الان هدفمندی هر جایی که قرار دارد باید متوقف شود ضمن اینکه نباید دولت به سراغ تصمیمات دیگر در این حوزه برود. این در حالی است که صحبت از افزایش مجدد حامل انرژی میکنند. قطعا افزایش دوباره قیمتها برابر است با یک رکود تورمی دیگر
به گزارش جهانبین، مدتی است که دغدغه پرداخت نقدی یارانهها به جان دولت یازدهم افتاده است و تمایل به افزایش قیمت حاملهای انرژی از سوی دولت تدبیر کم نیست. البته مجلسیها ترجیح دادند که دست پیش بگیرند و حذف یارانه نقدی را بجای گرانی برق وگاز به دولت تحمیل کنند. با این وجود هنوز دولتیها زیر بار نرفتند و میگویند نه پول یارانههای نقدی را دارند و نه روی گردان از افزایش قیمت حاملهای انرژیاند.
در این میان اقتصاددانان منتقد هدفمندی، تیغ انتقاد به این طرح را تیزتر کرده و اتفاقات اخیر و سردرگمیهای امروز مجلس و دولت را نمایان شدن تبعات منفی اجرای هدفمندی میدانند. چنان که دکتر مهدی تقوی اقتصاددان و استاد با سابقه دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز در گفتگو با افکارنیوز توقف هدفمندی را منطقیترین گزینه پیش روی دولت و مجلس خواند و حذف دهکها را نتیجه اشتباه هدفمندی برشمرد. شرح گفتگو با این اقتصاددان را میخوانید:
هدفمندی را برخی جسارت دولت دهم میخوانند و معتقدند ادامه آن ضرورت دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
جسارتی در اجرای طرح هدفمندی نمیبینم. کما اینکه معتقدم یکسری اقتصاد دانان لیبرال دولت هاشمی را با سیاست تعدیلی به تله انداختند و سبب عدم اطمینان مردم به این دولت شدند و همان اقتصاد دانان احمدینژاد ” ببنید! قیمت گاز، برق و آب را افزایش دادند و به ازای هر نفر ماهانه ۴۵ هزار و پانصد تومان پرداخت کردند. در نهایت این روش برای افرادی خوش یمن بود که روستا نشین یا چادر نشین بودند یا اینکه از برخی انرژیها اعم از برق، گاز و.. برخوردار نبودند “ را به طرح هدفمندی سوق دادند. طرحی که عملا منطقی نبود و عواقب آن برای جامعه گرانیها و افزایش نرخ بیکاری بود. حتی ادامه دادن نیز میتواند عواقب را دو چندان کند..
شک اف طبقاتی عمیقتر شد
اگر میگویید هدفمندی درست نیست به این معناست که ساختار گذشته درست بود؟
ببنید! قیمت گاز، برق و آب را افزایش دادند و به ازای هر نفر ماهانه ۴۵ هزار و پانصد تومان پرداخت کردند. در نهایت این روش برای افرادی خوش یمن بود که روستا نشین یا چادر نشین بودند یا اینکه از برخی انرژیها اعم از برق، گاز و.. برخوردار نبودند. بنابراین روشی که برای هدفمندی یارانهها در پیش گرفتند جوابگوی انتظارات قانونگذار مبنی بر کاهش شکاف طبقاتی نبوده و نیست اما در کشورهای توسعه یافته سوبسیت یا یارانه در شرایطی هدفمند محسوب میشود که اقلام اساسی برای مردم ارزان بوده و هزینه بهداشت صفر باشد و امتیازاتی از قبیل دانشگاه مجانی به مردم داده شود آیا این امتیازات امروز در ایران پر رنگ است؟ از طرفی کوپن و تامین کالا ارزان تجربه زمان جنگ بود و موفق عمل کرد.
تمام مردم چه من استاد دانشگاه یا یک کارگر ساختمانی، نان و ارزاق را اگر چه سهمیهای اما با یک قیمت تأمین میکردیم. اما حالا با طرح هدفمندی نه تنها به شکاف طبقاتی پایان داده نشد بلکه بیش از هر موقع یک گروه اندک بهره برداران اصلی اقتصاداند وکالاهای لوکس در اختیارشان است و در عوض زحمتکشان و قشر متوسط توان تامین کالای اساسی و معیشتی را ندارند.
با این وجود هنوز هم اصل هدفندی را زیر سوال میبرید؟
من منتقد شکل هدفمندیام و بر این باورم شکل هدفمندی منطقی نبود. از طرفی بر خلاف تئوریسینهای موافق هدفمندی، سوبسیت دادن را بد نمیدانم مادامی که دولت درصدد دریافت مالیات از قشر بالادست جامعه باشد. یعنی مالیات بگیرد و آن را بین طبقه پایین دست توزیع کند. نه اینکه قیمتهای حامل انرژی را بالا ببرد ” تصمیم حذف دهکها نتیجه اشتباه بزرگتر یعنی اجرای هدفمندی است و البته خود یک تصمیم اشتباه است. اینکه دولت احمدینژاد هدفمندی را بد اجرا کرد و الان هم دولت یازدهم نمیتواند از پس پرداختها بر بیاید دلیلی منطقی برای حذف یک عده ازلیست یارانه بگیران نیست. “ به طوری که توان را از بخش تولید بگیرد و اقتصاد را دچار مشکل کند وبه رکود تورمی دامن زند.
نظر شما در خصوص دغدغه امروز دولتیها مبنی برحذف دهکها از دریافت نقدی یارانه چیست؟
تصمیم حذف دهکها نتیجه اشتباه بزرگتر یعنی اجرای هدفمندی است و البته خود یک تصمیم اشتباه است. اینکه دولت احمدینژاد هدفمندی را بد اجرا کرد و الان هم دولت یازدهم نمیتواند از پس پرداختها بر بیاید دلیلی منطقی برای حذف یک عده ازلیست یارانه بگیران نیست. از طرفی اگر این تصمیم اجرایی شود، در این صورت فردی که در چهار راه استانبول دلار میفروشد و پول کلان به جیب میزند چگونه قابل شناسایی هستد، دولت از کجا درآمدشان را میداند؟ چه شفافیتی برای درآمدهای دلالان و سفته بازان وجود دارد تا بتوان این قشررا دهک خروجی به حساب آورد؟
با این اوصاف پیشنهاد شما چیست؟
الان هدفمندی هر جایی که قرار دارد باید متوقف شود ضمن اینکه نباید دولت به سراغ تصمیمات دیگر در این حوزه برود. این در حالی است که صحبت از افزایش مجدد حامل انرژی میکنند. قطعا افزایش دوباره قیمتها برابر است با یک رکود تورمی دیگر. اینکه دولت به بهانه ناتوانی در پرداخت نقدی علیرغم حذف دهک به فکر افزایش حاملهای انرژی باشد راه منطقی نیست.
توقف هدفمندی مسلما پیشنهاد نهایی نیست. پس اصلاحات اقتصادی چه میشود؟
منطق حکم میکند به فکر بهبود فضای اقتصادی و کسب درآمدهای قابل اتکا نظیر مالیات باشیم و در کنار آن هزینههای بیهودهای که دولت گذشته متحمل شده، تکرار نشود. الان باید دغدغه اصلی دولت بهبود روابط خارجی و تمرکز بر منابع جدید نظیر مالیات باشد. کما اینکه پولی که هدفمندی به مردم میدهد برای اقشار متوسط فایدهای ندارد. چون شکاف میان هزینهها با درآمد زیاد است با ۴۵ هزارتومان پر نمیشود. بنابراین اگر رشد اقتصادی محقق شود و چرخ تولید خوب بچرخد، درآمدها عادلانه توزیع خواهد شد و نیازی به طرح هدفمندی نخواهد بود.