به گزارش
جهانبین نیوز؛ به نقل از
کوهرنگ خبر، دکتر مالک خدادادي در ياداشتي براي اين پايگاه خبري تحليلي نوشت:
آزمون کنکور در واقع بزرگترين ارزيابي هنجاري، استاندارد نظام آموزشي کشور است که براي خروجيهاي آموزش و پروش مسير را ميسر ميکند.
بيشک نظام آموزشي، آينه تمام نماي آينده و اساس توسعه بيچون و چراي هر کشور است.
برنامهريزان و متخصصان عرصه تعليم و تربيت باورمند به اين باورند که آينده اکنون با ماست.
و آينده چيزي جز برنامهريزي آموزشي جهت کشف، پرورش و نگهداري استعدادهاي جوانان اين مرز و بوم و مهيا نمودن بستري جهت بالفعل نمودن استعدادهاي بالقوه آنان نيست.
اما از زماني که دانشآموزان، کاخ آرزوهاي خود را در قاب کوه قاف کنکور جستجو کردند چه آنان که اهل درس بودند و چه آنانکه اهل دل بودند، همه خوشبخت شوندگان و ناچارشوندگان چاره کار خود را در چهارچوب آزمون چهار گزينهاي کنکور جستجو کردند.
و براي رسيدن به اين مهم، نظام آموزشي از شيوه سنتي به سالي واحدي و ترمي واحدي، پيش دانشگاهي و سپس به 6-3-3 و نهايتا به 3-3،3-3 تغيير پيدا کرد و هر دوره، نيز دانشآموزاني از سراسر کشور مورد آزمايش قرار گرفتند، تا شايد فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم.
در اين راستا، مدارس دولتي و غيردولتي، غيرانتفاعي، تيزهوشان، نمونه دولتي، هنرستان، استثنايي، شاهد، عشايري، کار و دانش، فني و حرفهاي و... پديدار گرديد، تا شايد عطش سرکش فراگيران و جامعه خنکايي بخشيده شود.
در اين شرايط براي غلبه بر غول قوي کنکور، کلاسهاي فوق برنامه و کانونهاي آموزشي مبتکران، گاج، قلمچي، سنجش و دانش، گزينه 2 و... و اساتيد پروازي بيکار ننشستند و در راه کمک به نظام آموزشي و آماده نمودن گوي براي اين چوگان، سبک و سياق و سويههاي فراواني خلق کردند تا شايد خلاءهاي نظام آموزشي را پر کرده باشند.
همه اين گفتنها و شدنها، تنها و تنها، تب تند رسيدن دانشآموزان به صندلي دانشگاه و عبور از ديوار کنکور را تشديدتر و تندتر کرد و خيل مشتاقان را مشتاقتر.
اما اين فرايندها و فراز و فرودها، نه تنها ذينفعان و ذيربطان که همان اوليا و دانشآموزان بودند را راضي و خوشحال نکرد، بلکه ذيعقيدگان و ذيصلاحها که همان برنامهريزان آموزشي و سياستمداران بودند را با کلافي پيچيده و سردرگمي مواجه نمود و چنان متحير شدند که هرگز چنين وضعيتي را متصور نميشدند.
زيرا که با اين همه تغيير نظامهاي رسمي آموزشي و زيرنظامهاي آن و اين همه تعدد و تکثر مدارس و آموزشگاه، و اين همه موسسات آموزشي غيررسمي و کمکي، بيش از نيمي از داوطلبان کنکور 95 به سمت رشته تجربي خيز بر داشتند تا جاييکه نفر اول رشته تجربي امسال، جزو نفرات تک رقمي کنکور 91 و دانشجوي سال آخر بهترين رشته مهندسي رياضي و بهترين دانشگاه کشور است.
و از طرف ديگر امسال براي هدايت تحصيلي و تعيين رشته در پايان دوره اول متوسطه، موج عظيمي از سردرگمي والدين و دانشآموزان که سرسختانه و مسرانه به دنبال انتخاب رشته تجربي و ثبتنام فرزندانشان بودند به چشم ميخورد و نگراني از آينده براي اوليا کاملا مشهود بود.
انتظار ميرفت برونده و خروجي سيستم آموزشي که سالانه نيمي از بودجه کشور را به خود اختصاص ميدهد و گستردهترين و فربهترين وزارتخانه است، بهتر از اين وضعيت موجود باشد.
به هر حال کوشش آموزش و پرورش براي کاهش علاقه به سمت رشته علوم تجربي و کشش اوليا و دانشآموزان به سوي افزايش رشته علوم تجربي، تمنايي تماشايي ست.
و اين چالشي ست که در سالهاي آينده توازن تخصصها و نياز مشاغلها را در بدنه ادارات و سيستم مديريتي کشور، نامتوازن ميکند و اثرات جبرانناپذيري روي روند توسعه متوازن، توليد و رونق اقتصادي بر جاي خواهد گذاشت.
حقيقتا بايد اعتراف و اقرار کنيم، که چشمانداز رشته علوم تجربي به چالشي بزرگ تبديل شده است و اينگونه است که:
فرصتها به تهديد، قوتها به ضعف، توانمنديها به تنگنا، چشماندازها به چالش تبديل ميشوند.
و چرا و چگونه است که برنامهریزيهاي مداوم ما به برنامهریزيهاي مدام مبدل ميشود و چرا و چگونه است که نقشه راه علمي کشور نقشبرآب ميشود.
و بر اين مصداق و معيار، در مدام بر همان پاشنه ميچرخد و ما مدام ناظران حرکت قطار در حال حرکتيم.
انتهاي پيام1026ج /610ک