به گزارش
جهانبین نیوز، در جنگ ترکیبی و فتنه صهیونیستی، آمریکایی با پادویی جریانهای تکفیری، سعودی، نفاق، سلطنت طلبها و تجزیه طلبها علیه ایران، عملیاتهای مشترک میدانی و رسانه ای متعددی از چند ماه قبل طراحی و اجرا می شود.
مهسا امینی در حادثه ای از دنیا میرود و اسم رمز آشوب و کشف حجاب و کشتار می شود، یک گروه تروریستی در شاهچراغ، یک تیم مسلح در ایذه و شهادت کیان پیر فلک، یک خبر دروغ از مدرسه ای در اردبیل درباره کشته شدن دانش آموزی که وجود خارجی نداردو واکنش سلبریتیها، افتادن نیکاشاکرمی از پشت بام و سقوط یک دختر مست از مهمانی شبانه در یک گودال و... همه و همه با اتهام زدن هماهنگ رسانه های ضد ایرانی و چند رسانه داخلی به نظام همراه می شود تا در عین عملیات میدانی علیه مردم، کاری کنند تا همان مردم به جای خشم و مقابله با دشمن و عوامل دشمن، مقابل یکدیگر قرار بگیرند!!
مردم در ۲۲ بهمن نشان دادند که هوشیارند اما طراحی عملیات مسمومیت دانش آموزان آن هم در کشوری که طی ۴۰ سال اخیر مدارس و دانش آموزان دختر آن ۴ برابر رشد داشته است، نشان داد دشمن همچنان بر اشتباه خود پافشاری می کند!
ماجرا چیست؟
آنچکه محتمل است ماجرای مسمومیت های سریالی با آنکه در تعداد کمی از مدارس کشور اتفاق افتاده اما ریشه ای از جنس خرابکاری و ضد امنیتی دارد. آن هم با توجه به اسناد علنی دعوت به خرابکاری در مدارس و دانشگاه ها توسط ضد انقلاب، هم در رسانه و فضای مجازی هم در میدان! عوامل خرابکار احتمالا وابسته به نفاق با هدایت سرویسهای خارجی اقدام به ایجاد نا امنی می کنند، رسانه های خارجی اقدام به اتهام زنی به نهاد دین و مذهب و نظام می کنند و دقیقا چند رسانه و شخص معلوم از جریان سیاسی موسوم به اصلاح طلبها در اقدامی هماهنگ با اتهام زنی های مشابه عملا تلاش می کنند تا دشمن را از مهلکه نفرت عمومی اندکی نجات داده و نفرت داخلی از خودی ها ایجاد کنند!
گرچه با فراگیر شدن موضوع در رسانه ها بسیاری از موارد بی نظمی در مدارس شیطنت دانش آموزان و شوخی با موضوع و برخی نیز تلقین و ترس با عوامل محیطی معمولی مثل بوی شوینده ها و میوه ها نیز گزارش شده و موارد خرابکارانه تعداد محدود تری دارند.
وظیفه مردم در این شرایط جنگ ترکیبی، توجه به این نکته است که نباید اجازه بدهند بوق های تبلیغاتی قوه ادراک و تصمیم گیری آنها را با اختلال مواجه کنند. باید بدانند که از این نا امنی ها دشمن سود می برد و با توهین به شعور مخاطب در رسانه هایش این اتفاقات را به داخل کشور ربط داده و عملا این را می گوید: ما یقین دارم که مردم ساده لوح هستند و هر دروغی را باور می کنند!
«خرابکاری شرافتمندانه» یکی از شعارهای دشمن در ایام اخیر بود، همان توجیهی که ابر قدرتهای حامی این براندازان برای انداختن بمب اتم و شیمیایی بر سر مردم ژاپن و ایران و... از آن استفاده می کردند. همان اعتقاد داعش که کشتن را فضل می دانست. بنا براین مردم به جای قرارگرفتن در سناریوی دشمن، اینبار هم باید هوشمندانه وحدت و یکپارچگی خود را بیش از پیش نشان دهند وبدانند هر تریبون و رسانه ای که به نظام و مردم اتهام زنی می کند یا دعوت به آشوب می نمایند هدفی جز گسترش تهدید و خطر ندارد.
دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی نیز باید با سرعت و دقت بیشتر عوامل مرتبط با این خرابکاری های کثیف را شناسایی و پشت صحنه آن را به مردم گزارش دهند، گرچه سکوت نسبی آنها برای فاش نشدن نوع پیگیری و تعقیب دشمن نیز تا حدود زیادی قابل درک است. گرچه دستگاه قضایی نیز در این میان نباید به چند تریبون سیاسی اجازه بدهد به خاطر منافع سیاسی خود با دروغ و اتهام زنی بی سند به جریانهای دینی هم تولید نفرت کنند و هم عوامل اصلی را با این اتهام
زنی های بی اساس پوشش بدهند!
اما رسانه های داخلی! نباید با منفعل شدن دربرابر حملات رسانه ای خارجی عملا شبیه آنها موضع بگیرند. رسانه های داخلی باید با صداقت و اخلاص تمام بدور از روشهای عملیات روانی دشمن مردم را در جریان حقیقتها قرار دهند و تردید نکنند که دلهای مردم پذیرای حقیقت است تا تزویر و دروغ و حقه بازی های نارسانه های سعودی و انگلیسی.