شهر هفشجان امروز ميزبان شهيد مدافع حرم حاج منصور عباسي هفشجاني بود که آسمانش نيز رنگ غم به خود گرفته بود.
۰
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰
کد مطلب : ۳۷۴۶۲
رویش سیزدهمین شقایق مدافع حرم در چهارمحال و بختیاری
پرواز تا بهشت از فراز بام ایران/شهید منصور عباسی، حبیب بن مظاهر شهدای مدافع حرم
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از بام ايران خبر؛ مراسم تشييع و وداع با پيکر مطهر شهيد مدافع حرم منصور عباسي هفشجاني با حضور با شکوه و گسترده مردم شهيد پرور استان چهارمحال و بختياري و خصوصا" مردم شهر هفشجان در ميدان امام خميني(ره) هفشجان به سمت مسجد جامع برگزار شد.
مردم استان چهارمحال و بختياري از دور و نزديک و از ساعتي قبل‌تر خود را به ميدان امام خميني (ره) هفشجان رسانده‌اند، جمعيت گسترده اي براي استقبال از شهيد آمده بودند. از ساعت دو بعد از ظهر لحظه به لحظه به جمعيت افزوده و افزوده تر مي شد و همه در انتظار شهيد والا مقامشان شهيدي که برادر او شهيد آيت الله عباسي نيز در جنگ هشت سال دفاع مقدس شهيد شده بود بودند.
خانواده‌هاي معظم شهدا، مسئولان و اقشار مختلف مردم هفشجان و شهرهاي اطراف در اين مراسم حضور يافته‌اند.
و اما... امروز يک بار ديگر قلب مردم هفشجان به درد آمده است ، شهر عزادار گشته و همه آمده بودند به استقبال اين شهيد و تسلي دل بازمندگان آن بزرگوار
در اين ميان يک لحظه به ياد حبيب بن مظاهر افتاده ام. که در راه امام حسين(ع) و عشق به آن پير و جوان نمي شناسد مهم عزتي است که به بار مي آورند.
اين شهيد در راه امام حسين(ع) و دفاع از حرم حضرت زينب(س) رفته و اينک با پيکري بي جان برگشته و همه آمده بودند تا با اين شهيد عهد و پيمان تازه کنند.
نگاهم را مي‌چرخانم، کمي آن سوتر خودروي حامل پيکر مطهر شهيد منصور عباسي است، مردم از سربازان کنار تابوت مي‌خواهند که پارچه‌هايي را برايشان تبرک کنند و يا بتوانند از نزديک شهيد را زيارت کنند، مادري که عکس فرزند شهيدش را آورده، مادر جوان ديگر با کودک خردسالش آمده، مادر پيري که راه رفتن برايش سخت است اما وظيفه خود دانسته که در اين مراسم حضور يابد.
وقتي جمعيت شهر را ديدم که براي استقبال از شهيد آمده بودند ياد خاطره تلخ شهادت ۱۲ شهيد صنعتگر سرخس و شهادت شش شهيد دياله عراق که همه از اهالي شهر هفشجان بودند افتادم اشک در چشمانم حلقه زده بود و تنها از خدا مي خواستم به خانواده شهيد صبري جليل عنايت کند تا بتوانند نبودن عزيزشان را تحمل کنند.
حضور جوانان در اين مراسم بيش از همه به چشم مي‌آيد، جواناني که نه پيروزي انقلاب را ديده‌اند و نه دفاع مقدس را درک کرده‌اند، اما در کشوري رشد يافته‌اند که هر وجب از خاکش با خون شهيد آبياري شده است.
.jpg)
شهدا عزادار نميخواهند،رهرو مي‌خواهند
هواي هفشجان ، بوي شهادت مي‌دهد، انگار آسمان نيز غمي سنگين در دلش نمايان است، گويا صحنه‌هاي تشييع شهدا براي آسمان حکايتي را زنده ميکند که قرن‌ها پيش به خود ديده است. يادمان باشد «شهيد عزادار نمي‌خواهد، رهرو مي‌خواهد»؛ يادمان باشد سال‌هاي عزت امروز، حاصل وفاداري و فداکاري چه دُرهاي گرانبهايي است؛ از ياد نبريم، عهد و پيمان امروزمان با شهيد عباسي را، اين شهيد و شهداي ديگر نظاره‌گر اعمال و رفتارمان هستند، مراقب باشيم بدعهدي نکنيم.
دو زن را ديدم که با يکديگر در حال بگو و مگو بودند و مدام تکرار ميکردند اي کاش اين شهيد را در شهر خودمان دفن مي کردند که براي شهر عزتي بسيار بالا است.
ديگري مي گفت خوشا به سعادت شهيد که جايگاه خود را در عالم برزخ و قيامت گرفته و به ميهماني امام حسين(ع) و ديگر شهدا و برادر شهيدش مي رود.
آن يکي ميگفت شب جمعه و بهترين شب هم به خاک سپرده مي شود و چه سعادتي نصيبش شده اي کاش ما راهم در قيامت شفاعت کند.
وقتي خوب فکر ميکنم ميبينم همه آدمها يک روز بايد با اين دنيا و همه زشتي و زيبايي هاي آن خداحافظي کنند اما چه سعادتمند است کسي که در راه خدا و ائمه اطهارش کشته شده شهيد عباسي زنده است و من مطمئنم که نظاره گر همه مردمي است که براي تشييع و خاکسپاري او آمده اند.
مدام در دلم زمزمه ميکردم که مي شود اين شهيدان در روز قيامت شفاعت ما هم بکنند
مي شود براي ما دعا کنند
عجيب دلم گرفته بود با خود مدام تکرار ميکردم اي شهيد تو کجا و ما کجا ؟؟
چشمم به بنرهاي سطح شهر افتاد که عکس شهيد منصور عباسي را بر روي آن ها حک کرده بودند چقدر چهره آرام و مظلومي داشت گويي هزاران سال آرام گرفته بود .
يک نفر در حال مداحي کردن و مردم هم همراه با مداح هم نوايي و اشک ميريختند .
حال و هواي عجيبي بود شهر بوي شهادت به خود گرفته بود ، ناراحتي و غم را در چهره تکاتک مردم حس ميکردم.
اما چه سعادتي داشته شهيد منصور عباسي هفشجاني چراکه شهادت موجب آمرزش گناهان مي شود. شهيد از سوال قبر محفوظ است و فشار قبر ندارد و در بهشت با اولیاء همنشین است . شهيد حق شفاعت دارد. شهدا از اولين کساني اند که وارد بهشت مي شوند و همه به مقام شهيدان غبطه مي خورند.
شهادت طلبي به معناي آن است که در عرصه نياز جامعه به فداکاري، مصالح شخصي و خانوادگي انسان را مانند غل و زنجير پاي بسته نکند، بلکه انسان شهادت جو، مرز و حصار خوديت و دلبستگي و تعلق خانوادگي را پاره مي کند و در راه آرمان هاي مقدس، عاشقانه و بدون اندک درنگ به پيش مي تازد.
شهادت درجه اي است که خداوند نصيب افرادي مي کند که قابليت آن را داشته باشند. يعني، واقعا اهل تقوا بوده و عاشقانه آن را طلب کنند.
بعد از تشييع پيکر اين شهيد همه آماده اقامه نماز مغرب و عشاء در جوار اين شهيد بزرگوار شدند و قبل از آن نيز فرزند پسر شهيد از حضور پرشکوه مردم شهر هفشجان تقدير کرد و از آن ها خواست که خود و خانواده اش را در مراسنم خاکسپاري که فردا روز است ياري کنند.
مراسم تشييع و خاکسپاري شهيد منصور عباسي هفشجاني پنجشنبه ۱۶ آذرماه ۱۳۹۶ در مرکز استان از مقابل امام زادگان حليمه و حکيمه خاتون به سمت ميدان ۱۲ محرم و پس از آن در گلزار شهدا شهر شهرکرد خاکسپاري خواهد شد.
خوشا آنان که جانان مي شناسند طريق عشق و ايمان مي شناسند
بسي گفتيم و گفتند از شهيدان شهيدان را شهيدان مي شناسند
گزارش: مرضيه عالي پور هفشجاني
انتهاي پيام/۵۳۰ب
مردم استان چهارمحال و بختياري از دور و نزديک و از ساعتي قبل‌تر خود را به ميدان امام خميني (ره) هفشجان رسانده‌اند، جمعيت گسترده اي براي استقبال از شهيد آمده بودند. از ساعت دو بعد از ظهر لحظه به لحظه به جمعيت افزوده و افزوده تر مي شد و همه در انتظار شهيد والا مقامشان شهيدي که برادر او شهيد آيت الله عباسي نيز در جنگ هشت سال دفاع مقدس شهيد شده بود بودند.
خانواده‌هاي معظم شهدا، مسئولان و اقشار مختلف مردم هفشجان و شهرهاي اطراف در اين مراسم حضور يافته‌اند.
و اما... امروز يک بار ديگر قلب مردم هفشجان به درد آمده است ، شهر عزادار گشته و همه آمده بودند به استقبال اين شهيد و تسلي دل بازمندگان آن بزرگوار
در اين ميان يک لحظه به ياد حبيب بن مظاهر افتاده ام. که در راه امام حسين(ع) و عشق به آن پير و جوان نمي شناسد مهم عزتي است که به بار مي آورند.
اين شهيد در راه امام حسين(ع) و دفاع از حرم حضرت زينب(س) رفته و اينک با پيکري بي جان برگشته و همه آمده بودند تا با اين شهيد عهد و پيمان تازه کنند.
نگاهم را مي‌چرخانم، کمي آن سوتر خودروي حامل پيکر مطهر شهيد منصور عباسي است، مردم از سربازان کنار تابوت مي‌خواهند که پارچه‌هايي را برايشان تبرک کنند و يا بتوانند از نزديک شهيد را زيارت کنند، مادري که عکس فرزند شهيدش را آورده، مادر جوان ديگر با کودک خردسالش آمده، مادر پيري که راه رفتن برايش سخت است اما وظيفه خود دانسته که در اين مراسم حضور يابد.
وقتي جمعيت شهر را ديدم که براي استقبال از شهيد آمده بودند ياد خاطره تلخ شهادت ۱۲ شهيد صنعتگر سرخس و شهادت شش شهيد دياله عراق که همه از اهالي شهر هفشجان بودند افتادم اشک در چشمانم حلقه زده بود و تنها از خدا مي خواستم به خانواده شهيد صبري جليل عنايت کند تا بتوانند نبودن عزيزشان را تحمل کنند.
حضور جوانان در اين مراسم بيش از همه به چشم مي‌آيد، جواناني که نه پيروزي انقلاب را ديده‌اند و نه دفاع مقدس را درک کرده‌اند، اما در کشوري رشد يافته‌اند که هر وجب از خاکش با خون شهيد آبياري شده است.
شهدا عزادار نميخواهند،رهرو مي‌خواهند
هواي هفشجان ، بوي شهادت مي‌دهد، انگار آسمان نيز غمي سنگين در دلش نمايان است، گويا صحنه‌هاي تشييع شهدا براي آسمان حکايتي را زنده ميکند که قرن‌ها پيش به خود ديده است. يادمان باشد «شهيد عزادار نمي‌خواهد، رهرو مي‌خواهد»؛ يادمان باشد سال‌هاي عزت امروز، حاصل وفاداري و فداکاري چه دُرهاي گرانبهايي است؛ از ياد نبريم، عهد و پيمان امروزمان با شهيد عباسي را، اين شهيد و شهداي ديگر نظاره‌گر اعمال و رفتارمان هستند، مراقب باشيم بدعهدي نکنيم.
دو زن را ديدم که با يکديگر در حال بگو و مگو بودند و مدام تکرار ميکردند اي کاش اين شهيد را در شهر خودمان دفن مي کردند که براي شهر عزتي بسيار بالا است.
ديگري مي گفت خوشا به سعادت شهيد که جايگاه خود را در عالم برزخ و قيامت گرفته و به ميهماني امام حسين(ع) و ديگر شهدا و برادر شهيدش مي رود.
آن يکي ميگفت شب جمعه و بهترين شب هم به خاک سپرده مي شود و چه سعادتي نصيبش شده اي کاش ما راهم در قيامت شفاعت کند.
وقتي خوب فکر ميکنم ميبينم همه آدمها يک روز بايد با اين دنيا و همه زشتي و زيبايي هاي آن خداحافظي کنند اما چه سعادتمند است کسي که در راه خدا و ائمه اطهارش کشته شده شهيد عباسي زنده است و من مطمئنم که نظاره گر همه مردمي است که براي تشييع و خاکسپاري او آمده اند.
مدام در دلم زمزمه ميکردم که مي شود اين شهيدان در روز قيامت شفاعت ما هم بکنند
مي شود براي ما دعا کنند
عجيب دلم گرفته بود با خود مدام تکرار ميکردم اي شهيد تو کجا و ما کجا ؟؟
چشمم به بنرهاي سطح شهر افتاد که عکس شهيد منصور عباسي را بر روي آن ها حک کرده بودند چقدر چهره آرام و مظلومي داشت گويي هزاران سال آرام گرفته بود .
يک نفر در حال مداحي کردن و مردم هم همراه با مداح هم نوايي و اشک ميريختند .
حال و هواي عجيبي بود شهر بوي شهادت به خود گرفته بود ، ناراحتي و غم را در چهره تکاتک مردم حس ميکردم.
اما چه سعادتي داشته شهيد منصور عباسي هفشجاني چراکه شهادت موجب آمرزش گناهان مي شود. شهيد از سوال قبر محفوظ است و فشار قبر ندارد و در بهشت با اولیاء همنشین است . شهيد حق شفاعت دارد. شهدا از اولين کساني اند که وارد بهشت مي شوند و همه به مقام شهيدان غبطه مي خورند.
شهادت طلبي به معناي آن است که در عرصه نياز جامعه به فداکاري، مصالح شخصي و خانوادگي انسان را مانند غل و زنجير پاي بسته نکند، بلکه انسان شهادت جو، مرز و حصار خوديت و دلبستگي و تعلق خانوادگي را پاره مي کند و در راه آرمان هاي مقدس، عاشقانه و بدون اندک درنگ به پيش مي تازد.
شهادت درجه اي است که خداوند نصيب افرادي مي کند که قابليت آن را داشته باشند. يعني، واقعا اهل تقوا بوده و عاشقانه آن را طلب کنند.
بعد از تشييع پيکر اين شهيد همه آماده اقامه نماز مغرب و عشاء در جوار اين شهيد بزرگوار شدند و قبل از آن نيز فرزند پسر شهيد از حضور پرشکوه مردم شهر هفشجان تقدير کرد و از آن ها خواست که خود و خانواده اش را در مراسنم خاکسپاري که فردا روز است ياري کنند.
مراسم تشييع و خاکسپاري شهيد منصور عباسي هفشجاني پنجشنبه ۱۶ آذرماه ۱۳۹۶ در مرکز استان از مقابل امام زادگان حليمه و حکيمه خاتون به سمت ميدان ۱۲ محرم و پس از آن در گلزار شهدا شهر شهرکرد خاکسپاري خواهد شد.
خوشا آنان که جانان مي شناسند طريق عشق و ايمان مي شناسند
بسي گفتيم و گفتند از شهيدان شهيدان را شهيدان مي شناسند
گزارش: مرضيه عالي پور هفشجاني
انتهاي پيام/۵۳۰ب