یادداشت جهان بین نیوز:
در مقایسه حکومت اسلامی با حکمت لیبرالی و غربی این نکته نمود بارزی دارد ، در اسلام حاکم خود را در محضر خدا می بیند و رضایت باری تعالی برای او مهم است و با همین دیدگاه نوکری مردم را برای خود افتخار می داند نه حاکمیت برآنها را، ولی در اندیشه غربی حاکم، حاکمیت بر مردم را در سر می پروراند و خود را در مقابل خدا نمی بیند، بلکه قبل از انتخاب خود به رای مردم فکر می کند و بعد از آن هم به حکمرانی بر آنها!
در اندیشه اسلامی مشروعیت و مقبولیت هردو اهمیت دارد ولی در نگاه غربی مقبولیت آن هم قبل از رای گیری مهم است هر چند به تفاوتهای این دو مکتب می پردازیم به عمق و ژرفای اختلاف آنها پی برده واز تمایز آنها پی می بریم که اندیشه ای که قصد اصلاح و سعادت بشر را دارد همان مکتب اسلام است.
بر اساس همین اندیشه محک زدن حاکم اسلامی بر اساس میزان شایستگی و توانمندی و خلوص در هزینه کرد خود و سرمایه های در اختیار اوست و همین است که مشخص می کند جقدر از منابع و توان در مسیر رضایت خداوند قرار می گیرد. پس این مسیر سخت برای هر کسی مقدور نیست و شخصی که در این راه قدم می گذارد در وجه اول باید از خود بپرسد که آیا برای رضای خداوند و خیر اسلام حرکت می کند یا هدف و انگیزه دیگری در سر دارد. انشا الله که برای رسیدن به قدرت و... نیامده باشد! به هر جهت مردم باید با نگاهی تیزبین به دنبال یافتن عملکرد گذشته و برنامه آینده وی در فضای موجود باشند و حداقل چندین مورد را در وی بازنگری کنند
1-دشمنان نظام اسلامی را خوب بشناسد و اصل مقابله با آنان را از یادنبرده باشد.
2-با اعلام کاندیداتوری وی دشمنان احساس دلخوشی نکنند.
3-بر خلاف مصالح نظام کدهای یک طرفه دوستی با دشمنان و سیگنال های این گونه نفرستد.
4-مردم را افرادی بصیر و آگاه دانسته و قصد سوء استفاده از احساسات و عواطف مردم رانداشته باشد.
5-به جای تخریب و پرداختن به نقاط ضعف دیگران بیشتر از توان و انگیزه درونی خود حرف بزند.
6-برای افزایش قدرت روز افزون اسلام وانقلاب اسلامی قبلاً چه نقشی داشته و الان چه برنامه ای دارد.
پس کاندیدای ریاست جمهوری دوره یازدهم باید با اعتقاد به حرکت عظیم قطار اسلام بایستی مشخص نماید در چه موقعیتی از این مسیر قرار دارد وبرای آینده این حرکت چه برنامه ای دارد؟
مصطفی سیفی