جهاد عنوان يکي از فروع دين و از جمله ارکان عبادي در فرهنگ اسلامي است که به گونه هاي مختلفي از کوشش در راه خدا- به خصوص جنگ در راه دين –اطلاق شده است.
۰
به گزارش جهانبین نیوز، پایگاه خبری اساتید برتر در مقاله ای به قلم "پیام سواری جوانمردی" به موضوع جهاد و جنگ نرم پرداخته است که در ادامه آن را می خوانیم.
از نظر لغوي "جهاد" بر وزن فعال از ريشه ی "جهد" به معناي کوشيدن است.اما در کاربرد اصطلاحي آن جهاد از صورت ديگري از مصدر "مجاهده" به کار رفته است. در کار برد اصطلاحي، جهاد در تمام مواردي که به کار رفته ؛ همواره افزون بر معناي کوشش وتلاش ودر بردارنده ي معناي رويارويي با يک طرف مقابل بوده است.
موضوع جهاد به دليل حساسيت وآثار گسترده اي که بر تحولات جامعه اسلامي ونظم جهاني دارد، موضوع تحليل هاي بسيار قرار گرفته که در نتيجه آن ، ديد گاه هاي مختلفي توليد و عرضه شده است.
در اين نوشته به دو ديد گاه کلي در ارتباط با جهاد مي پردازيم که اين ديد گاه ها عبارتند از:
۱- جهاد ؛قتال براي دين
در اين ديدگاه جهاد به مصداق کامل قتال ارزيابي وسياستي شناسانده مي شود که به کاربرد خشونت براي سرکوب حريف با اغراض زير دلالت دارد:
الف- سيانت از بلاد ،نظام وجامعه اسلامي در قبال تعرض دشمن خارجي که به جهاد دفاعي شناسانده شده واز حيث عقلي وشرعي براي آن تاييدات بسيار مي توان سراغ گرفت(طوسي ، ۱۳۸۷،موسوي خميني، بيتا،هيکل،۱۴۱۷؛ابن تيميه،۱۳۶۸)
ب- تقويت نظم وثبات داخلي جامعه اسلامي در قبال باغي که به دليل سرکشي وتمرد، مستوجب برخورد فزيکي شده است.(عميد زنجاني ،۱۳۸۵)
ج- مبارزه با کافران به منظور توسعه کلمه الله که از آن به عنوان جهاد ابتدايي ياد شده والبته پيرامون وجود ياحتي جواز آن، بحث هاي بسياري مطرح است.(عميد زنجاني،۱۳۸۳)
۲- جهاد؛ دفاع از دين
در اين ديدگاه سه مصداق مذکور مورد نقد قرار گرفته، وگونه آن ها از قلمرو جهاد خارج مي گردد.براي مثال مي توان اصول اين ديدگاه رابه شرح زير برشمرد:
الف- نفي وجوب جهاد ابتدايي ، بدين صورت که ان را از حيث معنا وکاربرد خارج از گفتمان اسلامي مي داند(صالحي نجف ابادي ،۱۳۸۲)
ب- تحديد در دفاع به گونه اي که براي اين اقدام ضروري ، شروطي را قائل مي شوند تا ازاين طريق مانع از کار برد گسترده ي آن شوند .اين مورد با مستند به آيات شريفه۶۵ و۶۶ از سوره ي مبارکه انفال و مواردي از اين قبيل : پايداري را گام نخست در جهد دانسته وجنگ دفاعي را در مرحله بعدي قرار مي دهند.برخي ديگر قائل به شرط تعداد هسنتد و دو برابر بودن دشمن را دليل وجوب جهاد دفاعي دانسته اند که در نهايت حکايت از تحديد گرايي جهاد توسط ايشان دارد.(صالحي نجف آبادي ،۱۳۸۲)
چنان چه ملا حظه مي شود، نزد اين گروه حداکثر وجوب جهاد دفاعي اثبات مي شود وساير گزينه ها با ادله مختلف از ماهيتي يا مصداقي نفي يا خارج مي گردد.همان گونه که گفته شد ، ديدگاه هاي مطرح شده در خصوص جهاد آن را همسان با قتال دانسته اند. که در مواردي جنبه تدافعي دارد وبه دنبال تبيين يک رويکرد جديد به مثابه اقدامي نرم افزار گرايانه است که مي توان ان را به جنگ نرم تعبير کرد. مصداق اين رويکرد جهاد دو گفتمان قابل بررسي است.
نخست ، جنگ سخت با واژه قتال دوم جنگ نرم که در زير مجموعه واژه جهاد از ان ياد شده است ودر واقع فلسفه وبنياد آن مشتمل بر اقدامات نرم افزارانه اي است که تلاش دارد از طريق نقد مباني معرفتي غلط قدرت هاي نامشروع حاکم ، به نفي ساختار هاي متعصب سياسي اجتماعي منتهي شود.در نتيجه هر گونه اقدام سياسي ، فرهنگي واجتماعي که در قالب هاي مختلف سخنراني ، نگارش مطالب، تبليغ و شبکه هاي اجتماعي و.....به منظور تبيين ماهيت غلط وکفر گونه قدرت هاي نامشروع وتجاوز حاکم برگزار شود، خود مصداقي از جهاد وگونه اي از جنگ نرم محسوب شده ودر نتيجه از فضايل وپاداشهايي که خدا وند براي مجاهدين در نظر گرفته شد بهره مند خواهد شد.
جزف ناي براين باور است که هرچند قدرت نرم وسخت درهم تنيده اند ولي قدرت نرم به قدرت سخت وابسته نيست.به گفته ي ناي ، قدرت نرم توانايي به دست آوردن خواسته ها از طريق مجذوب کردن- به جاي اجبارو با امتياز دادن – است.وي معتقد است اين کار از طريق جذابيت هاي مفصلي ، ديده هاي سياسي وسياست ها صورت مي گيرد.زماني که سياست هاي ما د چشم ديگران مشوعيت دارد ، قدرت نرم ما تقويت شده است در واقع زماني که شما ديگران را وادار مي کنيد ايده هاي شما وآنچه که شما مي خواهيد آن را بيذيرند، بدون اين که براي اين کار هزينه ي زيادي (امتياز يا اجبار) صرف کنيد درآن صورت شما از قدرت نرم استفاده کرده ايد.(گلشن،۱۳۸۷)
به عبارت ديگر قدرت نرم، جلب نمودن مردم و استفاده از قدرت اجتماعي ومعنوي ان ها به جاي اجبار انهاست. در نهايت طرح کلي که براي قدرت نرم ارائه شده توانايي نفوذ وتاثير گذاري برافکار ، انديشه ها وبا هدف تحميل خواست وارداده از طريق جلب نظر ومتقاعد ساختن دولت وملت بدون استفاده از زور واجبار فزيکي است.
با پيشرفت علم وتکنولوژي در عصر حاضر- جنگ ها نيز متحول شده اند که دوگونه ي اصلي آن عبارت اند از:
۱- جنگ سخت: که برمباني کار برد خوشونت اميز براي رسيدن به هدف خاص طراحي واجرا مي شود.
۲- جنگ نرم : که برمبناي کاربرد ابزارهاي پيشرفته جهت تاپير گذاري بررفتار وعملکرد افراد ورسيدن به اهداف خاص طراحي واجرا مي شود.جنگ نرم در واقع مبين راهبرد نرم افزارانه اي است که در اسلام به عنوان جهاد تامين وعملياتي مي شود.جهاد به جنگ نرم دلالت دارد ، البته بايد تصريح نمود که جهاد راهبردي نرم افزارانه است وشمول آن به مراتب بيشتر از جنگ نرم با دشمن مي باشد.بدين معنا که جنگ نرم بادشمن از مصاديق جهاد به شمار مي ايد.
ويژگيهاي جنگ نرم
۱ـ اقدامات خود را آشكار و علني انجام مي‌دهد و در شكل و بستر قانوني عمل مي‌نمايد.
۲ـ پديده جنگ نرم بطئي ، آرام و خزنده عمل نموده ، به طور تدريجي در جامعه شكل مي‌گيرد و افراد به سختي متوجه تكوين آن مي‌گردند.؟
۳ـ جنگ نرم يك جنگ نامحسوس است ، يعني ماهيت جنگ در آن پيدا نيست.
۴ـ مسالمت آميز بوده و جنبة غير خشونتي دارد و لذا در برخوردهاي سطحي حساسيتي را در جامعه و حكومت بر نمي‌انگيزد.
۵ـ از ابزارها و روشها و بستر هاي فرهنگي ، سياسي و اجتماعي مثل اينترنت، شبکه هاي اجتماعي، ماهواره، رسانه ها و غيره استفاده مي نمايد.
۶ـ جنگ نرم ، جنگي است ميان دانشگاه و انديشه ورزان كشور با مراكز تئوري پردازي دشمن.
۷ـ رسانه ها و اينترنت (شبکه هاي اجتماعي) به عنوان ستون اصلي شاكله جنگ نرم و ابزار فرهنگي كاربردي جهت تأثير گذاري بر افكار عمومي ، ركن اساسي مبارزه را تشكيل مي‌دهند.
۸ـ در براندازي نرم از رسانه هاي داخلي كشور براي ساقط كردن حاکميت همان کشور استفاده مي‌شود.
۹ـ مخاطب جنگ نرم عموم مردم هستند و قشر خاصي را در بر نمي‌گيرد.
۱۰ـ معمولاً اهداف اصلي پنهان دارد و منافقانه عمل مي‌شود . لذا درك سازماندهي پنهان مجريان آنها به راحتي امكان پذير نيست و گاه بسيار مشكل است.
۱۱ـ در جنگ نرم افراد به راحتي متوجه انحراف و گرويدن به دشمن نشده و مسير صحيح را همان مي‌داند كه در آن ورود پيدا كرده و بر آن پافشاري مي‌كند.
۱۲ـ تأثير بي نظيري در تسليم ناخودآگاه ملتها و تمكين آنها به خواست قدرت‌هاي سلطه گر دارد.
۱۳ـ چون غفلت از اجراي توطئه در ذهنيت اجتماعي و امنيتي حاكم مي‌گردد ، سطح تأثير گذاري تهديد تشديد گرديده و مؤثرترين الگوي رفتاري تهديد امنيتي با مطلوبيت نهايي براي دشمن شكل مي‌گيرد.
۱۴ـ ارزيابي جنگ نرم و تشخيص ميزان شكست و پيروزي در آن بسيار سخت و تقريباً غير ممكن است.
اهداف جنگ نرم
۱-استحاله فرهنگي
۲-استحاله سياسي وتخريب چهره هاي ارزشي ونهادهاي انقلابي مانند سپاه وبسيج
۳- ايجادناامني و شايعه
۴-تفرقه واختلاف دروني
۵-ترويج روحيه نا اميدي وکسالت به جاي شادابي ونشاط
۶- ترويج بي تفاوتي دربرابرمسائل مهم کشور
۷- تقويت نارضايتي ودامن زدن به آن واختلافات قومي وسياسي و...
۸-تلاش براي بحراني جلوه دادن اوضاع کشور
۹- تضعيف ساختار سياسي وبراندازي
ابزارهاي جنگ نرم امروزي
۱- سايتهاي اينترنتي
۲- شبکه هاي جتماعي (وات ساپ،وايبر، تانگو و ...)
۳- ماهواره
۴- تلفن هاي همراه
۵- پيامک ها و مطالب مختلف در شبکه هاي اجتماعي
۶- فرستادن کليپ ها ضد اسلامي در شبکه هاي اجتماعي
۷- فرستادن موسيقي کلاسيک وسنتي در شبکه هاي اجتماعي
۸- شايعه پراکني در شبکه هاي اجتماعي
۹- استفاده ازمناسبت هاي مختلف در شبکه هاي اجتماعي
۱۰- عرفانهاي نوين وکاذب در شبکه هاي اجتماعي
۱۱- سخنراني هاي مذهبي ، علمي وسياسي در شبکه هاي اجتماعي
۱۲- فرقه هاي گوناگون در شبکه هاي اجتماعي( بهائيت ، شيطان پرستي ، صوفي گري و......)
بازيگران جنگ نرم
آمريكا و جريان صهيونيسم بين‌الملل براي عملياتي ساختن جنگ نرم عليه حکومت هاي اسلامي، طي سال‌هاي گذشته راهكارهاي مختلفي آزمايش كرده‌اند. شبکه‌سازي، گزينه جديد امريکا براي مقابله با حکومت هاي اسلامي خصوصاعليه جمهوري اسلامي ايران، امروزه با ايجاد شبکه هاي اجتماعي (وات ساپ، وايبر، تانگو، لاين و...) بر افکار عمومي تاثير مي گذارد. بر همين اساس امريکا استراتژي شبکه‌سازي خود را بر اين اصول قرار داده است:
۱-به چالش کشيدن مفاهيم اسلامي به وسيله ارزش‌هاي دمکراتيک غربي و بازتعريف اسلام مطابق برداشت خود
۲. تلاش براي معکوس کردن جريان ايده‌ها و ترجمه و انتشار گسترده کتاب‌هاي مهم متفکران و روشنفکران غربي در ميان مسلمانان با هدف ترويج اسلام غربي
۳.تلاش براي گسترش انگاره‌هاي غربي و تفاسير راديکال و متعصبانه از اسلام از مسلمانان در جوامع ديگر
۴.حمايت از رسانه‌هاي طرفدار غرب
۵.ترويج برابري جنسيتي به شيوه غربي
۶.هواداري سياسي از اسلام‌گرايان سکولار در راستاي شکل‌دهي به محيط سياسي و حقوقي جهان اسلام به شيوه غربي
مقام معظم رهبري مي فرمايند:
رسانه ها و دستگاه هاي تبليغاتي و اطلاعاتي وابسته به استكبار، ميدان دار ترين عناصر دشمنان استقلال ملت ها براي به آشوب كشيدن ملت ها هستند؛ براي اينكه اينها را از مسيري كه دارند حركت مي كنند، منصرف كنند. دستورالعمل هايشان براي گروه هاي غافل و نادان اغتشاشگر توي رسانه هاي خودشان به طور علني دارد پخش مي شود: اين جوري با پليس درگير بشويد؛ اين جوري عليه بسيج حرف بزنيد؛ اين جوري توي خيابان اغتشاش ايجاد كنيد؛ اين جوري تخريب كنيد؛ اين جوري آتش بزنيد. (۲۹/۴/۱۳۸۸)
نتيجه :
نتيجه مي گيريم که لازم است حاکمان ورهبران جوامع اسلامي با توجه به شرايط جامعه و امکانات در اختيار، راهبرد هاي جهاد را درمقابله با انحرافات خارجي ونفاق هاي داخلي وخارجي اتخاذ نمايد، چرا که به نظر مي رسد شايسته ترين راه به منظور مقابله با انحرافات خارجي وداخلي ، تلاش براي رشد وتعالي مباني معرفتي و اعتقادي جامعه اسلامي مي باشد.
انتهای خبر/۱۰۲۴ج/ 550 الف
از نظر لغوي "جهاد" بر وزن فعال از ريشه ی "جهد" به معناي کوشيدن است.اما در کاربرد اصطلاحي آن جهاد از صورت ديگري از مصدر "مجاهده" به کار رفته است. در کار برد اصطلاحي، جهاد در تمام مواردي که به کار رفته ؛ همواره افزون بر معناي کوشش وتلاش ودر بردارنده ي معناي رويارويي با يک طرف مقابل بوده است.
موضوع جهاد به دليل حساسيت وآثار گسترده اي که بر تحولات جامعه اسلامي ونظم جهاني دارد، موضوع تحليل هاي بسيار قرار گرفته که در نتيجه آن ، ديد گاه هاي مختلفي توليد و عرضه شده است.
در اين نوشته به دو ديد گاه کلي در ارتباط با جهاد مي پردازيم که اين ديد گاه ها عبارتند از:
۱- جهاد ؛قتال براي دين
در اين ديدگاه جهاد به مصداق کامل قتال ارزيابي وسياستي شناسانده مي شود که به کاربرد خشونت براي سرکوب حريف با اغراض زير دلالت دارد:
الف- سيانت از بلاد ،نظام وجامعه اسلامي در قبال تعرض دشمن خارجي که به جهاد دفاعي شناسانده شده واز حيث عقلي وشرعي براي آن تاييدات بسيار مي توان سراغ گرفت(طوسي ، ۱۳۸۷،موسوي خميني، بيتا،هيکل،۱۴۱۷؛ابن تيميه،۱۳۶۸)
ب- تقويت نظم وثبات داخلي جامعه اسلامي در قبال باغي که به دليل سرکشي وتمرد، مستوجب برخورد فزيکي شده است.(عميد زنجاني ،۱۳۸۵)
ج- مبارزه با کافران به منظور توسعه کلمه الله که از آن به عنوان جهاد ابتدايي ياد شده والبته پيرامون وجود ياحتي جواز آن، بحث هاي بسياري مطرح است.(عميد زنجاني،۱۳۸۳)
۲- جهاد؛ دفاع از دين
در اين ديدگاه سه مصداق مذکور مورد نقد قرار گرفته، وگونه آن ها از قلمرو جهاد خارج مي گردد.براي مثال مي توان اصول اين ديدگاه رابه شرح زير برشمرد:
الف- نفي وجوب جهاد ابتدايي ، بدين صورت که ان را از حيث معنا وکاربرد خارج از گفتمان اسلامي مي داند(صالحي نجف ابادي ،۱۳۸۲)
ب- تحديد در دفاع به گونه اي که براي اين اقدام ضروري ، شروطي را قائل مي شوند تا ازاين طريق مانع از کار برد گسترده ي آن شوند .اين مورد با مستند به آيات شريفه۶۵ و۶۶ از سوره ي مبارکه انفال و مواردي از اين قبيل : پايداري را گام نخست در جهد دانسته وجنگ دفاعي را در مرحله بعدي قرار مي دهند.برخي ديگر قائل به شرط تعداد هسنتد و دو برابر بودن دشمن را دليل وجوب جهاد دفاعي دانسته اند که در نهايت حکايت از تحديد گرايي جهاد توسط ايشان دارد.(صالحي نجف آبادي ،۱۳۸۲)
چنان چه ملا حظه مي شود، نزد اين گروه حداکثر وجوب جهاد دفاعي اثبات مي شود وساير گزينه ها با ادله مختلف از ماهيتي يا مصداقي نفي يا خارج مي گردد.همان گونه که گفته شد ، ديدگاه هاي مطرح شده در خصوص جهاد آن را همسان با قتال دانسته اند. که در مواردي جنبه تدافعي دارد وبه دنبال تبيين يک رويکرد جديد به مثابه اقدامي نرم افزار گرايانه است که مي توان ان را به جنگ نرم تعبير کرد. مصداق اين رويکرد جهاد دو گفتمان قابل بررسي است.
نخست ، جنگ سخت با واژه قتال دوم جنگ نرم که در زير مجموعه واژه جهاد از ان ياد شده است ودر واقع فلسفه وبنياد آن مشتمل بر اقدامات نرم افزارانه اي است که تلاش دارد از طريق نقد مباني معرفتي غلط قدرت هاي نامشروع حاکم ، به نفي ساختار هاي متعصب سياسي اجتماعي منتهي شود.در نتيجه هر گونه اقدام سياسي ، فرهنگي واجتماعي که در قالب هاي مختلف سخنراني ، نگارش مطالب، تبليغ و شبکه هاي اجتماعي و.....به منظور تبيين ماهيت غلط وکفر گونه قدرت هاي نامشروع وتجاوز حاکم برگزار شود، خود مصداقي از جهاد وگونه اي از جنگ نرم محسوب شده ودر نتيجه از فضايل وپاداشهايي که خدا وند براي مجاهدين در نظر گرفته شد بهره مند خواهد شد.
جزف ناي براين باور است که هرچند قدرت نرم وسخت درهم تنيده اند ولي قدرت نرم به قدرت سخت وابسته نيست.به گفته ي ناي ، قدرت نرم توانايي به دست آوردن خواسته ها از طريق مجذوب کردن- به جاي اجبارو با امتياز دادن – است.وي معتقد است اين کار از طريق جذابيت هاي مفصلي ، ديده هاي سياسي وسياست ها صورت مي گيرد.زماني که سياست هاي ما د چشم ديگران مشوعيت دارد ، قدرت نرم ما تقويت شده است در واقع زماني که شما ديگران را وادار مي کنيد ايده هاي شما وآنچه که شما مي خواهيد آن را بيذيرند، بدون اين که براي اين کار هزينه ي زيادي (امتياز يا اجبار) صرف کنيد درآن صورت شما از قدرت نرم استفاده کرده ايد.(گلشن،۱۳۸۷)
به عبارت ديگر قدرت نرم، جلب نمودن مردم و استفاده از قدرت اجتماعي ومعنوي ان ها به جاي اجبار انهاست. در نهايت طرح کلي که براي قدرت نرم ارائه شده توانايي نفوذ وتاثير گذاري برافکار ، انديشه ها وبا هدف تحميل خواست وارداده از طريق جلب نظر ومتقاعد ساختن دولت وملت بدون استفاده از زور واجبار فزيکي است.
با پيشرفت علم وتکنولوژي در عصر حاضر- جنگ ها نيز متحول شده اند که دوگونه ي اصلي آن عبارت اند از:
۱- جنگ سخت: که برمباني کار برد خوشونت اميز براي رسيدن به هدف خاص طراحي واجرا مي شود.
۲- جنگ نرم : که برمبناي کاربرد ابزارهاي پيشرفته جهت تاپير گذاري بررفتار وعملکرد افراد ورسيدن به اهداف خاص طراحي واجرا مي شود.جنگ نرم در واقع مبين راهبرد نرم افزارانه اي است که در اسلام به عنوان جهاد تامين وعملياتي مي شود.جهاد به جنگ نرم دلالت دارد ، البته بايد تصريح نمود که جهاد راهبردي نرم افزارانه است وشمول آن به مراتب بيشتر از جنگ نرم با دشمن مي باشد.بدين معنا که جنگ نرم بادشمن از مصاديق جهاد به شمار مي ايد.
ويژگيهاي جنگ نرم
۱ـ اقدامات خود را آشكار و علني انجام مي‌دهد و در شكل و بستر قانوني عمل مي‌نمايد.
۲ـ پديده جنگ نرم بطئي ، آرام و خزنده عمل نموده ، به طور تدريجي در جامعه شكل مي‌گيرد و افراد به سختي متوجه تكوين آن مي‌گردند.؟
۳ـ جنگ نرم يك جنگ نامحسوس است ، يعني ماهيت جنگ در آن پيدا نيست.
۴ـ مسالمت آميز بوده و جنبة غير خشونتي دارد و لذا در برخوردهاي سطحي حساسيتي را در جامعه و حكومت بر نمي‌انگيزد.
۵ـ از ابزارها و روشها و بستر هاي فرهنگي ، سياسي و اجتماعي مثل اينترنت، شبکه هاي اجتماعي، ماهواره، رسانه ها و غيره استفاده مي نمايد.
۶ـ جنگ نرم ، جنگي است ميان دانشگاه و انديشه ورزان كشور با مراكز تئوري پردازي دشمن.
۷ـ رسانه ها و اينترنت (شبکه هاي اجتماعي) به عنوان ستون اصلي شاكله جنگ نرم و ابزار فرهنگي كاربردي جهت تأثير گذاري بر افكار عمومي ، ركن اساسي مبارزه را تشكيل مي‌دهند.
۸ـ در براندازي نرم از رسانه هاي داخلي كشور براي ساقط كردن حاکميت همان کشور استفاده مي‌شود.
۹ـ مخاطب جنگ نرم عموم مردم هستند و قشر خاصي را در بر نمي‌گيرد.
۱۰ـ معمولاً اهداف اصلي پنهان دارد و منافقانه عمل مي‌شود . لذا درك سازماندهي پنهان مجريان آنها به راحتي امكان پذير نيست و گاه بسيار مشكل است.
۱۱ـ در جنگ نرم افراد به راحتي متوجه انحراف و گرويدن به دشمن نشده و مسير صحيح را همان مي‌داند كه در آن ورود پيدا كرده و بر آن پافشاري مي‌كند.
۱۲ـ تأثير بي نظيري در تسليم ناخودآگاه ملتها و تمكين آنها به خواست قدرت‌هاي سلطه گر دارد.
۱۳ـ چون غفلت از اجراي توطئه در ذهنيت اجتماعي و امنيتي حاكم مي‌گردد ، سطح تأثير گذاري تهديد تشديد گرديده و مؤثرترين الگوي رفتاري تهديد امنيتي با مطلوبيت نهايي براي دشمن شكل مي‌گيرد.
۱۴ـ ارزيابي جنگ نرم و تشخيص ميزان شكست و پيروزي در آن بسيار سخت و تقريباً غير ممكن است.
اهداف جنگ نرم
۱-استحاله فرهنگي
۲-استحاله سياسي وتخريب چهره هاي ارزشي ونهادهاي انقلابي مانند سپاه وبسيج
۳- ايجادناامني و شايعه
۴-تفرقه واختلاف دروني
۵-ترويج روحيه نا اميدي وکسالت به جاي شادابي ونشاط
۶- ترويج بي تفاوتي دربرابرمسائل مهم کشور
۷- تقويت نارضايتي ودامن زدن به آن واختلافات قومي وسياسي و...
۸-تلاش براي بحراني جلوه دادن اوضاع کشور
۹- تضعيف ساختار سياسي وبراندازي
ابزارهاي جنگ نرم امروزي
۱- سايتهاي اينترنتي
۲- شبکه هاي جتماعي (وات ساپ،وايبر، تانگو و ...)
۳- ماهواره
۴- تلفن هاي همراه
۵- پيامک ها و مطالب مختلف در شبکه هاي اجتماعي
۶- فرستادن کليپ ها ضد اسلامي در شبکه هاي اجتماعي
۷- فرستادن موسيقي کلاسيک وسنتي در شبکه هاي اجتماعي
۸- شايعه پراکني در شبکه هاي اجتماعي
۹- استفاده ازمناسبت هاي مختلف در شبکه هاي اجتماعي
۱۰- عرفانهاي نوين وکاذب در شبکه هاي اجتماعي
۱۱- سخنراني هاي مذهبي ، علمي وسياسي در شبکه هاي اجتماعي
۱۲- فرقه هاي گوناگون در شبکه هاي اجتماعي( بهائيت ، شيطان پرستي ، صوفي گري و......)
بازيگران جنگ نرم
آمريكا و جريان صهيونيسم بين‌الملل براي عملياتي ساختن جنگ نرم عليه حکومت هاي اسلامي، طي سال‌هاي گذشته راهكارهاي مختلفي آزمايش كرده‌اند. شبکه‌سازي، گزينه جديد امريکا براي مقابله با حکومت هاي اسلامي خصوصاعليه جمهوري اسلامي ايران، امروزه با ايجاد شبکه هاي اجتماعي (وات ساپ، وايبر، تانگو، لاين و...) بر افکار عمومي تاثير مي گذارد. بر همين اساس امريکا استراتژي شبکه‌سازي خود را بر اين اصول قرار داده است:
۱-به چالش کشيدن مفاهيم اسلامي به وسيله ارزش‌هاي دمکراتيک غربي و بازتعريف اسلام مطابق برداشت خود
۲. تلاش براي معکوس کردن جريان ايده‌ها و ترجمه و انتشار گسترده کتاب‌هاي مهم متفکران و روشنفکران غربي در ميان مسلمانان با هدف ترويج اسلام غربي
۳.تلاش براي گسترش انگاره‌هاي غربي و تفاسير راديکال و متعصبانه از اسلام از مسلمانان در جوامع ديگر
۴.حمايت از رسانه‌هاي طرفدار غرب
۵.ترويج برابري جنسيتي به شيوه غربي
۶.هواداري سياسي از اسلام‌گرايان سکولار در راستاي شکل‌دهي به محيط سياسي و حقوقي جهان اسلام به شيوه غربي
مقام معظم رهبري مي فرمايند:
رسانه ها و دستگاه هاي تبليغاتي و اطلاعاتي وابسته به استكبار، ميدان دار ترين عناصر دشمنان استقلال ملت ها براي به آشوب كشيدن ملت ها هستند؛ براي اينكه اينها را از مسيري كه دارند حركت مي كنند، منصرف كنند. دستورالعمل هايشان براي گروه هاي غافل و نادان اغتشاشگر توي رسانه هاي خودشان به طور علني دارد پخش مي شود: اين جوري با پليس درگير بشويد؛ اين جوري عليه بسيج حرف بزنيد؛ اين جوري توي خيابان اغتشاش ايجاد كنيد؛ اين جوري تخريب كنيد؛ اين جوري آتش بزنيد. (۲۹/۴/۱۳۸۸)
نتيجه :
نتيجه مي گيريم که لازم است حاکمان ورهبران جوامع اسلامي با توجه به شرايط جامعه و امکانات در اختيار، راهبرد هاي جهاد را درمقابله با انحرافات خارجي ونفاق هاي داخلي وخارجي اتخاذ نمايد، چرا که به نظر مي رسد شايسته ترين راه به منظور مقابله با انحرافات خارجي وداخلي ، تلاش براي رشد وتعالي مباني معرفتي و اعتقادي جامعه اسلامي مي باشد.
انتهای خبر/۱۰۲۴ج/ 550 الف