۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۵
کد مطلب : ۳۳۵۳۵

اولين مولف دستور زبان فارسي کشور، ميرزا حبيب دستان بني

"ميرزا حبيب دستان بني" از پيشگامان تحوّل در نثر و ترجمه فارسى است. وي خطاط، نويسنده و مترجم بزرگي در عصر خويش بود و نخستين دستور زبان فارسي را به رشته تحرير درآورد.
اولين مولف دستور زبان فارسي کشور، ميرزا حبيب دستان بني
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از  خبرنگار زنگ خبر، "ميرزا حبيب دستان بني" معروف به ميرزا حبيب اصفهاني از پيشگامان تحوّل در نثر و ترجمه فارسى است. وي خطاط، نويسنده و مترجم بزرگي در عصر خويش بود و نخستين دستورزبان فارسي را به رشته تحرير درآورد. ترجمه كتاب‌هاى "حاجى باباى اصفهانى"، "ژيل بلاس" و "مردم‌گريز" به قلم او، در زمره ‏شاهكارهاى نثر فارسى معاصر است.

او در عين حال شاعر (متخلّص به دستان)، اديب، از پيشگامان تأليف نخستين دستورهاى زبان ‏فارسى و از دگرانديشان تبعيدى عصر قاجار بود. به لحاظ انتسابش به قريه بِنْ (از توابع فعلى استان چهارمحال و بختيارى) از سوى برخى افراد محلى "ميرزا حبيب بنى" و "ميرزا حبيب دستان بنى" ناميده شده است كه البته ضبط نام وى به اين شكل در متون قاجارى و بعد از آن سابقه ندارد. به سبب اقامت طولانى در استانبول، نزد ترك‌ها به "حبيب افندى" و "ميرزا حبيب افندى" شهرت يافته و در دانشنامه‏ هاى‏ترك، دو مقاله درباره او زير دو نام اخير چاپ شده است.

زندگي نامه

"ميرزا حبيب دستان بني" معروف به "ميرزا حبيب اصفهاني" در سال ۱۲۵۰ ه.ق در خانواده اي روستايي در قريه بِن از توابع استان چهارمحال و بختياري به دنيا آمد. دوران طفوليت در نزد پدر به كسب علم و معرفت پرداخت و تحصيلات مقدماتى را در زادگاهش به پايان برد. پدر ايشان مفاتيح‌نويس بوده است و خود ايشان نيز مفتاح الفلاح را حاشيه‌نويسي مي‌كند و شرح و بسط مي‌دهد. بعد از افاضه از پدر در سن ۱۰ سالگي عازم اصفهان شده و در مدرسه جده به تحصيل علوم عربي و تکميل قواعد ادبي پرداخت. در ۱۲ سالگي حافظ کل قرآن شد و فن عروض و قافيه را به خوبي فراگرفته و در شاعري و سخنوري سرآمد اقران گرديد. در ۲۵ سالگي به تهران عزيمت و در مدرسه دارالفنون به تحصيل علوم جديد پرداخت. سپس به بغداد رفت و مدت چهار سال به تحصيل ادبيات و فقه واصول پرداخت.

‏ ميراز حبيب اصفهانى پس از بازگشت به تهران با روشنفكران و بويژه با ميرزا ملكم خان ناظم الدوله حشر و نشر داشته و قدر مسلّم آنكه‏ وي در سلك دگرانديشان زمان خود بود و حكومت وقت در جريان ديدگاه‌هاى انتقادى آنان قرار داشت و فعاليت‌هاي‌شان را زيرنظر گرفته بود.

بهرحال ميرزا حبيب با آن علم و درايت، نه‌تنها مورد توجه قرار نگرفت، مورد بي‌مهري سپهسالار (محمدخان صدر اعظم ناصرالدين شاه) قرار مي‌گيرد که كتابچه‌‏اى (هجويه‌اي غرا باعنوان "اير نامه") در مذمت و بر ضد چنين فرد بي‌لياقت، جاهل، عامى و ضددانش مي‌سرايد، وى را در آن سخت هجو كرده و از او به صراحت انتقاد مي‌كند که به اتهام نوشتن اين كتابچه تحت تعقيب قرار گرفت و در ۱۲۸۳ ق از ايران نفى بلد گرديده و وارد ترکيته (خاك عثمانى) شده و خوشبختانه مورد توجه اداره معارف تركيه قرار مي‌گيرد و چند سالي در آنجا مشغول به كار شده و كتاب‌هاي خود را تاليف و چاپ مي‌كند.

اما در آنجا نيز حسودان بي‌كار نمي‌نشينند و شروع به توطئه مي‌كنند و باعث آزار و اذيت ايشان مي‌شوند.

ميرزا حبيب بازمانده عمر خود را (حدود ۳۰ سال) در استانبول گذرانيد و از راه خدمت در وزارت معارف عثمانى، تدريس در معلم‏خانه ايرانيان و مراكز ديگر گذران كرد.

ميرزا حبيب در استانبول دوبار ازدواج كرد و يكى از همسرانش چركس بود. از اين دو زن صاحب سه پسر به نام‌هاى كمال، جمال و جلال شد. به يكى از پسران وى اشاره مى‏‌كنند كه نه‌تنها آثار پدر را نمى‌‏شناخته، بلكه زبان فارسى هم نمى‌‏دانسته است.

زندگى ميرزا حبيب در استانبول با فراز و فرود همراه بوده و حتى يك بار نيز وى مغضوب ‏مقامات عثمانى قرار گرفته و مدتى كار خود را از دست داده است.

برخى اشارات هم از اين حكايت ‏مى‏‌كند كه در اواخر عمر و با مقامات سياسى سفارت ايران در باب عالى نشست و برخاست داشته‏ و روزنامه اختر كه ميرزا حبيب هم با آن همكارى داشته، ظاهراً وسيله مناسبى براى جلب و جذب مخالفان سياسى ايران در عثمانى بوده است.

عثمانى در آن زمان نهضت تنظيمات را از سر گذرانده بود و شهر استانبول‏ از فعال‏‌ترين شهرهاى اسلامى قرن نوزدهم در اخذ تمدّن اروپايى و نهادهاى مدنى و از مهم‌ترين مراكز تجمع ايرانيان دگرانديش، ناراضى‏ و مخالف دولت و محل انتشار جرايد مختلف بود. جرگه‏‌اى از ايرانيان روشنفكر هم در استانبول تشكيل شده‏ بود و ميرزا حبيب به آن محفل، و نيز به محافل تجدّد خواهان رفت و آمد داشت و از طريق آنها با فرهنگ و تمدن غربى آشنا مى‏‌شد.

ميرزا حبيب هم سن و سال طالبوف و حاج زين‏‌العابدين مراغ‌ه‏اى و دوست و همكار شيخ احمد روحى و ميرزا آقاخان كرمانى بود، كه همگى از پيشروان تجددّخواهى بودند. ظاهراً ميرزا آقاخان كرمانى ‏مدت دو سال در منزل ميرزا حبيب ساكن بوده و نوشته‏‌هاى او را به اصطلاح امروزى ويرايش مى‏‌كرده است.

پيوندهاى نزديك ميان اين سه تن و آثارى كه از آنان به جامانده است، گرايش‌هاى تجدّدخواهانه و اقبال آنان را به انواع ديگرى از فعاليت‌هاى ادبى و پژوهشى، كه به اهمّ آنها در ميان آثار ميرزا حبيب ‏اشاره مى‏‌شود، آشكارا نشان مى‌‏دهد.

تأثير تجددّگرايانه و چشمگير ميرزا حبيب در تحوّل نثر جديد فارسى بويژه با اين سه اثر نمايان است: "حاجى باباى اصفهانى"، "ژيل بلاس" و "مردم گريز" (گزارش مردم گريز؛ ترجمه منظوم نوشته مولير). ترجمه ‏هر سه اثر به گونه‌‏هاى مختلف ديدگاه انتقادى از وضع اجتماعی‌ـسياسى موجود را در ميان خوانندگان دامن مى‏‌زد و طبعاً حكومت‏ مستبدانه حاكم بر ايران عصر قاجار و نيز حكومت خودكامه عثمانى، كه در آن زمان تحركّات اجتماعى ناشى از جنبش "ترك‌هاى جوان" را زير قيد حكومتى قرار داده بود، نمى‌‏توانستند با ترويج اين نوع از ادبيات با ديدگاه‌هاى انتقادى آن موافق باشند.

انتساب ميرزا حبيب به ‏جنبش "ترك‌هاى جوان" مى‌‏توانست پيامدهاى پيش‌‏بينى نشده‏‌اى براى وى داشته باشد و به همين علت نام وى بر ترجمه‌‏ها ذكر نشده‏ است.

ميرزا حبيب در آستانه شصت سالگى به بيمارى سختى دچار شد و براى معالجه با آب‌هاى معدنى به بورسه رفت، اما مداوا نشد و در همان‌جا و در نهايت تنهايي و غربت در در سال ۱۳۱۱ ه.ق، جان به جان آفرين تسليم کرد و مدفون شد. البته تاريخ وفات وى را متفاوت (۱۳۱۱ ، ۱۸۹۳ و ۱۳۱۲ ق ) ذكر كرده‌‏اند.

ميرزا حبيب را مي‌توان اولين مولف دستور زبان فارسي ، قلمداد کرد کتاب دستور سخن وي در سال ۱۲۸۹ هحري قمري در استانبول به چاپ رسيد که پس از چندي به صورت کامل‌تر و خلاصه به نام "دبستان پارسي" انتشار يافت.

ميرزا حبيب به زبان‌هاي عربي، ترکي، انگليسي و فرانسه مسلط بود ديوان اشعار وي بالغ‌بر ۴۰ هزار بيت شعر است.

در گذشته نيز کساني به امر تاليف دستور زبان فارسي همت گمارده‌اند اما شيوه‌اي که ميرزا حبيب در دستور خود به کار گرفته تازگي دارد و عنوان اولين دستورزبان‌نويس را يافته به اختصار چنين است. اول اين که او نخستين بار قواعد فارسي را از عربي جدا ساخته و از دائره ترجمه و تقليد عرب پا بيرون نهاده و بالجمله براي زبان فارسي مستقلا تا آنجا که مي توانسته اصول و قواعدي مرتب نموده است.

او براي اولين بار پاره‌اي از شيوه‌هاي دستور نويسي اروپايي را در کتاب‌هاي دستور خود وارد کرده است. مثلاً براي اولين بارکلمات فارسي را به ده گونه تقسيم مي‌کند.

ميرزا حبيب کاينات و فرع فعل را به تقسيمات فرنگي افزوده و در عوض حرف تعريف را که در فارسي نبوده از آن کاسته است و بدين ترتيب شماره اجزاء کلام را که در زبان فرانسه معمولاً ۹ است، به ۱۰ افزايش داده. او متعلقات فعل را هم به جاي قيد به کار برده است.

برخي ابتکارات ميرزا حبيب دستان در دستور سخن چنين است

چهار قسم نشانه براي اسم مصدر، ذووجهين، اصطلاح ماضي مطلق، ماضي بعيد و تصريف آنها، افعال معاون، فعل مثبت ومنفي و تصريف آنها ، فروع فعل امر، حروف يازده گانه پيش از علامت مصدر، اسم جمع، اقسام اضافه و...

لازم به ذکر است؛ ميرزا حبيب دستان بني (ميرزا حبيب اصفهانى) تا سال‌هاى اخير در ايران و بطور كلّى چندان شناخته شده نبود و ارزش‌هاى ادبى و تحقيقى كار او از جنبه‏‌هاى‏ مختلف تقريباً بكلّى مغفول مانده بود. پژوهش‌هاى محمدعلى جمال‏زاده و مجتبى مينوى به اين كشف انجاميد كه حاجى باباى اصفهانى ‏و ژيل بلاس، دو شاهكار ترجمه در زبان فارسى و از نمونه‏هاى درخشان تحوّل در نثر فارسى معاصر، نمى‏توانسته به قلم كسى جز ميرزاحبيب باشد.

پژوهش در تاريخ دستور زبان فارسى و اشارات جلال الدين‏همايى در مقاله «دستور زبان فارسى» در مقدمه لغت‏نامه دهخدا (ص ۱۴۷ ـ ۱۱۰) به پيشاهنگى ميرزا حبيب در دستورنويسى گواهى‏ داد. انتشار چند مقاله از ايرج افشار درباره او، اشارات پژوهشگران ديگر در خصوص پيشگامى او در هنرهاى نمايشى و نيز زمينه‏‌هاى ديگر، مثلاً فرهنگ عامه، و سرانجام برگزارى مراسمى در بزرگداشت وى (پايان مقاله) اندك اندك به شناخت بهتر جايگاه او در ادب معاصر فارسى كمك كرده است، هرچند كه تا ديوان اشعار او و ساير نوشته‏‌هاى چاپ نشده‌‏اش انتشار نيابد و پژوهش‌هاى متعدد، جنبه‏‌هاى ناشناخته زندگى و ارزش‌هاى چندگانه آثار او را عيان‏ نسازد، نمى‌توان درباره وى با قطعیّت علمى سخن گفت.

كنگره بزرگداشت "ميرزا حبيب دستان بنى" (ميرزا حبيب اصفهانى) مرداد ماه ۱۳۷۹ در شهركرد برگزار شد و تنديسى هم از او در ميدان آزادى شهر بن قرار داده‌‏اند.

آثار ميرزا حبيب دستان بني

الف ـ تاليفات:
دستور سخن
دبستان سخن (خلاصه دستور سخن)
عجايب و غرايب ملل
تذكره خط و خطاطان به تركي.
خط و خطاطان به فارسي.
ديوان شعر
مجموعه ايرنامه
بوستان قرآن
ب ـ ترجمه:
ترجمه حاجي بابا اصفهاني (اثر جيمز موريه/در قالب قصه و داستان)
ترجمه ژيل بلاس مولير.
ترجمه نمايشنامه مردم گريز.
حاشيه نويسي و تشريح مفتاح الفلاح.
ديوان البسه (نظام الدين محمود قاري يزدي)
ديوان اطعمه و اشربه

انتهاي پيام1026ج /۵۲۰ز
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

جمعه ۶ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۱:۳۱:۴۶

27 Dec 2019