شهر فقط مجموعهای از بزرگراههای متقاطع و ساختمانهای کوتاه و بلند نیست.
به گزارش جهانبین نیوز؛ شهر فقط مجموعهای از بزرگراههای متقاطع و ساختمانهای کوتاه و بلند نیست. گویی چیزی غیرمادی در هر شهر وجود دارد.
چیزی شبیه روح. وقتی در خیابانهایش قدم میزنید، هوایش را تنفس میکنید، با مردمانش زندگی میکنید یا میراث تاریخیاش را میبینید، آن روح را مییابید. مصیبتهای تاریخی، جنگها و ویرانیها و جشنها و ماتمها بر تن این روح مینشیند و با آن روی مردم هم اثر میگذارد.
از طرفی دیگر عدم مشارکت مردم و ضعف در مسئولیت پذیری و بی عدالتی ها در توزیع خدمات شهری و عدم بهره برداری بهینه و به ویژه نداشتن انضباط مالی و نظارت کافی بر منابع درآمدی از جمله عوامل کمبود درآمدهای شهری است که مدیران شهری باید مشارکت مردمی را سرلوحه کاری خود قرار دهند.
معماری در شهر، هماهنگی فضاهای بهم پیوسته است، گر در آن انسان نباشد آن فضاها مرده است
یا به عبارتی دیگر؛
زندگی گرمی دل های بهم پیوسته است، گر در آن دوست نباشد همه درها بسته است
موقعی که از من خواسته شد در زمینه زیبایی های شهر مطلبی بنویسم، پیش خود میگفتم، من که هر چه تا به حال گفته و نوشته ام به جایی نرسیده، چون فضا، فضای به کار بستن ایده ها و افکار مثبت و سازنده نبوده است، در نتیجه جایی برای پژوهش و پیشنهادهای سازنده هم وجود ندارد.
این صحبت ها را هم از خودم نمی گویم بلکه با دید شهرسازی، به آنچه که در پهنای محدوده های قانونی و خارج از قانونی شهرها شکل گرفته نگاه کنیم به همین نتایج خواهیم رسید که در شهر های ما، در روستاهای ما، در راستای محورهای کار فضایی که ایده های نویی از شهرسازی و معماری در آنها دیده شود وجود ندارد.
شهر موقعی که شالوده اش از بین رفت پایه و اساس قانونی اش از بین رفت، برنامه ریزی و مدیریتش از بین رفت، همین می شود که الان خیلی از شهرهای ما گرفتارش شده اند.
چندی پیش در یکی از برنامه های تلویزیونی از یکی از مشهورترین متخصصان محیط زیست کشورمان پرسیدند از کیست که این ناهنجاری ها، این نابسامانی ها و این ... در شهر وجود دارد؟ گفت از بی فرهنگی مردم.
تقصیر از شهروندان است(!) سپس در فیلم مستندی که به نمایش گذاشته شد درخت های قطع شده یکی از زیبا ترین خیابان های تهران را که در مقیاس جهانی شهرت دارد شمارش کردند. از دویست عدد تجاوز می کرد. معلوم شد که این محور، خیابان ولیعصر است که گرفتار این آفت شده است.
در اینجا مقصر کیست؟!!
مردم، شهرداری، شهردار، قانون، ضوابط، محیط زیست، سازمان فضای سبز؟
واقعاً مقصر کیست؟
در سرزمینی که یک درخت، یک قطره آب را نعمت خدا می دانند هدر کردن آب و قطع درختان سر سبز و خرم جنایت محسوب می شود. آنکه درختان را از بین می برد جنایتکار و آنکه دست گدایی در مقابل این عمل انجام شده دراز میکند خیانت کار است.
از مطرح کردن این واقعیات واهمه نداشته باشیم. مشهورترین متخصص زیست شناسی در مقابل عمل انجام شده ی قطع درختان خیابان ولیعصر، تقصیر را به گردن بی فرهنگی مردم گذاشت. ایشان از گفتن واقعیت طفره رفتند ولی آیا شهردار محترم را هم بایستی جزو مردم به حساب آورد؟ البته در سرشماری آماری!!!
مسئله بی فرهنگی مردم نیست بلکه مسئله از بین رفتن اخلاق و وجدان حرفه ای است که بعضا در برخی از گروه ها و تخصص ها از بین رفته است.
حالا از راهی دیگر زیبایی را تحلیل کنیم. من فکر میکنم هر چیزی که مفید باشد زیبا است. آنچه که کاربرد عقلایی داشته باشد مفید است.
پس زیبایی بستگی با کاربرد عقلایی دارد ولی خود زیبایی هم فی نفسه دارای پارامتر های متعدد و فاکتور های مختلفی است که اگر در آن نباشد جز و زیبایی محسوب نمی شود.
زیبایی از تناسبات و هارمونی بین آنها و آنچه که حاصل آنها است بدست می آید. یک کار معماری در چه موقع زیبا است؟ در زمانی که از هارمونی و هماهنگی بین تناسبات فضاهای شکل دهنده آن برخوردار باشد.
مهندس نریمان شیوندی؛ مشاور مدرسه سرمایه گذاری شهری ایران