عدم اجراي اقتصاد اسلامي به معناي عدم توازن و هماهنگي ميان اجزاي مختلف دين است که موجب ناهنجاري هاي رفتاري، اقتصادي در جامعه خواهد شد.
۰
تاریخ انتشارجمعه ۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۳
کد مطلب : ۲۰۹۸۴
اقتصاد اسلامي بخشي از فرهنگ اسلامي است و عدم اجراي آن موجب ناهنجاري در جامعه مي شود
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از اساتيد برتر، دکتر احمدرضا بسيج گفت: فرهنگ يک جامعه مانند يک اتومبيل است که اجزاي مختلف آن با يکديگر تناسب و هماهنگي دارند که اگر اين تناسب و هماهنگي از بين برود، دستگاه يا از کار مي افتد يا کارکرد آن با مشکل مواجه مي شود.
استاد دانشگاه شهرکرد افزود: جامعه ما به دليل آن که داراي فرهنگ توحيدي است همه اجزاي آن از قبيل سياست، اقتصاد، مسائل قضايي، اجتماعي، آموزشي، تعليم و تربيت، صنعت، کشاورزي، اقتصاد و ديگر موارد بايستي بر همان فرهنگ توحيدي بنا شود تا درستي و کمال دهي خود را حفظ کند.
وی ادامه داد: حال اگر يکي از اجزاي اين مجموعه سکولار شد يعني مفهوم توحيدي خود را از دست داد معناي آن اين است که فرهنگ ديني با مشکل و مانع روبرو شده است بر اين اساس، هر گاه اقتصاد جامعه ما بر اساس ديگر اجزا هماهنگي پيدا نکرد و فرهنگ ديني و توحيدي در آن جاري و ساري نشود نمي توانيم پيشرفت واقعي پيدا کنيم و به تمدن سازي روي آوريم.
بسیج تاکيد کرد: همانگونه که اشاره شد وقتي اجزاي يک مجموعه همه از يک صنف باشند و يک جهت گيري واحد بر آن ها حکم فرما گردد نسبت به همديگر هم افزايي خواهند داشت .يعني اقتصاد در خدمت فرهنگ قرار مي گيرد فرهنگ در خدمت اخلاق قرار ميگيرداخلاق در خدمت سياست و غيره ...پس جامع بودن يک تمدن و فرهنگ دقيقا مرتبط است با همراه و هماهنگي اجزاي آن مجموعه که نظم مطلوب را براي رسيدن به کمال مطلوب فراهم مي آورد.
سياست هاي اقتصاد غربي هم به دليل مباني و هم به دليل ساختار هاي شکلي با فرهنگ ديني ما فاصله فراوان دارد که ورود آن به جامعه ما موجب رکود، عقب گرد و دور ماندن از فرهنگ اسلامي می شود. به اين معنا که فرهنگ غربي مبتني بر نفي خدا و در واقع اومانيسم يا انسان محوري است .
دکتر بسيج تصريح کرد: در اقتصاد غربي آن چه مهم است بهره بيش تر بردن از مواهب دنيوي است و در نظر نگرفتن آخرت ،سعادت اخروي و کمال انسان از جهت ساختاري نيز اقتصاد غربي مشکل دارد به اين منظور توليد بيشتر است و توليد بيشتر به منظور مصرف بيشتر به همين دليل شيوه توليد و مصرف نيز مي تواند غير عاقلانه استعماري و ايجاد کننده از شکاف طبقاتي شود حال آن که در فرهنگ اسلامي اقتصاد ،توليد و مصرف براي کمال انسان است. توليد و مصرف براي تامين زندگي انسان هاست تا فرصت رشد و شکوفايي و عبوديت را پيدا کنند.
وي با اشاره به اينکه، نفي اقتصاد اسلامي يا به دليل عدم اعتقاد عده اي بر اساس اقتصاد اسلامي است يا به دليل تحت تاثير اقتصاد غربي قرار گرفتن است گفت: اقتصاد اسلامي بخشي از فرهنگ اسلامي است و اساسا بدون آن نمي توان معتقد به کمال دين اسلام بود .
اين استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مشکلاتي که امروزه وجود دارد عدم تناسب ميان اخلاق اقتصادي ، اخلاق سياسي ،فرهنگي و آموزشي است به اين معني که اگر در يک صندوق ميوه اي فاسد بود بقيه ميوه ها فاسد خواهند شد .
بسیج بيان داشت: اگر يک جز فرهنگ جامعه ديني دچار مشکل بود بقيه اجزا را معيوب خواهد کرد . از اين رو اقتصاد نا کار آمد و وابسته به تدريج ايجاد وابستگي همه جانبه در تمام عرصه ها خواهد نمود و انقلاب ابتر خواهد ماند و استقلال سياسي به خاطره مي افتد.
انتهای خبر/۱۰۲۴ج/ ۵۵۰ الف
استاد دانشگاه شهرکرد افزود: جامعه ما به دليل آن که داراي فرهنگ توحيدي است همه اجزاي آن از قبيل سياست، اقتصاد، مسائل قضايي، اجتماعي، آموزشي، تعليم و تربيت، صنعت، کشاورزي، اقتصاد و ديگر موارد بايستي بر همان فرهنگ توحيدي بنا شود تا درستي و کمال دهي خود را حفظ کند.
وی ادامه داد: حال اگر يکي از اجزاي اين مجموعه سکولار شد يعني مفهوم توحيدي خود را از دست داد معناي آن اين است که فرهنگ ديني با مشکل و مانع روبرو شده است بر اين اساس، هر گاه اقتصاد جامعه ما بر اساس ديگر اجزا هماهنگي پيدا نکرد و فرهنگ ديني و توحيدي در آن جاري و ساري نشود نمي توانيم پيشرفت واقعي پيدا کنيم و به تمدن سازي روي آوريم.
بسیج تاکيد کرد: همانگونه که اشاره شد وقتي اجزاي يک مجموعه همه از يک صنف باشند و يک جهت گيري واحد بر آن ها حکم فرما گردد نسبت به همديگر هم افزايي خواهند داشت .يعني اقتصاد در خدمت فرهنگ قرار مي گيرد فرهنگ در خدمت اخلاق قرار ميگيرداخلاق در خدمت سياست و غيره ...پس جامع بودن يک تمدن و فرهنگ دقيقا مرتبط است با همراه و هماهنگي اجزاي آن مجموعه که نظم مطلوب را براي رسيدن به کمال مطلوب فراهم مي آورد.
سياست هاي اقتصاد غربي هم به دليل مباني و هم به دليل ساختار هاي شکلي با فرهنگ ديني ما فاصله فراوان دارد که ورود آن به جامعه ما موجب رکود، عقب گرد و دور ماندن از فرهنگ اسلامي می شود. به اين معنا که فرهنگ غربي مبتني بر نفي خدا و در واقع اومانيسم يا انسان محوري است .
دکتر بسيج تصريح کرد: در اقتصاد غربي آن چه مهم است بهره بيش تر بردن از مواهب دنيوي است و در نظر نگرفتن آخرت ،سعادت اخروي و کمال انسان از جهت ساختاري نيز اقتصاد غربي مشکل دارد به اين منظور توليد بيشتر است و توليد بيشتر به منظور مصرف بيشتر به همين دليل شيوه توليد و مصرف نيز مي تواند غير عاقلانه استعماري و ايجاد کننده از شکاف طبقاتي شود حال آن که در فرهنگ اسلامي اقتصاد ،توليد و مصرف براي کمال انسان است. توليد و مصرف براي تامين زندگي انسان هاست تا فرصت رشد و شکوفايي و عبوديت را پيدا کنند.
وي با اشاره به اينکه، نفي اقتصاد اسلامي يا به دليل عدم اعتقاد عده اي بر اساس اقتصاد اسلامي است يا به دليل تحت تاثير اقتصاد غربي قرار گرفتن است گفت: اقتصاد اسلامي بخشي از فرهنگ اسلامي است و اساسا بدون آن نمي توان معتقد به کمال دين اسلام بود .
اين استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مشکلاتي که امروزه وجود دارد عدم تناسب ميان اخلاق اقتصادي ، اخلاق سياسي ،فرهنگي و آموزشي است به اين معني که اگر در يک صندوق ميوه اي فاسد بود بقيه ميوه ها فاسد خواهند شد .
بسیج بيان داشت: اگر يک جز فرهنگ جامعه ديني دچار مشکل بود بقيه اجزا را معيوب خواهد کرد . از اين رو اقتصاد نا کار آمد و وابسته به تدريج ايجاد وابستگي همه جانبه در تمام عرصه ها خواهد نمود و انقلاب ابتر خواهد ماند و استقلال سياسي به خاطره مي افتد.
انتهای خبر/۱۰۲۴ج/ ۵۵۰ الف