به گزارش
جهانبین نیوز؛ در روزگار عجیبی به سر می بریم برای ماندن کنار هم باید دور از هم باشیم.
با آمدن ویروس کرونا و با درگیری تعداد زیادی از مردم جهان به این ویروس بی رحم همه چیز و همه ابعاد زندگی مردم تحت الشعاع قرار گرفت.
هر چه به گذشته می نگرم هیچ چیز نمی توانست اینگونه مردم را از هم دور و سبک زندگیشان را عوض کند، اما این ویروس وحشی بی منطق آمده تا همه مهمانی ها، مراسمات، دور همی ها و همه ابعاد زندگی اجتماعی مردم را تغییر دهد.
پزشک ها بر ماندن در خانه برای قطع زنجیره انتقال کرونا سخن می گویند و مردم شاید دیگر رمقی برای تحمل این شرایط ندارند.
مدارس و دانشگاه های تعطیل و دورکاری کارمندان بیش از پیش وابسته مان کرده به استفاده از اینترنت و همین اعتیاد به اینترنت سبب می شود منزوی تر از قبل شویم.
اما لحظه ای به این موضوع فکر کنید که اگر با لجبازی هایمان در خانه نمانیم و با این تفکر که " از بس جایی نرفتیم پوسیدیم" از قرنطینه خارج شویم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاید همین کودکی که از دستش به واسطه مدرسه نرفتن کفری هستیم در اثر ابتلا به کرونا از دست بدهیم روزهای بدی رقم میخورد برای مادری که خود را مقصر می داند و فرزندش هم دیگر کنارش نیست، اما همچنان کرونا جولان می دهد و باید در خانه بماند انگار ثمره این لجبازی فقط آسیب به خودش بوده، چون وضعیت تغییری نداشته است.
یا تصور کنیم فرزندی دلتنگ پدر و مادرش باشد بی آنکه فکر کند ناقل است، دیدار با پدر و مادر و ابتلای آن ها به کرونا و شاید از دست دادنشان خسارت جبران ناپذیری است که چندین بار در جامعه نمونه آن دیده شده است.
ناقل کرونا بودم و همه خانواده ام را مبتلا کردم
مریم پورحسینی یکی از شهروندان شهرکردی است که به دلیل اینکه ناقل کرونا بوده همه اعضای خانواده اش را مبتلا کرده است وی میگوید: اصلا تصور نمی کردم که کرونا دارم چون علامتی نداشتم.
پورحسینی به ابتلای پدر و مادر و خواهرش به کرونا و شدت گرفتن بیماری پدر به دلیل سن بالا اساره دارد و می گوید: با وجود تذکر های شوهرم هفته دو روز به خانه پدرم رفت و آمد داشتم اما وقتی دلیلی برای بیماری پدر و مادرم که فقط در خانه بودند شدم عذاب وجدان سختی داشتم.
او ادامه می دهد: روزهای سختی را پشت سر گذاشتم اما خدا نخواست که تا ابد این عذاب وجدان برایم باقی بماند و فردی را از خانواده ام را از دست ندادم اما هیچگاه برای رنجی که به آنها تحمیل کردم خودم را نمی بخشم.
از آنجایی که متخصصان بر اعتقاد هستند که بیشتر آمار ابتلا به کرونا مربوط به دورهمی های خانوادگی است پس لازم است بیشتر به این موضوع دقت کنیم.
بیشتر از سه ماه است که خانواده ام را ندیده ام
مرجان یکی از پرستاران بیمارستان شهرکرد در گفت و گو با خبرنگار ما از سختی کارش و استرسی که در این شرایط برایش وجود دارد می گوید.
او ادامه می دهد: بیشتر از سه ماه است که خانواده ام را ندیدم چون می ترسم به کرونا مبتلا باشم در خانه هم برای حفظ جان فرزند و همسرم مجبور به استفاده از ماسک هستم.
این پرستار رعایت نکات را برای سلامتی خود و خانواده اش می داند و معتقد است روزهای بعد از کرونا خانواده ای دارد که بتواند در کنارشان باشد.
از دورهمی های خانوادگی پرهیز کنید
علی ابوطالبی یکی دیگر از شهروندان شهرکردی به ابتلای خود به کرونا اشاره میکند و می گوید: وقتی به دکتر مراجعه کردم دکتر از ابتلای من به یک سرماخوردگی ساده خبر داد اما از من خواست خودم را قرنطینه کنم و من بی توجه به این حرف وی راهی خانه برادرم شدم.
او ادامه می دهد: این بی توجهی من منجر به ابتلای بیماری خانواده برادرم به کرونا شد و از آنجا بود که فهمیدم حتی سرماخوردگی های ساده هم نیاز به فرنطینه دارد.
به گزارش
جهانبین نیوز؛ پس بهتر است حالا که شرایط ایجاب کرده و همه را خانه نشین، بیش از این غر نزنیم و بمانیم در خانه تا عزیزانمان را از بلا دور نگه داریم، شاید این ویروس رخت از زندگی مردم بر بندد و برود تا نفسی بکشیم...
انتهای پیام/1026ج