به گزارش
جهانبین نیوز؛ شهید صفدر اسکندری از اهالی شهر کیان در چهارمحال و بختیاری کمسنترین رزمنده حاضر در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی میباشد.
برادرم عاشق امام خمینی (ره) بود
علی اسکندری برادر این شهید بزرگوار در گفتوگو صمیمانه با خبرنگار
جهانبین نیوز گفت: همه شهدا خاطرات ارزشمندی از خود به جای گذاشتند که برای مردم و خانوادههایشان عزیز هستند.
او از خصوصیات اخلاقی برادر شهیدش برایم گفت و ادامه داد: شهید ما از کودکی شور و شوق انقلابی بسیاری داشت، برادرم عاشق امام (ره) بود و پیروی از ایشان را وظیفه خود میدانست، همیشه هم سن و سالان خود را ارشاد میکرد.
برادر شهید اسکندری در ادامه افزود: ما چهار برادر و سه خواهر بودیم و وقتی پدرمان را از دست دادیم صفدر دو سال بیشتر نداشت و مادرم دست تنها ما را بزرگ کرد، صفدر کوچکترین فرزند خانواده بود و با شروع جنگ دیگر تمایلی به درس خواندن نداشت.
برای حضور در جبهه شناسنامهاش را دستکاری کرده بود
برادر شهید صفدر اسکندری افزود: چون برادرم سن کمی داشت ما و مادرم راضی نمیشدیم در جبهه حضور یابد اما خودش برای اینکه به جبهه برود شناسنامهاش را دستکاری کرده بود.
او ادامه داد: وقتی برادرم به خانه میآمد هیچگاه روی تشک نمیخوابید و همیشه میگفت همرزمان من روی خاک میخوابند و ما نباید در جای نرم و گرم بخوابیم.
برادر شهید از علاقه برادرش به خواندن نماز و روزه گفت و ادامه داد: برادرم بسیار به خواندن نماز و گرفتن روزه سفارش میکرد، صفدر زندگی ساده و فقیرانهای را برگزیده بود و تنها دغدغهای که داشت عبادت بود.
برادرم در سن ۱۴ سالگی به شهادت رسید
او در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: برادرم در سال ۶۱ و زمانی که ۱۴ سال بیشتر سن نداشت شهید شد.
برادر شهید اسکندری در ادامه گفت: از همرزمانش شنیدیم شب قبل از عملیات اجازه گرفته و با جیره آبی که در اختیار داشته غسل شهادت کرد، آماده شهادت شده است و فردا آن شب درحالی که اسیران عراقی را به عقب منتقل میکرده از ناحیه پهلو زخمی شده و شهید شده است.
از دو هفته قبل خبر شهادتش را به مادرش داده بود
اسکندری گفت: برادرم دو بار به کردستان اعزام شد و در سومین اعزامش به جبهه (خرمشهر) به مقام شهادت نائل آمد، شهادت به صفدر الهام شده بود به طوری که دو هفته قبل به مادرمان گفت هفتههای آینده شما برای تشییع من خواهید آمد و من هم شهید میشوم.
برادر شهید صفدر اسکندری به جوانان امروزی نیز نصیحتهایی به جوانان کرد و گفت: شهدا را فراموش نکنید و آنها را الگوی خود قرار دهید، نگذارید خون شهدا پایمال شود و هرگز ولیفقیه مان را تنها نگذارید و همواره گوش به فرمان ولی امر و رهبرمان باشید.
حضور در جبهه را بر ادامه تحصیل ترجیح داد
خواهر شهید صفدر اسکندری نیز از خاطرات برادرش برایم گفت و ادامه داد: برادرم قبل از انقلاب فعالیت انقلابی داشت به طوری که در پخش کردن اعلامیه و شعارنویسی فعال بود.
او ادامه داد: برادرم علاقه زیادی به نقاشی داشت و علاوهبر نقاشی در ورزش تکواندو نیز علاقه زیادی داشت.
وقتی رضایت مادرم برای اعزام را گرفت دست و پای مادر را غرق بوسه کرد
او گفت: صفدر هنوز به سن تکلیف نرسیده بود اما ما را ارشاد میکرد و زمانی که برادرم شهید شد دانشآموز بود اما جبهه را بر درس ارجحیت داد و میگفت حالا کشور به ما نیاز دارد بعدا درس میخوانم، یادم میآید وقتی موفق شد رضایت مادرم برای اعزام به جبهه را بگیرد بر دست و پایش بوسه میزد و بسیار خوشحال بود.
خبر آزادی خرمشهر و شهادت صفدر غم و شادیمان را در هم آمیخت
خواهر شهید صفدر اسکندری با صدای بغض آلود ادامه داد: روزی که برادرم شهید شد ما مدام از رادیو اخبار جبهه را دنبال میکردیم و از پیشروی و پیروزیهای رزمندگانمان خوشحال بودیم، در همان حال و هوا بودیم که یک هلی کوپتر از بالای خانه مان عبور کرد و مادرم با دیدن آن گفت پیکر پسرم در این هلی کوپتر است و همان هم شد، چند ساعت بعد به ما اطلاع دادند برویم برای گرفتن پیکر صفدر، خبر شهادت صفدر و آزادسازی خرمشهر باهم به ما رسید و غم و شادیمان در هم آمیخت.
او ادامه داد: مادرم دو ماه بعد از شهادت صفدر فوت کرد و نتوانست غم از دست دادن پسرش را تاب بیاورد، ما همیشه از اینکه برادرمان به آرزویش رسید خوشحال بودیم اما غم از دست دادنش هم برایمان سخت بود.
خواهر شهید اسکندری یکی از خاطرات بارز شهیدشان را گفت و ادامه داد: وقتی برادرم از کردستان آمد مادرم بخاطر سلامتیش آش نذری پخت اما صفدر ناراحت شد که چرا وقتی من هنوز شهید نشدم شما نذری میپزید.
او در پایان صحبتهایش از جوانان خواست راه شهدا را ادامه دهند و پیرو آنها باشند.
انتهای پیام/1026ج