به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از
کلار، خداکرم نادري در يادداشتي نوشت: طرح اين موضوع و واگذار کردن ماموريت دفاع از گفتمان انقلاب اسلامي به جوانان و نخبگان فکري، فرهنگي و تشکلهاي خودجوش فرهنگي جامعه نشان از لياقت، شايستگي و رشديافتگي آنان دارد.
بنابراين اينکه رهبر معظم انقلاب براي جبران و اختلال دستگاههاي فرهنگي، جوانان اهل فکر و تشخيص کشور را داراي صلاحيت لازم براي اجراي ماموريت و تکاليف دفاع از انقلاب ميدانند بخش شيرين و اميدآفرين اين موضوع بشمار ميرود.
مفهوم "آتش به اختيار" به نوعي ميتواند مفهوم تلخي نيز باشد، البته اگر قوه ادراکي دقيقي در جامعه وجود داشته باشد. تلخي آن را هم بيشتر، نظاميان درک ميکنند. زيرا زماني فرمان آتش به اختيار صادر ميشود که فرمانده اصلي در ميدان جنگ، ديگر نميتواند روي فرماندهان عملياتي و ميداني خود از جهت کارآيي و آمادگي حساب ويژهاي باز کند؛ يعني تا زماني که سلسله مراتب فرماندهي، فرامين فرمانده را دقيق و به طور منظم انجام ميدهد مسئلهاي به نام آتش به اختيار معنايي ندارد و زماني معنا پيدا ميکند که اختلالي در حوزه اتصال ميان فرماندهي عالي و فرماندهي عمليات ميداني رخ ميدهد.
به همين منظور برخي از افراد با اين فرمان ذوقزده شده و تصور ميکنند اين فرمان نيز مانند ديگر مفاهيمي است که از سوي مقام معظم رهبري صادر ميشود؛ در حالي که واقعيت امر، موضوع ناکارآمدي بخشي از فرماندهي و نهادهاي فرهنگي کشور است. شايد بتوان گفت که اين مفهوم به تازگي از سوي مقاممعظم رهبري مطرح نشده باشد و ايشان در سخنراني نوروز ۹۳ و۹۵ در حرم رضوي به شکل ديگري به اين موضوع پرداختند و فرمودند:
اين مجموعههاي خودجوش مردمي که کار فرهنگي ميکنند و درحال حاضر هم در سرتاسر کشور هزاران مجموعهي خودجوش مردمي هست که دارند خودشان کار ميکنند، خودشان فکر ميکنند، خودشان تلاش ميکنند و کار فرهنگي ميکنند روز به روز بايد توسعه پيدا کنند؛ دستگاههاي دولتي بايد به اينها کمک کنند. دستگاههاي دولتي آنهايي که مربوط به فرهنگند به جاي اينکه آغوش خود را به روي کساني که نه اسلام را قبول دارند، نه انقلاب را، نه نظام اسلامي را، نه ارزشهاي اسلامي را [باز کنند]، آغوش خود را به روي بچّه مسلمانها به روي جوانهاي مؤمن، به روي بچّههاي انقلابي، به روي بچّههاي حزباللّهي باز کنند؛ اينها ميتوانند کار کنند و دارند کار ميکنند؛ کارهاي فرهنگي باارزشي که دارد انجام ميگيرد. در همهي زمينهها جوانان انقلابي ما ميتوانند تلاش کنند، کار کنند. جوانان عزيز! کشور مال شما است، فردا مال شما است، امروز هم مال شما است؛ بدانيد شما اگر در ميدان باشيد، شما اگر با ايمان به خدا و توکل به خدا حرکت کنيد، شما اگر باور به خود داشته باشيد، آمريکا و بزرگتر از آمريکا هيچ غلطي نميتوانند بکنند.
همچنين رهبر معظم انقلاب درباره اهميت تشکلهاي خودجوش فرهنگي در سخنراني ديگري ميفرمايند؛ "اما آنچه نقطهي مهمتر عرض من است، خطاب به جوانهايي است که در سرتاسر کشور فعّاليّتهاي فرهنگي را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خيلي هم وسيع شده است. من ميخواهم بگويم آن جوانهايي که در تهران، در شهرهاي گوناگون، در استانهاي مختلف در خود مشهد در بسياري از شهرهاي ديگر کار فرهنگي ميکنند با ارادهي خودشان، با انگيزهي خودشان ـ کارهاي بسيار خوبي هم از آنها ناشي شده است که از بعضي از آنها ما بحمدالله اطّلاع پيدا کرديم ـ کار را هرچه ميتوانند بهطور جدّي دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همين گسترش کار فرهنگي در بين جوانهاي مؤمن و انقلابي، نقش بسيار زيادي را در پيشرفت اين کشور و در ايستادگي ما در مقابل دشمنان اين ملّت، ايفا کرده است. گاهي ميشود که مسئول، متوجّه نيست چه دارد ميگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او ميفهمد؛ آن عزم ملّي و مديريّت جهادي که عرض کرديم در زمينهي فرهنگ، اين است".
اين تشکلهاي خودجوش جوانان دقيقا مصداق مفهومي است که ايشان به صراحت در قالب ابداع يک واژه نظامي آتش به اختيار بکارگيري کردند. يعني علت اينکه ايشان از چنين مفهومي استفاده کردند اين است که رهبري معظم از دستگاههاي فرهنگي رسمي آن انتظارات و مطالباتي که دارند برآورده نميشود.
رهبر معظم انقلاب با طرح موضوع آتش به اختيار خطاب خود را به تشکلهاي خودجوش جوانان ميدانند يعني کساني که نه به دستگاه و يا سازماني وصل هستند و نه از اين دستگاهها دستور ميگيرند. اين افراد با تشخيص، بودجه، طرح و اقدام خودشان حرکتي را آغاز ميکنند و به نتايجي هم ميرسند لذا خطاب مقاممعظمرهبري به اين افراد است و ميفرمايند: اميد من به شماست.
يکي ديگر از نتايجي که از مفهوم آتش به اختيار به دست ميآيد اين است که وضعيت خروجي عملکرد بخشهاي فرهنگي کشور در حالي که در آن بودجه هنگفت، نيروهاي فراوان و امکانات زياد هزينه ميشود مطلوب نيست و نتيجهاي که مدنظر است حاصل نميشود. بنابراين براي جبران اين خلاء در حوزه فرهنگ، سلولهاي مقاومتي ايجاد شده که به صورت خودجوش و بدون وابستگي به سازمانها دست به کار شدهاند و رهبري هم تأکيد دارند اميد من به اين جوانان است.
خصوصيات اقدامات آتشبه اختيار از ابتداي انقلاب تا به امروز هر زماني که گشايشي حاصل شد اين گشايش از جنس فعاليتهاي آتشبه اختيار است که باعث پيشرفتن جامعه و نظام اسلامي شده است در واقع تعريف دقيقتر آتش به اختيار ميتواند همان حرکت انقلابي باشد که شامل:
آگاهي محور: يعني بر خلاف تصور برخي از افراد ناآگاه و يا مغرض که حرکت انقلابي را بدون آگاهي و بيحساب و کتاب معرفي ميکنند، حرکت انقلابي نتيجه دغدغه، آگاهي و ايمان کسي است که قصد دارد کاري را آغاز کند؛ آگاهي و دغدغهاي که از آگاهي و دغدغه بسياري از دستگاههاي اجرايي و رسمي کشور هم اگر بيشتر نباشد کم تر نيست به اين دليل که اگر آن دستگاه اجرايي آگاهي لازم را داشت سريعتر و چابکتر شروع به کار ميکرد، زيرا از بودجه و نيروي انساني کافي نيز برخوردار بود.
تکليف محور: يعني فرد انقلابي تصور ميکند اگر در مسئله فرهنگي کاري را انجام ندهد، خيانت کرده و بار بزرگي بر زمين مانده است و اين احساس مسئوليت و عدم انجام آن او را آزار خواهد داد لذا براي اينکه بتواند وجدان خود را آرام کند با تمام وجود وارد اين ميدان ميشود و همين که فرد انقلابي احساس تکليف کرد آن پروسه رخ خواهد داد و همان احساس تکليفي خواهد بود که تابحال انقلاب را پيش برده و تنومند ساخته است. اما متاسفانه در سازمانها و موسسات دولتي اين دغدغه و اين تکليف محوري آن چنان که بايد و شايد وجود ندارد.
حضرت امام (ره) بارها ميفرمودند؛ "انقلاب از مساجد شروع شد" بنابراين کار فرهنگي خودجوش براي غلبه گفتمان اسلام و انقلاب در مساجد و در ساير مراکز مردمي مصداق معين و بارز کار آتشبه اختيار است که اينک نيز براي تداوم انقلاب به آنها نيازمنديم.
بسيج، تاثيرگذارترين مجموعه آتش به اختيار جايي که تبلور اصلي مفهوم آتش به اختيار ميتواند باشد بسيج است. حضرت امام زماني سازمان بسيج را تشکيل دادند که همه نهادهاي انقلابي تشکيل شده بود. يعني سپاه، کميته، جهاد و ديگر نهادها تاسيس شده بود اما امام راحل بسيج را مکمل اين نهادها و بعد از اين نهادها قرار ميدهند به معناي ديگر کشورهنوز معناي بسيج ۲۰ ميليوني را به خوبي درک نکرده است.
بسيج ۲۰ ميليوني يعني اينکه نظام اسلامي کاري را شروع کرده است و قرار است با دنياي کفر و استکبار بجنگد و با ۴ ميليون حزباللهي نميتوان به جنگ با دنياي کفر و استکبار رفت؛ بايد همه مردم ايران اين تفکر را بپذيرند و نزديک به ۲۰ ميليون از آنها حزباللهي شوند تا بتوانند وارد جنگ با دنياي کفر و استکبار شوند. امام راحل ميدانستند که چه گام بلندي برداشته اند و ميدانستند که اگر اين ۲۰ ميليون نفر بسيجي نشوند در فرآيند زمان و در اثر تبليغات سهمگين فرهنگي دشمن در نقش عامل بيگانگان عمل خواهند کرد.
بنابراين امام (ره) ميخواست از اين ظرفيت آتشبه اختياري بسيج استفاده کند چون ميدانست که با ساختار اداري نميتوان مسائل و مشکلات داخلي را برطرف کرد و به جنگ کفر واستکبار رفت و بايد همه ظرفيتهاي مردمي را به کار گرفت تا دسترسي به اهداف کشور با سرعت بيشتري محقق شود.
آزاد شدن خلاقيتها و لحاظ کردن اقتضائات بومي در کار فرهنگي و حل مشکلات اجتماعي از جمله مزيت هاي آتش به اختيار و بالا رفتن هزينهها و ناهماهنگي ميان رده هاي آتش به اختيار را مي توان ازجمله تبعات منفي در اين بحث به حساب آورد.
انتهاي پيام1026ج /۵۴۰ ک