بي شک هر روستايي به واسطه محل قرار گيري، جمعيت، وسعت و ....از ويژگي هاي خاصي برخوردار است که مي طلبد مسئولان و اهالي آن روستا از وجود پتانسيل هاي موجود در محل زندگي خود آگاه شوند.
به گزارش جهانبین به نقل از کيار بيدار با توجه به آنچه در شماره ي قبل اين گزارش بدان پرداختيم روستاها طي دهه گذشته از وجود دو نهاد مهم و اساسي برخوردار شده اند که شوراي اسلامي به عنوان نهاد تصميم گير و دهياري به عنوان نهاد مجري قوانين در روستا فعاليت مي نمايند. آنچه مسل است اين دونهاد قانوني هر چند به دستگاه هاي دولتي و در راس به وزارت کشور مرتبط هستند اما واقعيت آن است که اعتبار واقعي اين دو از مردمي است که در هر روستا سکونت دارند.
روستاها از قديم الايام به عنوان مهد توليد، محلي پر از مهر و صفا و صميميت و سادگي و صداقت شناخته مي شوند و کماکان اين صفات بي بديل را مي توان در روستاها يافت اما بايد تاسف خورد که آمارها نشان دهنده ي آن هستند که روز بروز از تعداد جمعيت روستايي کم و به تعداد جمعيت شهري افزوده مي شود و کشور در مسيري حرکت مي کند که روستا، روستا نشينان، سبک زندگي روستايي و ...را به سمت شهر و زندگي شهري سوق مي دهد.
با توجه به آمار هاي منتشر شده مرکز آمار ايران که مستند به سرشماري هاي ۱۰و پنج ساله کشور است متوجه مي شويم که جمعيت روستايي کشور در حال کاهش است يا در جاهايي که جمعيت روستا ثابت مانده است سبک زندگي روستايي در حال تبديل به نوع زندگي شهري است.
شايد در وهله اول مخاطبان اين متن مقوله ي تبديل سبک زندگي روستايي به شهري را نوعي مزيت به حساب آورند اما بسي جاي تاسف است که با اين روند روستاهايي که روزگاري مهد توليد و اشاعه دهنده فرهنگ استقلال اقتصادي و خود باوري بودند اکنون در حال تبديل به کانون هاي مصرف هستند و متاسفانه اين روند متوقف نمي شود مگر اينکه روستائيان بارديگر به پيشينه ي فرهنگي و سبک زندگي روستايي بازگردند.
بررسي اين موضوع که چگونه مي توان بار ديگر روستاهايي زنده، پويا، قطب توليد، صاحب سبک در کشور را شاهد بود بي شک مستلزم تحقيقات ژرف و ايجاد همدلي و همراهي و هدف گزاري بلند مدت براي افراد، گروه ها، دستگاه ها، مراکز تحقيقاتي و مراکز آموزشي مختلف است اما برخي اقدامات سطحي هم مي تواند تا اندازه اي اين مساله را محقق نمايد.
۱-توجه دولت به دو نهاد شوراي اسلامي و دهياري در روستاها: اولين اقدامي که در سطح کلان بايد چشم انتظار اجرايي شدن آن بود توجه دولت به دو نهاد شوراي اسلامي و دهياري در روستاهاست که اگر حنايت واقعي از اين دو نهاد شکل گيرد به واسطه ي آشنايي مسئولان محلي و تعلقات خاطري که اعضاي شوراي اسلامي و دهياران به روستاهاي خود دارند تاثيرات شگرف و قابل ملاحظه اي را در روستاها شاهد خواهيم بود کما اينکه طي دهه گذشته زماني که دهياري ها و شوراهاي اسلامي مورد توجه قرارگرفتند روستاها نيز به سمت رشد و ارتقاء سوق يافتند.
۲-بايد ظرفيت هاي واقعي هر روستا بدون مقايسه ي روستاها با يکديگر مد نظر مسئولان و خصوصا مسئولان محلي قرار گيرد: بي شک روستاهاي مختلف در اقصي النقاط ايران اسلامي ابليت ها و توانمدي هاي بسياري دارند اما نبايد اين نکته را از خاطر فراموش کنيم که روستايي که در غرب کشور واقع است از نظر توانمندي ها با روستايي که در شرق، شمال يا جنوب کشور قرار دارد متفاوت است.
۳-سومين مساله اي که تا اندازه اي مي تواند در رشد، توسعه، ارتقاء و حرکت رو به جلو روستاها موثر واقع شود استفاده از همه ي ظرفيت هاي موجود در روستاهاست. بي شک روستاهاي مختلف استعدادهاي مختلفي در اختيار دارند اما در اغلب روستاهاي کشور نقاط اشتراکي نيز وجود دارد که ايجاد همدلي، حرکت به سمت هدف واحد، ايجاد دغدغه يکسان مي تواند نقش سازنده و کمک کننده اي به روستا و روستائيان باشد. وجود دهياري ها، شوراهاي اسلامي، پايگاه هاي مقاومت بسيج، کانون هاي فرهنگي مساجد، مدارس، خانه هاي بهداشت، خانه هاي قرآن، هيئات عزاداري و ....در اغلب روستا نقطه اشتراکي است که اگر در روستاها همهي اين ظرفيت هاي موجود براي يک هدف که همانا رشد و حرکت رو به جلو روستاست استفاده شود ديري نمي پايد که روستاهاي کشور هم در زمينه ي زيرساخت ها و هم در زمينه ي فرهنگي قابليت هاي بسيار زيادي کسب مي کنند.
۴-توجه به مساله توليد در روستاها: روستاها که دير زماني قطب توليد محصولات مختلف در کشور به حساب مي آمدند متاسفانه در سال هاي اخير به قطب هاي مصرف بدل شده اند. مي طلبد هم در سطح کلان و هم در سطوح محلي نسبت به حمايت از توليد محصولات مختلف در روستاها برنامه ريزي هاي قوي انجام شود تا روستائيان ضمن دلگرمي به سکونت در روستاي امن و آرام خود از آرامش اقتصادي نيز بهره مند شوند و براي کسب روزي خود بار سفر از روستاها به شهرها نبندند. توليد لبنيات، گوشت قرمز، گوشت سفيد، قالي و قاليچه، پشم، صنايع زيباي دستي و ....در روستاها تا چند سال گذشته هم رونق داشت اما بايد تاسف خورد که روستائيان کالاهايي را اين روزها از شهرها به روستاي خود مي برند که روزي خود توليد کننده آن بودند.
در پايان بايد اين مساله را متذکر شويم که نبايد اجازه داد برخي به خيال اينکه روستائيان به اين جهت که در مواردي از شهري ها عقب مانده اند روستائيان عزيز را مورد تحقير قرار دهند بلکه بايد به اين افراد فهماند که روستاها مهد دانش، فرهنگ و ادب هستند اما برخي بي توجهي ها باعث شده است استعدادهاي وافر روستا و روستانشينان شکوفا نشود.