به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از
اساتيد برتر پيام سواري جوانمردي در يادداشتي نوشت:
يکي ازنهادهاي مهم آموزش و پرورش هر جامعه سازماني است که در آن معلمان مورد نياز دورههاي مختلف تحصيلي تربيت ميشوند، زيرا محصول اين نوع سازمانها معلماني هستند که نقطه آغاز هر تحول آموزشي و پرورشياند و قادرند با دانش و مهارتي که کسب کردهاند چهره سازمان آموزشي را دگرگون سازند و فضاي مدارس را به فضاي محبت، رشد و بالندگي روحافزا و لذتبخش مبدل کنند و با انتقال عناصر فرهنگي به نسل نوخاسته و اعمال روشهاي مناسب تربيتي، موجبات رشد شخصيت کودکان و نوجوانان را فراهم سازند.
نظر به اهميت نقش معلمان و اعتبار و ارزشي که بر آن متصور است، سرمايهگذاري به منظور تربيت و تامين اين رکن مهم تعليم و تربيت، بهترين و سودمندترين نوع سرمايهگذاري است. گسترش اين قبيل سازمانها مهمترين وظيفه مديران عالي آموزش و پرورش و مديران رده بالاي کشور است. اگر کشوري بخواهد به عزت مادي، سعادت معنوي، سيطره سياسي، پيشروي علمي، آباداني زندگي دنيا و هر آرزوي ديگر دست پيدا کند بايد به آموزش و پرورش به عنوان يک کار بنيادي و مقدماتي لازم بپردازد. چون همه اين کارها نيروي انساني احتياج دارد و تربيت نيروي انساني هم در آموزش و پرورش انجام ميشود. آموزش و پرورش زيربناييترين زيرساخت يک جامعه و کشور است.
سيستم آموزشي سازماني است که نقش سازندگي در سازههاي فکري، عقيدتي، سياسي، اجتماعي، انتقال ميراث فرهنگي، آداب و رسوم و داشتههاي همهجانبه پيشنيان به آيندگان را به عهده دارد و ايفا ميکند. در کشور ما ايران بخصوص از بعداز انقلاب شکوهمند ۱۳۵۷ سيستم آموزش که وزارت آموزش و پرورش متولي آن است نقش عمده و ويژهاي را در حفظ ساخت و تداوم انقلاب، انديشهها، جهانبيني و آرمانها را برعهده دارد. پس از انقلاب نياز به اين امر بود که بايد افکار و انديشهها انقلابي را براي تداوم جامعه و بخصوص جامعهاي که درحال تولد و رشد است يکي از نيازهاي اساسي و مبرم جامعه آموزش افراد بود. سيستم آموزشي به گونهاي است که يک کودک از نظر فکري و عقيدتي و فرهنگي مانند لوح سفيدي است وارد اين سيستم ميشود و سيستم نقش پرورشي و ساخت مباني فکري، عقيدتي، فرهنگي آن را برعهده دارد.
کودک در هر پايه ارزشهايي را ميبيند که براساس جهانبيني، مباني فکري، عقيدتي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي در نظر گرفته شده نظام و جامعه است براي ساخت و زندگي و ايفاي در نظر گرفته شده آن فرد در پيشبرد آن اهداف برنامهريزي شده است.
برنامههاي درسي، تکاليف، فرهنگي و پرورشي که در وزارت آموزش و پرورش نظر کارشناسان همهجانبه تعيين ميشود و در کلاسها آموزش داده ميشوند. معلم در کلاس درس نقش ويژه و محوري را برعهده دارد. معلم از ديدگاه جامعه و سيستم آموزشي مهمترين بازيگر در تعليم و تربيت جامعه است.
معلم بايد براساس شرايط نظام ويژگيهاي بخصوصي را داشته باشد، پايبندي به نظام، ولايتفقيه، انگيزه و کارآمدي از جمله خصيصههاي يک معلم خوب است.
ويژگي و شرايط نظام کشور ما و انقلاب بر اساس ايستادگي و مقاومت در برابر نظام سلطه و زورگويان و حمايت از مظلومين است بر اين اساس معلم بايد برنامههاي آموزشي و پرورشي را تدريس و اجرايي کند. که اين مولفه را به کودک و جامعه بياموزند و آنها را بر همين اساس بار بياورند.
به دليل شرايط ضداستکبار و نظام امپرياليستي که کشور ما دارد نظام آموزشي نيز همين ويژگي را تبليغ و آموزش ميدهد. دشمنان که بعد از انقلاب احساس خطر کردهاند بعد از ناتواني در براندازي نظام براساس حضور فيزيکي و جنگ برنامههاي خود را مبتنيبر جنگ نرم و براندازي به وسيله خود جامعه کردند.
اساس اين امر به آموزش و پرورش افراد و متعاقبا جامعه به نحوي است که از نظام دلزده و بر خلاف آن و دشمن آن هستند و تمامي افکار و عقايد افکار و کارها و فعاليتهاي آنان همين اساس است.
پروژه نفوذ
جاي ترديد نيست که دغدغه مسايل فرهنگي از ديرباز در بيانات مقام معظم رهبري موج ميزند. از سالها قبل استفاده از تعابيري چون «تهاجم فرهنگي»، «شبيخون فرهنگي»، «جنگ نرم» از عمق تيزبيني معظمله از شناخت درست جريانات و جبهههاي فرهنگي دشمن در خارج از کشور داشت، بر اين اساس با ابعاد تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي، جنگ نرم نتوانست به نظام جمهوري اسلامي ضربه وارد کند که از بعد قويتري دشمني نرم استفاده از (پروژه نفوذ) در داخل کشور در دستور کار خود قرار داده است نبايد از اصل موضوع نفوذ غافل شويم دشمن در حال طراحي و برنامه ريزي در اين زمينه است. دو روش عمده طراحان و برنامه ريزان اين پديده «نفوذ موردي» و «نفوذ شبکه اي و جرياني» هستند.
در تبيين نفوذ موردي که نمونه هاي زيادي در گذشته و حال دارد، در اين شيوه که در دستگاههاي سياسي، حکومتي و حتي ديني سابقه اي طولاني دارد، عناصر نفوذي با زدن ماسکِ رفتاري يا گفتاري و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر يا دستگاه و تشکيلات فرد مسئول ورود مي کنند. «جمع آوري اطلاعات» و «جاسوسي» را از جمله اهداف نفوذ موردي هستند اما هدف مهمتري که در نفوذ موردي تعقيب مي شود «تصميم سازي» است.
«نفوذ جرياني و شبکه اي» را خطرناک تر از روشهاي ديگر است در اين روش، دشمن عمدتاً با دو وسيله ي «پول و جاذبه هاي جنسي»، در درون ملّت و در داخل کشور شبکه سازي مي کند تا آرمانها، باورها، و در نتيجه سبک زندگي را تغيير دهد. در نفوذ بسيار خطرناک جرياني، مجموعه اي از افراد با هدفي دروغين، با روشهاي متفاوت با هم مرتبط مي شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدريج تغيير کند و شبيه نگاه دشمن شود.(مقام معظم رهبري ۴/۹/۹۴، ديدار با فرماندهان بسيج)
نفوذ در آموزش و پرورش
آموزش و پرورش به علت آموزش افراد بر اساس سازه هاي فکري ، معنوي و اعتقادي از جمله مؤلفههايي است که توسط نظريهپردازان فرهنگي دشمن مورد توجه قرار گرفته است و ميتوان گفت حوزه آموزش و پرورش تغيير ذائقه فرهنگي جامعه است. مسأله پروژه نفوذ در مراکز تصميم سازي که با شکست مواجه شد به نفوذ در ارائه جامعه بخصوص قشر نوپاي جامعه دلخوش کرده است مسأله نفوذ مسأله اي مهم و در دستور کار دشمنان براي مدت ساليان گذشته بوده است و نيز مسأله اي مهم براي دولتمردان و افراد تصميم گير در کشور ما بوده است که در اين مدت اخير و علي الخصوص بعد از برجام توجه و تأکيد و هشدار هاي زيادي در اين مورد توسط رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است.
با توجه به اين هشدار مؤکد نظام آموزشي و وزارت آموزش و پرورش کشور که رکن اصلي توجه دشمن براي نفوذ است بايد مسئولان آموزش و پرورش از ورود در مناقشات جناحي و حزبي و اختلافات سياسي اجتناب كنند. البته بايد ديد سياسي و آگاهي سياسي داشته و صاحبنظر باشند و قدرت تحليل داشته باشند اما جناح بندي و مناقشات سياسي درست نيست و اينکه اهتمام و توجه ويژه اي به امر نفوذ و حفظ آمادگي نيروهاي مؤمن و هوشيار در برابر خطر نفوذ دشمن داشته باشند.
آموزش و پرورش، که وظيفه خطير آموزش جامعه براي تداوم انقلاب را دارد بايد برنامه ها و نظام آموزشي خود را مورد باز بيني قرار داده و با طرح ريزي برنامه ها و تأليف کتب علمي، آموزشي، فرهنگي و پرورشي به روشنگري و آموزش افراد در خصوص آموزش خود که در بين حساس و تأثير پذير قرار دارند بپردازد و با آموزش و جذب نيرو و بخصوص تربيت معلمان و کارمندان با مؤلفههاي ضدنفوذي به تأثير در اين امر مشغول کار و جامعه را به نحوي آموزش دهند.
که همه در مقابل نفوذ دشمن بيدار و هوشيار شوند راه کارهاي دشمن را بدانند و در زمين دشمن بازي نکنند و ناخواسته در دام برنامه هاي دشمن گير نيافتند که با توجه به اين موارد مذکور نقش ويژه آموزش و پرورش روشن است. علي الخصوص دانشگاه فرهنگيان که وظيفه جذب و پرورش معلمان را برعهده دارد روشن ميگردد.
برنامههاي پرورشي دانشگاه فرهنگيان بايد دوباره مورد بازبيني قرار گرفته و واحدهاي درس آشنايي و مقابله با جنگ نرم و نفوذ فرهنگي تدريس شود و دانشجويان يک پروژه و تحقيق علمي و نظريه اي در رابطه با آن ارائه دهند. چراکه با فعاليت است که اين امر نهادينه مي شود بر اين اساس مي توان گفت سيستم آموزش ما دقيقا در نقطه اول نفوذ قرار دارد و بسيار تأثير مي پذيرد. و در جايگاه آسيب پذيري مي باشد.
اگر سيستم و متوليان آموزش ما به هشدار هاي رهبري توجه نفرمايند و خود را براي مقابله با اين امر آماده و در ميزان فعاليت هاي ضدنفوذي خود نيافتند با اين حال با تهاجم بي صدا دشمن غافلگير خواهند شد و اين فضا در حق جامعه است که امري را مهمل بگيرند. آن هم براي افرادي که حساس و تاثير پذيري بسياري دارند و آشنايي با هجمه ي دشمن ندارند و اين وظيفه سيستم آموزش با ساز و کار هاي دشمن ، پس بايد بيشتر تلاش کرد از خانه هاي خود توسط دشمن به دست خود غافلگير نشويم...
انتهای پیام/1026ج