وصيت نامه شهيد:
بسمه تعالي
بار خدايا، کمکم کن تا بتوانم حتي براي يک لحظه هم که شده کوله بار سنگين گناه را از دوشم بردارم تا لااقل يک لحظه طعم شيرين معصوميت را بچشم.چرا که از همان لحظه اي که خود را شناختم پيرو نفس شيطاني بودم.اي خدا تو بخشنده اي، اي خدا تو گناهان بنده ات را مي بخشي، به بخشايش تو ايمان دارم بارالاها ما را بيامرز که ديگر زانوهايمان ياري کشيدن بار سنگين گناهانمان را ندارند.اگر مردم ما گوش شنوا داشته باشند و اگر بخواهند به وصيت شهداء عمل نمايند بهتر است که به وصيت شهيداني که بيش از ما در پيشگاه خدا آبرو دارند عمل کنند.
البته اين نوشته من را نمي توان وصيت نامه خواند چون اعترافات تلخ من از گناهانم است.واي که چه قدر مشکل است،چگونه رويمان مي شود که در روز قيامت سرمان را جلو شهداي والا مقام بلند کنيم و در چهره آنان بنگريم؟؟؟!!!
اي خدا در آن لحظه جز تو به چه کسي مي توان دل بست…
اي کساني که من را دوست داريد، به جاي گريه و زاري در شبي که من را دفن مي کنيد دو رکعت نماز برايم بخوانيد.چون اين براي من از يک عمر گريه کردن بهتر است.اميد است که به اين عمل کنيد. ديگر عرضي ندارم و از همه اشخاصي که من را مي شناسند التماس دعا دارم و اميدوارم مرا حلال کنيد.
والسلام.
نام و نام خانوادگي | سيد مهدي رفيعي | نام پدر | جلال | نام مستعار | —– |
تاريخ تولد | ۱۳۴۹ | محل تولد | شهرکرد | استان | چهار محال و بختياري |
وضعيت تحصيلي شهيد:
مقطع تحصيلي | دبيرستان | سال تحصيلي | ۱۳۶۳-۱۳۶۴ | شهر محل تحصيل | شهرکرد |
آموزشگاه | بهشتي | شهرستان | شهرکرد | استان | چهار محال و بختياري |
کارنامه ي عملياتي:
| نام عمليات | منطقه عملياتي | تاريخ عمليات | مسئوليت در عمليات |
۱ | کربلاي ۴ | اروند کنار | ۱۳۶۵/۰۷/۰۸ | کمک تيربارچي |
۲ | کربلاي۵ | شلمچه | ۱۳۶۵/۰۸/۰۷ | کمک تيربارچي |
آخرين عمليات:
نام عمليات | تاريخ شهادت | محل شهادت | تاريخ دفن شهيد | مفقود الاثر |
کربلاي ۵ | ۱۳۶۵/۱۰/۲۶ | شلمچه | —– | —– |