه ی علمی کشور با آرمانهای نظام است که آیا دانشگاهیان توانسته اند آنچه را تاکنون از آنان انتظار می رود محقق کنند یا در رسیدن به هدف خود موفق نبوده اند؟ شاید نقشه ی راهی که رهبر انقلاب برای حرکت دانشگاه و جامعه ی علمی کشور ترسیم فرمودند، بهترین پاسخ به این سوال باشد .ایشان در بيانات خود در ديداربا اعضاى بسيجى هيئت علمى دانشگاهها در تاریخ دوم تیرماه1389 فرمودند:"خب، حالا توقعى كه ما داريم و اين توقع، توقع زيادى هم نيست، يعنى آن زمينهاى كه انسان مشاهده ميكند - اين روحيه هاى پرنشاط شما، اين دلهاى پاك و صاف، اين ذهنهاى روشن، اين جوّال بودن فكرهاى شما كه انسان در عرصههاى مختلف از نزديك شاهد است - اين اميد را و اين توقع را به انسان ميبخشد، اين است كه فرآوردهى دانشگاه جمهورى اسلامى - نه به نحو استثنا بلكه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اينكه چمرانها يك استثنا باشند. اين اميد، اميد بىجائى نيست." حالا سوالی که در اینجا مطرح است این است که تا چه حد خروجی دانشگاهها به چمرانها نزدیک بوده است؟آیا با تفکری که اکنون بر وزارت علوم حاکم شده است می توان تحقق چنین مطالبه ای را انتظار داشت. آیا کسانی که هیچ سنخیتی با تفکر چمران ندارند و یا اصلا با این تفکر بیگانه اند می توانند امثال چمران هارا تحویل جامعه دهند؟ چگونه با وجود اندیشه ای که صرفا دنبال پیگیری مطالبات جریان سیاسی خود است و در این راه از قلع و قمع کردن نیروهای انقلابی و کار آمد هم دریغ نمی کنند باید انتظار چنین مطالبه ای را داشت . اگر وزارت علوم، فناوری و تحقیقات که عالیترین جایگاه تصمیم گیری برای جامعه ی دانشگاهیان است و روح حاکم بر دانشگاهها از این وزارت خانه بر می آید دچار سیاست زدگی و سیاست بازی شود چه انتظاری از دانشگاهها می رود که دچار این آفات نشوند. چگونه از استادی که خود را دربرابر جامعه ی علمی پاسخگو نمیداند و گاهی، بیشتر دچار حاشیه ها است به جای متن انتظار تربیت امثال چمرانها می رود. استادی که بعضا حداقلهای موجود چه از لحاظ شخصیتی و چه از لحاظ علمی را برای حضور در دانشگاه ندارد، چگونه استادی که آرمانهایش با آرمانهای چمران نه تنها همسو نیست که گاهی تناقض هم دارد چمران تحویل جامعه بدهد؟ علاوه بر این چگونه از دانشگاهی که مسئولین آن به کار جهادی اعتقاد ندارند می تواند فضا را برای تربیت چمران ها آماده کنند و یا آیا مسئولین فرهنگی دانشگاهها شناختی از فرهنگ لازم برای تربیت چمران گونه دارند ویا آیا اصلا دغدغه ای از طرف مسئولین برای تبدیل دانشجویان به چمران ها وجود دارد؟ گاه گاه دیده می شود دانشجوئی که معتقد به اصول اولیه ی اسلام و انقلاب است پس از چهار سال حضور در فضای دانشگاه از لحاظ تفکری استحاله شده و نسبت به اعتقادات و آرمانهای خود بی تفاوت شده است اینجاست که باید به مسئولین گفت: این است که ما از طلا گشتن به شدت پشیمان گشته ایم مرحمت فرمائید بگذارید ما همان مس باقی بمانیم. آنچه اکنون از فضای دانشگاهها بر می آید این است که در بهترین حالت دانشجو با کمترین انحراف از تفکراتی که هنگام ورود به دانشگاه داشته فارغ التحصیل شود، یعنی اکنون انتظار از مسئولین دانشگاه این است که در عوض تربیت چمران ها ،جلوی هجوم فکری و استحاله تفکرات دانشجویان را بگیرند، اینقدر دانشجو در دانشگاه درگیر حاشیه می شود که اصلا وظیفه ی اصلی و هدف خود را از حضور در دانشگاه را که درس خواندن است فراموش می کنند حاصل کلام اینکه در تحقق دانشگاهی که باید باشد و اکنون نیست همه و همه مسئولند چه مسئولی که ضعفهای مدیریتی خود را توجیه می کندو اغلب دچار کم کاری می شود، چه آن استادی که بی مطالعه و ضعیف سر کلاس حاضر می شود و چه آن دانشجوئی که خود را دست کم گرفته و در انجام وظیفه اش کوتاهی می کند باید پاسخگو باشد. انتهای پیام/ح
مطالب کلیدی:استحاله فرهنگی پیامد برهنگی فرهنگی چمران دانشگاه ایرانیان ایران جدید اصول جدیت کلاس