براي برطرف نمودن مشکلات فرهنگي نياز است تا در افکار تحولي بيافرينيم. تغيير و تحول هاي ذهني مي توانند مشکلات را تا حدودي مرتفع نمايند. براي مقابله با آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي نمي توانيم ابزارها و ادوات را حذف نماييم.
۰
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۱
کد مطلب : ۱۵۸۲۰
نمی توانیم با حذف ابزارها و ادوات با آسیب های اجتماعی و فرهنگی مقابله کنیم
يکي از مهم ترين آسيب هايي که امروزه استحکام خانواده هاي ايراني را مورد هجمه خود قرار داده و ارزش هاي اصيل حاکم بر آن را متزلزل نموده، ورود ابزارهاي نوين ارتباطي از جمله ماهواره بدون آمادگي لازم و بسترسازي مناسب فرهنگي در مقابله با اين رسانه است.
ايجاد تحول ذهني درمردم راه برون رفت از اين آسيب ها است. مردم دچار سردرگمي هستند بعضي در رد استفاده از ماهواره مي گويند و بعضي ديگر اين رسانه را تاييد مي کنند. بايد آگاهي بخشي در جامعه دنبال شود اگر راه هاي برخورد با اين پديده را درست تبيين و تشريح نکنيم قطعا دچار آسيب هاي فراوان خواهيم شد. امروزه ما شرايطي را در کشورمان داريم که دسترسي به تکنولوژي هاي مختلف، بيشتر و راحت تر شده است.
با وجود حس تنوع طلبي درانسان ها، معتقديم ما نمي توانيم در مقابل رسانه سد ايجاد کنيم تنها راه روشنگري است و ازطرفي هم نبايد غافل باشيم. بايد به همان اندازه اي که براي جوان در سيستم فرهنگي برنامه داريم براي زنان و مادران هم برنامه داشته باشيم.
خيلي از آسيب هاي ناشي از اين فضاها، علائم ظاهري مشخصي ندارند بنابراين براي مقابله با اين نوع آسيب ها، بايد پيش نيازهاي اجتماعي به خوبي شناخته شود تا بستر سازي مناسب صورت پذيرد.
حرکت هماهنگ تمامي نهادها، حوزه ها و بخش ها از الزامات رفع اين معضلات است زيرا براي رفع آسيب ها نبايد به يک طيفي از جامعه وابسته بود بلکه تک تک آحاد جامعه، سازمان ها، ارگان ها، نهادها بايد به صورت هماهنگ با رهبريت واحد ورود پيدا کرده و با هدف گذاري و سياست گذاري مناسب به خصوص در برنامه هاي فرهنگي که گستره زيادي دارد پيش رفت.
امروزه مفهوم پيشگيري به صورت واقعي اتفاق نيافتاده است و بعضا با تصميم گيري هاي گوناگون و شتاب زده در مورد رسانه به جايي نخواهيم رسيد.
بسترسازي و پيشگيري دو مولفه مهم در خصوص برخورد با آسيب هاي رسانه وجود دارد که اگر بتوانيم بر روي اين دو مولفه خوب کار کنيم نيمي از مشکل حل مي شود.راه حل هاي ذيل در رفع آسيب ماهواره بشرح ذيل است:
۱-آموزش مداوم در چگونگي استفاده از انواع رسانه به آحاد جامعه به انحاء مختلف توسط دستگاههاي متولي.
۲-برانگيختگي اجتماعي و ايجاد حساسيت در نحوه برخورد با پديده هاي اجتماعي. همان گونه که بسياري از مردم به دنبال نتيجه در جام جهاني هستند و با شدت دنبال مي کنند مباحث فرهنگي نيز بايد به شدت دنبال شود و ايجاد اين برانگيختگي اجتماعي مي تواند هم افزايي لازم را در برطرف کردن مشکلات پيش رو دو چندان نمايد.
۳-عدم تصميم گيري عجولانه و شتاب زده با مباحث اجتماعي و فرهنگي و بالاخص چگونگي اجرا. مباحث اجتماعي ابعاد متفاوتي دارند که مي بايست با دقت و ظرافت هاي لازم بدان پرداخته شود. اگر اين ظرافت ها لحاظ نگردد، سال ديگر بايد بنشينيم و براي وات ساپ و لاين و موبايل،... دغدغه داشته باشيم.
۴-ايجاد نشاط اجتماعي يکي از راه هاي برون رفت در استفاده از ابزار و رسانه هاي مخرب است. بايد تلاش کرد تا همه آحاد جامعه به جاي صرف وقت براي برنامه هاي رسانه اي نه چندان خوب در گردهم آيي هاي اجتماعي حضور يابند. مشارکت اجتماعي و تشريک مساعي مردم مي تواند کمک کننده باشد. سازمان هاي مسئول به دور از پراکنده کاري بايد هم جهت و يکسو شده و استراتژي مشخصي داشته باشند.
۵-مفاهيم اوقات فراغت بايد به نحو شايسته و بسيار تاثير گذار برنامه ريزي و اجراء گردد بالاخص از براي قشر جوان و نوجوان عزيز. اوقات فراغت بايد در طول سال عملياتي و اجرايي گردد و فقط مخصوص تابستان نيست آن هم با اين کيفيت ها.ما براي سالمندان نيز بايد برنامه هاي خاص خودشان را داشته باشيم و اين يعني پرداخت صحيح به فعاليت ها.
۶-صدا و سيما مي تواند بسيار تاثير گذار باشد اوقات مردم بيشتر براي ديدن برنامه هاي تلويزيون مي گذرد. تنوع در برنامه ها ، ايجاد نشاط اجتماعي، سرگرمي هاي جذاب و ديدني از براي اقشار متفاوت مي تواند تاثيرات رسانه هاي مخرب را محدود نمايد.
وحيد آقاسي، پژوهشگر، دانشجوي دکتري مديريت وبرنامه ريزي فرهنگي و مدرس دانشگاه