26 دي ماه 57 سالروز سرنگوني مجسمه شاه معدوم از ميدان شاه سابق و نام گذاري آن به ميدان امام (ره) توسط مردم انقلابي هميشه در صحنه به عنوان روز شهرستان بروجن نامگذاري شد.
۰
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۴
کد مطلب : ۲۶۶۹۷
کلار گزارش مي دهد؛
26 دي ماه، روز اعلام بيعت و همراهي مردم بروجن با انقلاب اسلامي
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از کلار، با فراگير شدن جرقههاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيامهاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني (ره) و پس از وقايع خونين کشتار ۱۷ شهريور و ۱۳ آبان ۵۷ و برگزاري مراسم چهلم‌هاي مختلف در شهرهاي کشور و نيز اعتصاب کارگران شرکت نفت و از همه مهم‌تر چاپ اعلاميه توهين‌آميز روزنامه اطلاعات، کنترل امنيت کشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حکومت نظامي خارج شد و موجب گرديد که در مدت زمان کوتاهي، پايه‌هاي اقتدار رژيم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملکت گردد.
در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند که حل بحران با ادامه حضور شاه امکانپذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ‌عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد کرد.
شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از کشور را به نفع خود ميدانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشکيل شوراي سلطنت در روز ۲۶ دي ۱۳۵۷، شاه پس از سال‌ها ظلم و جنايت در حق مردم مسلمان ايران، به همراه همسرش، ايران را به سمت مصر ترک کرد، در حالي‌که حتي نزديک‌ترين حاميان و اربابانش هم از پذيرفتن او امتناع کردند. پس از فرار شاه، ملت با آمدن به خيابان‌ها و اظهار شادماني و پخش گل و شيريني، اين پيروزي بزرگ را جشن گرفتند و اين زماني بود که رژيم پهلوي پس از ۵۰ سال حکومت استبدادي، روزهاي پاياني عمر خود را سپري مي‌کرد؛ چنانکه در کمتر از يک ماه پس از فرار شاه، طومار عمر ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهي ايران در هم پيچيده شد.
در اين روز حدود ۱۰ هزار نفر از مردم بروجن با تجمع در ميدان مجسمه بروجن "ميدان کنوني امام (ره)" مجسمۀ شاه ملعون را به پايين کشيدند و بيعت و همراهي خود با انقلاب اسلامي را اعلام کردند.
در اين روز آيت‌ا... سيد محمد تقي شاهرخي در جمع مردم بروجن به سخنراني پرداخت.
روايت حاج آقا شاهرخي از پايين کشيدن مجسمه شاه در بروجن به شرح زير است:
"جمعيت به طرف مجسمه شاه حرکت کردند و من هم آماده حرکت شدم در اين حال، رئيس شهرباني، افسرها و ماموران پيش من آمدند و گفتند مردم به طرف مجسمه اعلي‌حضرت حرکت کرده‌اند و مي‌خواهند آن را به پايين بياورند. اگر اين کار را بکنند دستور داريم که مردم را به رگبار ببنديم و شما مسئول عواقب آن هستيد.
گفتم: حالا مي‌گوييد که من چه کنم؟ گفتند: به مردم بگوييد اين کار را نکنند. قبول کردم و به ميان جمعيت رفتم در اين حال به ماموران گفتم صداي من به مردم نمي‌رسد بايد بلندگو بياوريد تا من اعلام کنم. ماموران رفتند و قدري بعد، ماشين مجهز به بلندگوي پليس را آوردند و در اختيار ما گذاشتند. من قدري اين پا و آن پا کردم و آهسته به دوستان گفتم من تا سر ماموران را گرم مي‌کنم، شما مجسمه را به پايين بکشيد.
دوستان ما از قبل براي اين منظور، جرثقيل و طناب و سيم هم آورده و آن سوي ميدان آماده کرده بودند. در اين حال، ماموران دور ماشين بلندگو دار را گرفتند. من ميکروفن را برداشتم و شروع کردم با مردم صحبت کردن! در خلال صحبت هاي بنده، جوانان شهر، طناب را به گردن مجسمه بستند.
من در حال موعظه و صحبت هاي مقدماتي وقت گير بودم ماموران متوجه طناب شدند و به من گفتند" آقا داري چکار ميکني؟ ميبينيد طناب را؟" گفتم: اجازه بدهيد! شما کارتان نباشد. من دارم حرف ميزنم. دوباره صحيبت ها را پي گرفتم. به يکباره گفتند: آه! مجسمه اعلي حضرت کج شده!
گفتم: الان عرض مي کنم! و دقايقي بعد همزمان با سرنگوني مجسمه شاه دستمال هايي از جيب افسران خارج شد و بالا رفت و اشک چشمانشان را پاک ميکردند. در ظاهر حس شاه پرستي آنان تحريک شده بود. به آنان گفتم: گريه نکنيد مجسمه که سهل است؛ شاه رفتني است شما هم نوکران شاه نيستيد خدمت گزاران ملت هستيد ملت هم باقي است. به شما توصيه مي کنم که رو در روي ملت قرار نگيريد به سرکارتان برويد مطمئن باشيد کسي به شما کاري ندارد.
ماموران و افسران مزبور هم مثل بچه آدم حرف ما را گوش کردند و به شهرباني بازگشتند و بنده رفتم بالاي ستون و درست به جاي مجسمه شاه قرار گرفتم و براي مردم سخنراني کردم."
آيت الله سيد محمد تقي شاهرخي متولد ۱۳۱۳ از روحانيون سرشناس خرم آباد است که قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، در راستاي اهداف نهضت امام خميني(ره)، فعال بوده است. وي چندين بار از سوي ساواک احضار و يکبار دستگير گرديد. در تشکيل کميته هاي انقلاب اسلامي شهرستان خرم آباد نقش فعالي داشت. يکسال و نيم به عنوان اولين امام جمعه خرم آباد نماز جمعه اقامه نمود. از سوي حضرت امام (ره) در بروجرد، لرستان و بروجن چهارمحال و بختياري، نمايندگي داشت در دوره اول مجلس شوراي اسلامي نماينده مردم خرم آباد بود.
از سال ۱۳۸۱ به پيشنهاد مقام معظم رهبري در کشورهاي جنوب شرق آسيا(بنگلادش، ميانمار، تايلند و سريلانکا) به امور ديني مسلمانان اشتغال دارد. نمايندگي مردم لرستان در مجلس خبرگان رهبري، اشتغال ديگرشان است. حضور حاج آقا شاهرخي در ماه هاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي در شهرستان بروجن، منشا خير و ارشاد بوده است.
انتهاي پيام1026ج /۵۴۰/ک/
در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند که حل بحران با ادامه حضور شاه امکانپذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ‌عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد کرد.
شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از کشور را به نفع خود ميدانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشکيل شوراي سلطنت در روز ۲۶ دي ۱۳۵۷، شاه پس از سال‌ها ظلم و جنايت در حق مردم مسلمان ايران، به همراه همسرش، ايران را به سمت مصر ترک کرد، در حالي‌که حتي نزديک‌ترين حاميان و اربابانش هم از پذيرفتن او امتناع کردند. پس از فرار شاه، ملت با آمدن به خيابان‌ها و اظهار شادماني و پخش گل و شيريني، اين پيروزي بزرگ را جشن گرفتند و اين زماني بود که رژيم پهلوي پس از ۵۰ سال حکومت استبدادي، روزهاي پاياني عمر خود را سپري مي‌کرد؛ چنانکه در کمتر از يک ماه پس از فرار شاه، طومار عمر ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهي ايران در هم پيچيده شد.
در اين روز حدود ۱۰ هزار نفر از مردم بروجن با تجمع در ميدان مجسمه بروجن "ميدان کنوني امام (ره)" مجسمۀ شاه ملعون را به پايين کشيدند و بيعت و همراهي خود با انقلاب اسلامي را اعلام کردند.
روايت حاج آقا شاهرخي از پايين کشيدن مجسمه شاه در بروجن به شرح زير است:
"جمعيت به طرف مجسمه شاه حرکت کردند و من هم آماده حرکت شدم در اين حال، رئيس شهرباني، افسرها و ماموران پيش من آمدند و گفتند مردم به طرف مجسمه اعلي‌حضرت حرکت کرده‌اند و مي‌خواهند آن را به پايين بياورند. اگر اين کار را بکنند دستور داريم که مردم را به رگبار ببنديم و شما مسئول عواقب آن هستيد.
گفتم: حالا مي‌گوييد که من چه کنم؟ گفتند: به مردم بگوييد اين کار را نکنند. قبول کردم و به ميان جمعيت رفتم در اين حال به ماموران گفتم صداي من به مردم نمي‌رسد بايد بلندگو بياوريد تا من اعلام کنم. ماموران رفتند و قدري بعد، ماشين مجهز به بلندگوي پليس را آوردند و در اختيار ما گذاشتند. من قدري اين پا و آن پا کردم و آهسته به دوستان گفتم من تا سر ماموران را گرم مي‌کنم، شما مجسمه را به پايين بکشيد.
دوستان ما از قبل براي اين منظور، جرثقيل و طناب و سيم هم آورده و آن سوي ميدان آماده کرده بودند. در اين حال، ماموران دور ماشين بلندگو دار را گرفتند. من ميکروفن را برداشتم و شروع کردم با مردم صحبت کردن! در خلال صحبت هاي بنده، جوانان شهر، طناب را به گردن مجسمه بستند.
من در حال موعظه و صحبت هاي مقدماتي وقت گير بودم ماموران متوجه طناب شدند و به من گفتند" آقا داري چکار ميکني؟ ميبينيد طناب را؟" گفتم: اجازه بدهيد! شما کارتان نباشد. من دارم حرف ميزنم. دوباره صحيبت ها را پي گرفتم. به يکباره گفتند: آه! مجسمه اعلي حضرت کج شده!
گفتم: الان عرض مي کنم! و دقايقي بعد همزمان با سرنگوني مجسمه شاه دستمال هايي از جيب افسران خارج شد و بالا رفت و اشک چشمانشان را پاک ميکردند. در ظاهر حس شاه پرستي آنان تحريک شده بود. به آنان گفتم: گريه نکنيد مجسمه که سهل است؛ شاه رفتني است شما هم نوکران شاه نيستيد خدمت گزاران ملت هستيد ملت هم باقي است. به شما توصيه مي کنم که رو در روي ملت قرار نگيريد به سرکارتان برويد مطمئن باشيد کسي به شما کاري ندارد.
ماموران و افسران مزبور هم مثل بچه آدم حرف ما را گوش کردند و به شهرباني بازگشتند و بنده رفتم بالاي ستون و درست به جاي مجسمه شاه قرار گرفتم و براي مردم سخنراني کردم."
آيت الله سيد محمد تقي شاهرخي متولد ۱۳۱۳ از روحانيون سرشناس خرم آباد است که قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، در راستاي اهداف نهضت امام خميني(ره)، فعال بوده است. وي چندين بار از سوي ساواک احضار و يکبار دستگير گرديد. در تشکيل کميته هاي انقلاب اسلامي شهرستان خرم آباد نقش فعالي داشت. يکسال و نيم به عنوان اولين امام جمعه خرم آباد نماز جمعه اقامه نمود. از سوي حضرت امام (ره) در بروجرد، لرستان و بروجن چهارمحال و بختياري، نمايندگي داشت در دوره اول مجلس شوراي اسلامي نماينده مردم خرم آباد بود.
از سال ۱۳۸۱ به پيشنهاد مقام معظم رهبري در کشورهاي جنوب شرق آسيا(بنگلادش، ميانمار، تايلند و سريلانکا) به امور ديني مسلمانان اشتغال دارد. نمايندگي مردم لرستان در مجلس خبرگان رهبري، اشتغال ديگرشان است. حضور حاج آقا شاهرخي در ماه هاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي در شهرستان بروجن، منشا خير و ارشاد بوده است.
انتهاي پيام1026ج /۵۴۰/ک/