به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «
جهانبین نیوز»، شهید حفیظ الله رفیعی شهرکی در وصیتنامه خود مینگارد:
بسمالله الرحمن الرحيم
ومن يقاتل فى سبيل الله فيقتل اويغلب فسوف نوتيه اجرعظيما. قرآن كريم (نساء)74
و هرکس درراه خدا جهاد كند پس كشته شود يا پيروز گردد بهزودی پاداش عظيم به او عطا خواهيم كرد.
با درود و سلام بر امام امت وامت شهیدپرور و با درود و سلام بر تمام سنگرنشينان راه حق و حقیقت و با درود و سلام بر تمام معلولين مجروحينى كه در كنار بیمارستانها از شدت درد مینالند و شب تاريك و ظلمانى را به صبح روشن مبدل میسازد؛ و با درود و سلام بر تمام خدمت گذاران به اسلام و با اسلام و درود بر تمام ياران باوفاى امام و با درود و سلام بر تمام پدران و مادرانی که بهترین فرزندان خويش را دامن بركت خويش پرورش میدهند و به جبههها میفرستند تا از اسلام و مرزهاى اسلامى و از قرآن دفاع نمايند.
به نام خداوند يكتا و يگانه، وصيتم را ازاینجا آغاز میکنم:
به نام او که هستيم از اوست و به نام او که قلبم براى او و به دستور او در گردش است و به نام او که گردش شب و روز و تمام ستارگان به دست او در گردشاند. به نام او كه خالق و آفريننده همه جهان است و به نام او که خورشید درخشان و ماه تابان به دستور او روشنايى میدهند و به نام او که كاخ ستمگران را درهم میکوبد و به نام او که تمام لغزشها به دستور او راهنماى میگردند.
(اشهدان لاالهالاالله واشهدان محمدارسول الله) شهادت میدهم كه خدا یکی است و همتا و شريكى ندارد و شهادت میدهم كه پيامبر (ص) فرستاده خداست و اطاعت از او واجب و هر كس از دستورات او اطاعت نكند كافر است و شهادت میدهم كه على (ع) ولى خداست و اطاعت از دستوراتش واجب و راه او حق و پايداراست و شهادت میدهم كه امام خمينى جانشين پيامبر است و باخدای يكتا در ارتباط است؛ و فرمانبرداری از او واجب و هرکس او را تكذيب و به او و راه او بدگويى كند نيز كافر است و جزء دشمنان خدا شمرده میشود؛ و شهادت میدهم كه رهبرى آگاه و رهبری فداكار داريم و اطاعت از امر او واجب میباشد در اینجا وصیت میکنم بر امت حزبالله و شهیدپرور كه جبههها را خالى نگذاريد؛ و اگر اسلحهای از دست برادرى و رزمندهای میافتد اسلحه او را مردانه برداريد و روانه جبههها شويد و امام و راهش را تنها نگذاريد زيرا كه ما مانند مردان اهل كوفه نيستيم كه اماممان را تنها بگذاریم.
ما در اول مردانه با دشمن اقرار كرديم كه اگر اين جنگ بيست سال هم طول بكشد ما ایستادهایم و مردانه هم خواهيم جنگيد. كه تاكنون ثابت نموديم و در اينجا با شما هستم اى منافقين كوردل كه شما نهایتاً از پا درخواهید آمد و باكارهاى منافقانه خود افشاء خواهيد شد و نامتان در بدترین ورقهای تاريخ ثبت خواهد شد.
در اينجا با شما هستم اى افراد بیتفاوت كمى به خود آیید و بیتفاوت ماندن تاكى. شما كى میخواهید در صف افراد هدفدار و مذهبى و مسلمان بیایید؛ و با شما هستم اى افراد بازاری كه بعضى از شما از خون اين ملت شهيد داده تغذيه نكنيد، كمى فكر كنيد و به خود آیید؛ و با شما هستم اى افراد ادارى كه بعضى از شما جايتان در ادارات باز میشود پارتیبازی نكنيد و افراد محروم را در نظر بگيريد و حق آنها را از بين نبريد، كه دل خانوادههای شهدا را آزرده نمایید و با شما هستم اى برادرانى كه كادر رسمى ادارات میباشید كمى در كارهايتان دقت كنيد و هیچگاه از ياد خدا غافل نباشيد كه خدایناکرده دچار شيطان نشويد؛ و با شما هستم اى برادران فرهنگى چرا بعضی از شماها اینقدر بیتفاوت هستيد.
امام خمينى میفرماید معلمى شغل انبياءاست از این شغل مواظبت كنيد و مواظب باشيد كه خيانت نكنيد. در آخر با شما هستم اى افراد خوب الهى كه در شهادتم دستهایم را از تابوت بيرون بگذاريد تا كوردلان بدانند من با خودم چيزى نمیبرم من فقط با اعمال خود وارد قبرستان میشوم.
چشمهایم را باز بگذاريد تا جلادان تاريخ بدانند من راهم را كوركورانه انتخاب نکردهام؛ و تابوتم را براى خاکهای مزارم بگذاريد و كفنم را از بدنم جداسازيد تا مزدوران خودباخته بدانند كه بدن عريان من در مقابلشان بازنخواهد ايستاد و زبانم را از دهانم بيرون بياوريد تا امت حزب ا... بدانند ديگر توان سخن گفتن ندارم كه با آنها سخن بگويم و بازوان مرا به برادران رزمنده نشان دهید که ببينند كه من ديگر توان جنگيدن ندارم.
وگرنه اینجا نبودم و سلولهای مرا به منافقان نشان دهید که بدانند اگر سلولهایم حركت میکرد در مقابل آنها میایستادم. واى افرادى كه در تشییعجنازهام شركت نموديد از شما معذرت میخواهم و فقط میخواهم اين را بدانيد كه هماکنون مرا در شيارى تنگ و تاریک قرار میدهید و از نزد من میروید.
من فقط خودم میمانم و اعمالم. در اينجا نه پدر، نه مادرى، نه برادرى، نه خواهرى و نه دوستى و نه آشنایی، من میمانم و خدای خودم. در آخر ای مادر گرامیم از شما معذرت میخواهم كه براى به ثمر رساندن من شبها نمیخوابیدی و روزها از من مواظبت مىكردى.
معذرت میخواهم كه ديگر بعدازاین، گونههای شما خیس خواهد بود و معذرت میخواهم از اينكه شبها برکنار گهواره من نمیخسبیدی كه مرا بخسبانى تا من اذيت نشوم؛ و معذرت میخواهم از اينكه وقتى به ياد من میافتی اشکهایت جارى میشود.
معذرت میخواهم از اينكه غم ما و رنج ما را براى به ثمر رساندن من تحمل نمودى؛ و پدر جان از شما هم معذرت میخواهم كه در بزرگ نمودن من روزها در هواى گرم تابستان و در هواى سرد زمستان سختیها را تحمل نمودى تا براى خوراك و پوشاك من و وسایل لازم را آمادهسازی و معذرت میخواهم از اینکه وقتى به من نگاه میکردی تمام رنج مارا فراموش میکردی واى برادران از شما هم معذرت میخواهم كه وقتى بسترم را در كنار خود خالی میبینید.
ناراحت میشوید و خاطرات شيرين من در خاطر شما مجسم میگردد و معذرت میخواهم از اینکه وقتى دوستانم را میبینید غم من در قلب شما اثر میگذارد؛ و اما شما خواهرانم بايد همانند زينب باشيد و از اين سختیها باکی نداشته باشيد.
ميدانم كه شهادت من براى شما مشكل است و من براى شما ارزشمند بودم اما فقط اين را ميدانم كه اسلام و قرآن از من عزیزتر است و مملكت و مرزهای ما از من باارزشتر هستند.
پس بنابراين راه خدا و راه حسين (ع) از من باارزشتر است و در آخر تمام كسانى كه با من آشنایی دارند و مرا میشناسند اگر میتوانند، دو ركعت نماز و دو روز روزه برايم بگيرند؛ و کلیه كسانى كه از من بدى دیدهاند ببخشيد؛ و کلیه برادران و يا اشخاصى كه از من پولى و یا اموالى طلب دارند بدون اينكه خجالت بکشند. بروند و از پدرم دريافت نمايند.
والسلام عليكم و رحمتالله و بركاته.
(حفيظ الله رفيعى شهركى)
انتهای پیام/1030ج