قلبم آگاه است به آرزوی خودخواهم رسید. هیهات 16 سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچهام از نعمتهایی که ایزد متعال به من داده سپاسگزاری نکردهام و شرمندهام.
به گزارش «جهانبین نیوز»، شهید فریدون ریگی (رضایی ریگی)، هشتم تیر ۱۳۴۹ در روستای میلان بابا احمدی از توابع شهرستان لردگان به دنیا آمد. پدرش علیناز کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. دانشآموز سال دوم دانشسرا بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم خرداد ۱۳۶۵، با سمت فرمانده دسته در شوشتر براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. فرمانده شهید فریدون ریگی (رضایی ریگی) از شهدای دوران دفاع مقدس است که خردادماه ۱۳۶۵ با سمت فرمانده دسته در منطقه عملیاتی شوشتر به شهادت رسید. او در بخشی از وصیتنامه خود مینگارد:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ «آیه ۴۵ سوره انفال»
ای مؤمنان اگر با گروهی شیطانی برخورد کردید ثابت و استوار بمانید و خداوند را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید.
پس از ستایش خداوند سبحان و درود بر رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بالأخص حضرت مهدی (عج) و نایب برحقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهیدپرور ایران و باسلام و درود بر پدرومادر خواهرانم و برادرانم و تمامی دوستان و آشنایان.
درراه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب اسلامی به جبهه آمدم
من فریدون رضایی ریگی فرزند علی ناز بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نمودم، درراه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر اسلامی به خونبهای ۱۶۰ هزار کشته و مجروح است به جبهه آمدم؛ به جنگ علیه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در این مسیر الهی را یک فرضیه میدانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم و اگر بهظاهر شکست بخوریم و کشته شویم پیروزیم؛ بههرحال این عمل مایه افتخار برای من و شماست که در این راه به شهادت میرسیم بهجایی میرویم که ملکوتش نامند. آنجا که بهشتش نامند.
مرگ سرخ شهادت را بر زندگی ذلتبار ترجیح میدهم
زندگی ذلتبار را هیچوقت قبول نخواهم کرد؛ مرگ سرخ شهادت را بر آن ترجیح میدهم همانطوری که قلبم آگاه است به آرزوی خودخواهم رسید.
هنوز اندر خم یک کوچهام
هیهات ۱۶ سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچهام، زیرا نعمتهای ایزد متعال به من داده است سپاسگزاری نکردم و شرمندهام.بیشتر از همه از نعمت بزرگ خداوند ناسپاسی کردم که امام و رهبر و مرجع تقلید ما روح خدا خمینی بتشکن میباشد. توفیق نیافتم آنطور که باید در گفتارش تفکر کنم؛ توفیق نیافتم که بیشتر بِشناشمس؛ افسوس و صد افسوس که با او همعصر بودم و نتوانستم از ولایتش بهره گیرم و به فرامینش بیندیشم.
لحظهای از نام و یاد خدا غافل نباش
پدر عزیزم درود خدا بر تو باد که توانستی مرا چنین تربیت کنی که بتوانم خدمت گذار اسلام باشم. مادرم! کوه باش و چون کوه استقامت کن؛ لحظهای از نام و یاد خدا غافل نباش؛ درراه دین اسلام بکوش که هر چه بکوشی بازهم کم است. قامتت را بلند گیر و ندای اللهاکبر خمینی رهبر، خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار را سر ده و فریاد شهیدان راه خدا را به مردم برسان که فریاد ما پیروی کردن از خدا و قرآن و خمینی است.
به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی به خود راه ندهید
پدرومادر، خواهران و برادران امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من به دست شما نرسد؛ آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی به خود راه ندهید و هر وقت دلتان گرفت به مزار اینهمه شهید بنگرید آنوقت درد خود را فراموش خواهید کرد.
انتقام خون شهیدان را بگیرید
در پایان از همگی میخواهم که درهرحال پیرو ولایتفقیه باشید و با کفار و منافقین، آمریکا و شوروی و دیگر ابرقدرتهای شیطانی با تمام قوا بجنگید. انتقام خون شهیدان را از آنها بگیرید و در نمازهایتان امام را دعا کنید و از همه میخواهم که من راحلال کنند و در جلسات ختمی که بر من میگیرید شیرینی دهید و نگویید که جلسه عزاست. برای من لباس سیاه نپوشید و غمگین نباشید. سلامتی امام و طول عمر پربرکت برای امام آرزو میکنم.