علت سکوت و عدم قیامشان علیه ابوبکرو عمر T نورستگی و تازه شکوفا شدن اسلام بودوحضرت با تدبیرهای خود کوچکترین قیام ونزاعی را باعث خشک شدن این نهالهای تازه سربرآورده از خاک میدانستند ولی با جهانگیر شدن اسلام معاویه روی کارآمد کسی که خود وپدرش برخلاف جانشینان قبلی تشنه به خون کشیدن اسلام بودند پس علی (ع) سکوت را شکست وبه جنگ با معاویه رفت و...
امام حسن (ع) نیز در زمان معاویه به دلیل سست عنصری اطرافیانشان دندان روی جگر گذاشته و بجای جنگ صلح با معاویه را پذیرفتند.
حسین (ع) جانشین برادر شد وبه احترام کارها وتدبیرهای برادر در برابر معاویه سکوت کرد زیرا معاویه فردی بود که درلباس نفاق کار میکرد بر روی کارهای خود سرپوش میگذاشت و علنا شرابخواری وسگبازی نمیکردو همچنین از رویارویی خونین با حسنین بیم داشت.
اما پس از مرگ وی هنگامی فرا رسید که دیگر مجالی برای خاموش ماندن نبود زیرا جوانی باده پرست با لباس کفر به نام یزید روی کار آمد وچون مردم او را جانشین بر حق میدانستند اوبا خیالی راحت وآشکارا به می پرستی می پرداخت و به پیغمبر فحاشی میکرد.و به هرکار زشت ومنکری دست میزد. اگرقیام امام حسین (ع) و72تن از یاران باوفایشان نبود دیگر هیچ از اسلام باقی نمی ماند.
پس اما حسین(ع) طبق گفته های پیامبر که سکوت هر مسلمانی دربرابر حکومت ستمگر که حلال خدا را حرام پیمان الهی را نادیده میگرفتند وسنتهای پیامبر را میشکستند در میان بندگان خدا ظلم تجاوزگری ودشمنی پیش میگرفتند را حرام میدانستندو می فرمودند: برخداوند است که چنین مسلمانی را به کیفر همان ستمگریعنی آتش جهنم محکوم سازد.
ای مردم آگاه باشید که بنی امیه اطاعت خداوند را ترک وبه پیروی از شیطان پرداخته اند پس بر من است که به هدایت ورهبری شما وقیام بر ضد مفسدین بپردازم چراکه امام وپیشوای مسلمین کسی است که راه خدا وعدل وحق راپیش گیرد واگر یزید چنین فرمانروایی باشد باید فاتحه اسلام را خواند زیرا او عقاید جاهلی خود را در پوشش ظاهری اسلام به کار میبندد.