به گزارش
جهانبین نیوز؛ اکنون که در آستانه یک سالگی دولت دوازدهم قرار داریم استان چهارمحال و بختیاری با عدم برکناری مدیران ناکارآمد و ضعیف همچنان در کمای سیاسی به سر میبرد، غالباً مرسوم است مدیران بیکفایت و ناتوان دولتی مدیریت دستگاه تحت نظر خود را ماهها قبل به بهانه انتخابات رها کرده و بعد از انتخابات نیز به بهانه احتمال تغییرات در دولت جدید همچنان رها شده نگه داشته تا تکلیفشان در این منصب مشخص شود.
با توجه به حضور گسترده مدیران استانی در ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی در انتخابات گذشته و با توجه به علم به تغییر قطعی خود به دلیل عملکرد ضعیفی که داشتهاند این رویه در این دولت تشدید شد و عملا میتوان گفت استان در بسیاری از دستگاهها رها شده است.
استان چهارمحال و بختیاری به لطف نگاه ویژهای! که دولت به مناطق محروم و کمترتوسعهیافته دارد! جزء آخرین استانهایی بود که تکلیف استاندار آن مشخص شد، سیاست دولت نیز بر این بود که استانداران غیربومی در استانها موفقترند چراکه استاندار تنها باید بر عملکرد بازوهای اجرایی خود که همان مدیران دستگاهها هستند نظارت کند و سیاستهای دولت را در آن استان پیش ببرد، غافل از اینکه همین استدلال بیپایه دلیل ناتوانی مدیران غیربومی و عقبماندگی استانهایی مانند استان ما از روند پیشرفت و توسعه شده است، هرچند تجربه نشان داد استاندار بومی نیز اگر ناتوان باشد و توسط صاحبان منافع و احزاب مدیریت شود جز آسیب به توسعه استان کاری از پیش نخواهد برد.
اکنون نزدیک به ۶ ماه از انتصاب استاندار گذشته است اما خبری از تغییر مدیران دستگاههای مهم و حیاتی استان نیست، این موضوع موجب بلاتکلیفی قریب به یک سال دستگاههای استان شده است برای این تاخیر را میتوان چندین دلیل متصور بود.
نخست فشارهای سیاسی و سهمخواهی احزاب و جریانات نزدیک به دولت موجب اختلال در تغییر مدیران بیکفایت و انتخاب مدیری همسو با سیاستهای دولت شده است که در همه دولتها صاحبان منافع از یک طرف، ستادهای انتخاباتی و نمایندگان مجلس نیز از طرف دیگر به دنبال کسب سهم خود از مدیریت استان و انتخاب نزدیکترین فرد به خود برای کسب منافع و سیاستهای خود در استان هستند و در این کشمکش سیاسی آن که تیغش بیشتر ببرد موفقتر خواهد بود هرچند در این میان آنچه ذبح میشود منافع مردم استان است.
دومین دلیل تاخیر در انتصاب مدیران را میتوان انتخاب استاندار غیربومی دانست، وقتی استانداری بدون شناخت از ظرفیتهای یک استان و همچنین عدم شناخت دقیق از نخبگان فکری و مدیران با کفایت و توانمند و متعهد بر مسند استانداری بنشیند، اگر اندکی چاشنی محافظهکاری نیز به آن افزوده شود مانع از انتخاب به موقع و صحیح مدیر با کفایت برای آن دستگاه میگردد و شرایطی مانند آنچه امروز استان ما با آن دست و پنجه نرم میکند پیش خواهد آمد.
آن چه امروز روشن است این است که حضور برخی مدیران در مسند مدیریت در استان خود بزرگترین مانع رشد و توسعه استان است انتخاب برخی افراد ناتوان و کار نابلد توسط استاندار سابق باعث بروز شرایط فعلی شد که استان ما در تمامی شاخصهای توسعهای جزء آخرین استانها و در بیکاری جزء اولین استانها قرار گرفت و این جز دستاورد مدیریت مدیرانی که اکنون در تغییر آن تعلل میشود نبوده است.
اگر همت و توانایی تغییر این مدیران وجود ندارد بهتر است این دستگاهها به صورت سرپرست اداره شوند تا حداقل قطار پیشرفت استان که از ریل خارج شده است به ریل اصلی بازگردد و برای درد استان مسکنی تزریق شود.
امروز استان ما به دلیل تنگنظریهای سیاسی جناح راست و چپ وضعیت مناسبی ندارد و در صورت ادامه این روند در آستانه بحرانی مهار نشدنی قرار خواهد گرفت، علاوهبراین ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نباید به بهانه تنظیم سند توسعه استان، روند فعالیتها مختل شود و انتخاب مدیران و رفع مشکلات مردم استان و تلاش برای تحقق اولویتهای این مردم همه و همه معطل سند توسعهای شود که قاطعانه میتوان گفت نهتنها توسط مدیران فعلی اجرا نخواهد شد که به قطع یقین توسط دولت بعدی کنار گذاشته میشود امروز بزرگترین مطالبه مردم و نخبگان تغییر سریع مدیران بیکفایت در استان میباشد.
انتهای پیام/1026ج