به گزارش
جهانبین نیوز؛ به نقل از حوزه احزاب خبرگزاری فارس، طی چند هفته گذشته و همزمان با رحلت امام خمینی، بیبیسی رسانه دولتی انگلستان در گزارشهایی مدعی وجود اسنادی مبنی بر ردوبدل شدن پیامهای محرمانه از سوی امام به کارتر و کندی دو رئیسجمهور وقت آمریکا شد. به ادعای بیبیسی در اسناد سیا آمده است که امام از کارتر خواسته «حملات لفظیاش سوءتعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت میکند.»
رهبر معظم انقلاب یک روز پسازاین ادعا در سخنرانی خود در سالروز رحلت امام ضمن تأکید بر خبیث بودن انگلستان فرمودند: «حالا هم به مناسبت سالگرد امام، دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیس علیه امام، بهاصطلاح سند منتشر میکند؛ سند منتشر میکند علیه امام بزرگوار، امام پاکیزه و مطهّر! سند را از کجا آوردهاند؟ از مدارک آمریکایی!»
ادعای بیبیسی آنقدر ناشیانه و غیرواقعی بود که هم در ایران و هم در آمریکا تکذیب شد. گری سیک عضو شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر در سایت شخصیاش دراینباره نوشت «باید گفت اینیک جنجال بزرگ بر سر موضوعی بیاهمیت یا بسیار کماهمیت است. انتشار این گزارش درباره چنین اسنادی، هیچچیز به آنچه میدانستیم، نمیافزاید.» در داخل کشور هم موسسه تنظیم و نشر آثار امام و حتی چهرهای مثل ابراهیم یزدی نیز آن را تکذیب کردند.
امام به روایت بیبیسی؛ روی دیگر سکهی امام تحریفشدهادعای «پیام محرمانه امام خمینی به رئیسجمهور آمریکا»را نباید یک اتفاق خلقالساعه دانست. حقیقت آن است که شاید اگر چهار یا پنج سال پیش چنین ادعایی توسط رسانههای معاند مطرح میشد اینقدر موردتوجه قرار نمیگرفت. آنچه این ادعا را بیشتر در کانون توجهات قرارداد، ترسیم چهرهی تحریفشده از امام در سالهای اخیر توسط جریان غربگرای داخلی برای توجیه تابوشکنی مذاکره و در گام بعد رابطه با امریکا بود. در واقع امام پیش از آنکه توسط بیبیسی متهم به فریبکاری در مبارزه با امریکا شود، توسط «جریان تحریف گر داخلی» انگ «مخالفت با شعار مرگ بر امریکا» را خورده بود.
شدت تحریف امام توسط جریانات داخلی و از زبان مسئولین رده اول و دوم نظام جمهوری اسلامی آنقدر زیاد بود که رهبر انقلاب موضوع سخنرانی 14 خرداد سال گذشته خود را به «تحریف امام» اختصاص دادند و بهشدت از تلاشها برای «ترسیم یک چهره محترم تاریخی از امام که بعد هم از میان جمعیت رفت و روزگار او تمام شد» و معرفی ایشان «بهصورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینههای سیاسی، حتّی در زمینههای فکری و فرهنگی وجود ندارد» انتقاد کردند.
بنابراین «امام پیامدهنده بهکندی و کارتر» ریشه در تلاشهای جریان غربگرای داخل در سه سال گذشته برای ترسیم چهرهای از امام که آمریکا را نه «شیطان بزرگ» و «امالفساد قرن»؛ بلکه دولتی مثل سایر دولتها میداند و معتقد است قهر و آشتی با هیچکس ابدی نیست دارد. تحریفی که نهتنها شخص امام، بلکه اصول خط امام و چارچوبهای انقلاب اسلامی را نیز تهدید میکرد و رهبر انقلاب نیز به همین دلیل «بازخوانی اصول امام» را راه مبارزه با تحریف معرفی کردند.
آمریکاستیزی، دروغ تاکتیکی انقلابیوناما بیبیسی فارسی در سلسله گزارشهایی درباره نسبت انقلابیون با امریکا هر بار بر روی موضوعی جزئی دست گذاشته و بابیان تحریفشده و ناقص یک موضوع، میکوشد با رونمایی از «تناقضهای انقلاب و انقلابیون» یک «جنجال جدید رسانهای» را کلید بزند. یک نمونه ناموفق این اقدام طرح موضوع «دستور امام برای اعدام با فرماندهان مقصر شکستهای پایان جنگ» بود. گزارشی که آنهم مثل گزارش اخیر بیبیسی درباره امام، ریشه در بیان ناقص و تحریفشدهی خاطرهای از امام و انقلاب توسط یکی از تریبونهای اصلی تحریف امام در سالهای اخیر داشت. نهایتاً سایت رهبر معظم انقلاب در گزارشی تفصیلی از تناقضها و تحریفات این ادعا رونمایی و دروغ بودن این ادعا را اثبات کرد.
به جرأت میتوان مهمترین هدف بیبیسی و ضدانقلاب از این جنجالسازیهای رسانهای را، تلاش برای القاء «تناقض حرف و عمل چهرههای اصلی انقلاب در آمریکاستیزی» را دانست. انتشار گزارشی درباره ملاقاتهای آیتالله موسوی اردبیلی با مأموران سفارت امریکا که چند روز پس از گزارش «پیامهای محرمانه امام و کارتر» منتشر شد نیز تداوم همین خط رسانهای را نشان میدهد و بعید نیست چند روز بعد در سالگرد شهادت شهید بهشتی در هفتم تیرماه نیز، صاحب جملهی «آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیتبمیر» را نیز تشنه مذاکره و ارتباط با دولتمردان آمریکایی و مأموران سفارت آمریکا معرفی کنند. نتیجهی مدنظر از این جنجالسازی و شبهه افکنیها نیز، معرفی «آمریکاستیزی جمهوری اسلامی» بهعنوان یک «دروغ تاریخی» است که بارها و بارها توسط همان انقلابیون در پشت پرده نقض شده است.
فرار روبهجلوی حجاریاناما در بین عکسالعملهای مختلف تاریخی و سیاسی به ادعای مضحک بیبیسی، سعید حجاریان ادعای عجیبی را مطرح کرده است. حجاریان در مصاحبه با ارگان رسانهای موسسه نشر و تنظیم آثار امام از سویی سعی در بیان تناقضات تاریخی این گزارش دارد و از سوی دیگر هدف از آن را، ترساندن جریانات منتقد دولت میداند. حجاریان میگوید: «آنها میخواهند بگویند روحانی هم امروز با آمریکاییها ارتباط دارد؛ بیبیسی میخواهد عدهای را در داخل ایران بترساند و آتو به دست آنها بدهد که دولت فعلی نیز از طریق امثال دکتر ظریف و... با آمریکا مرتبط است.»
این سخنان حجاریان در حالی است که تطابق 2 مسئله با یکدیگر در ابتدا باید ریشه در مشابهت آن دو باهم داشته باشد؛ بنابراین اگر تطابقی بین تلاشهای دولت برای تابوشکنی در روابط بین ایران و امریکا باشد باید ریشهاش را در اقدامات و اصرارهای نابجایی چون «مکالمه تلفنی با اوباما» دانست که مورد انتقاد صریح رهبر انقلاب قرار گرفت.
حجاریان که با توجه به عملکردش در دو دهه گذشته میتوان او را از تئوریسینهای جریان غربگرای داخلی دانست در حالی میکوشد از تلاشهای لجامگسیخته تابوشکنانه رابطه بین ایران و امریکا که منجر به هشدارهای رهبری درباره نفوذ شده فرار کند که فراموش کرده امامی که بیبیسی معرفی میکند و حجاریان در همان مصاحبه میکوشد انگارش کند، بیشترین تطبیق با امامی تحریفشده و معرفیشده توسط همین جریان غربگرای داخلی را دارد؛ بنابراین اگر قرار باشد جناحی در داخل از معرفی اینگونهی امام منتفع شود، جریان غربگرای داخلی خواهد بود چراکه ثابت خواهد شد امام نهتنها مخالف شعار مرگ بر امریکا بود، بلکه در دهه چهل نیز کوشیده بود از امریکا دلجویی کند.
انتهای پیام/1026ج