به گزارش جهان بین نیوز، ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست، چرا در مدرسه ها قرآن یاد نمی گیرند، حتّی به دانشگاه هم که می روند از خواندن قرآن عاجزند.
البته جای تأسّف است که این طور است. امّا باید از خودمان بپرسیم که تاکنون چه اقدامی در این راه کرده ایم، آیا با همین فقه و شرعیّات و قرآن که در مدارس است توقّع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟!
عجبا که خود نسل قدیم، قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست، قرآن در میان خود ما مهجور است و توقّع داریم نسل جدید به قرآن بچسبد.
الآن به شما ثابت می کنم که چگونه قرآن در میان خود ما مهجور است. اگر کسی در قرآن زیاد تدبّر کرده باشد، تفسیر قرآن را کاملا بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ. اما اگر کسی کفایه آخوند ملا کاظم خراسانی را بداند یک شخص محترم و با شخصیتی شمرده می شود. پس قرآن در میان خود ما مهجور است و در نتیجه همین إعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شده ایم. ما مشمول شکایت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هستیم که به خدا شکایت می کند «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجوراً».
یکی از فضلای خودمان که تقریبا یک ماه پیش مشرّف شده بود به عتبات می گفت: خدمت آیت الله خوئی سلمه الله تعالی رسیدم، به ایشان گفتم: چرا شما درس تفسیری که سابقا داشتید ترک کردید؟ (ایشان در هفت هشت سال پیش درس تفسیری در نجف داشتند، و قسمتی از آن چاپ شده) ایشان گفتند که یک موانع و مشکلاتی هست در درس تفسیر، گفت: من به ایشان گفتم: علامه طباطبایی در قم که به این کار ادامه دادند و بیشتر وقت خودشان را صرف این کار کردند چطور شد؟ ایشان گفتند: آقای طباطبائی «تضحیه» کرده اند. یعنی آقای طباطبائی خودشان را قربانی کردند، از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند، و راست گفتند.
عجیب است که در حساس ترین نقاط دینی ما اگر کسی عمر خود را صرف قرآن بکند به هزار سختی و مشکل دچار شود، از نان، از زندگی، از شخصیت، از احترام، از همه چیز می افتد و اما اگر عمر خود را صرف کتابهایی از قبیل کفایه بکند صاحب همه چیز می شود، در نتیجه هزارها نفر پیدا می شوند که کفایه را چهارلا بلدند یعنی خودش را بلدند، ردِّ کفایه را هم بلدند، ردِّ ردِّ آن را هم بلدند، ردِّ ردِّ ردِّ آن را هم بلدند اما دو نفر پیدا نمی شود که قرآن را به درستی بداند.!!!
از هر کسی درباره ی یک آیه ی قرآن سؤال شود می گوید باید به تفاسیر مراجعه شود. عجیب تر اینکه این نسل که با قرآن این طور عمل کرده از نسل جدید توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند.
اگر نسل کهن از قرآن منحرف نشده بود قطعا نسل جدید منحرف نمی شد. بالاخره ما کاری کرده ایم مشمول نفرین پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و قرآن شده ایم. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره قرآن فرمود: «إِنَّهُ شافعٌ مُشَّفَعٌ وَ ما حِلُ مُصَدَّقٌ» یعنی قرآن در نزد خدا و در پیشگاه حقیقت وساطت می کند و پذیرفته می شود و نسبت به بعضی که به او جفا کرده اند سعایت می کند و مورد قبول واقع می شود. هم نسل قدیم و هم نسل جدید به قرآن جفا کردند و می کنند، اول نسل قدیم جفا کرد که حالا نسل جدید جفا میکند. در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود:
یکی باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره شد. بدون شناختن درد این نسل هرگونه اقدامی بی مورد است. دیگر اینکه نسل کهن باید اول خود را اصلاح کند، نسل کهن از بزرگترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است. همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در زیر سایه ی قرآن به سوی سعادت و کمال حرکت کنیم.۱